رفتن به محتوای اصلی

نویسنده و نویسندگی بلای جان حکومت

نویسنده و نویسندگی بلای جان حکومت

 

 

طیف روشنفکر و قلم به دست از دیرباز در ایران زمین با برخورد و تهدید و ظلم دسته پنجه نرم کرده است که حتی در دورۀ حکومت پهلوی هم که فعالیت های اجتماعی و چاپ و نشر از چهارچوب تعیین شده و نیمه کاملی پیروی میکرد باز ما شاهد دستگیری و ممنوع کار شدن بسیاری از نویسندگان و شاعران از جمله نصرت رحمانی،احمد شاملو وغیره بوده ایم که باید برای اندیشه هایشان جواب پس میدادند. با این حال در جمهوری اسلامی میتوان دید که میزان این بگیر و ببند ها نه تنها کم بلکه به اندازه ای فاحش،چنان رشد میکند که حتی جرم ها و حبس های غیر عادلانه را در پی خواهد داشت.

قلم به دست بودن و بیان دیدگاه ها به شکل جمله و شعر، آنهم به صورت مکتوب که با مزاج دولتمردان و قدرت طلبان جور نیاید محدودیت هایی از قبیل بسته شدن روزنامه ها، اجازه ندادن نشر آثار، ممنوع فعالیت شدن، فیلتر شدن وبلاگ های شخصی و عمومی، بازداشت و بازپرسی، زندانی کردن آنهم برای زمانی طولانی و در برخی شرایط اتهام زدن به اینکه فرد علیه نظام و مذهب نوشته است، را میتوان مشاهده کرد که بیشتر به آتش زدن کتاب های فارسی به دست مغولان ماند.

حال باید دید که چگونه است که ردیف شدن کلمه ها در کنار هم و به شکل متن،شعر،خبر یا گزارش باعث ترس دولت میشود؟آیا صراحتی در این طریق است که آن روی سکه را نشان میدهد و از نمایان شدن پشت پرده ، رژیم چنین دستپاچه میشود؟

نکته بارز این قضیه در این است که زمانی اندیشه ای آگاه و شکل گرفته در پایۀ صداقت و بیداری به شکل مکتوب منتشر میشود و در ادامه خواندن و تفکر در آن باب را از طرف مخاطبان به دنبال خواهد داشت که نمایان شدن خوب و بد،راست و دروغ نتیجه کار است و قشر بیشتری از روی آگاهی در قالب اعتراض و معترضین شکل میگیرد که این درست همان ترس رژیم است.

مسئله دیگری هم که قابل اهمیت است،تلاش رژیم برای از بین بردن فرهنگ و ارزش و رسوم اصل این مرز و بوم است و با دخل و تصرف در متن کلیۀ کتاب ها از آشنایی و آگاه شدن از تاریخ ایران،چگونگی شکل گیری انقلاب ها و دانستن در باب گذشتگان جلوگیری میکنند.از طرفی به نویسندگان جوان بهایی نمیدهند و سعی میکنند آنها را از این افکار و تصمیم سرخورده کنند.

کاری که اوایل انقلاب هم انجام دادند و باعث تبعید نویسندگانی از جمله ابراهیم گلستان و شاعرانی مثل اسمائیل خویی،شهیار قنبری،اردلان سرفراز وغیره شدند تا مبادا جرقه ای در ذهن کسی ایجاد شودو یا افکار اعتراضی تحریک شود که هزینه گرانی برایشان در بر خواهد داشت .با این حال ما همچنان شاهد سبز شدن قلم به دستانی هستیم و میبینیم که چگونه به دستگیری و زندانی کردن آنها میپردازند.از این دستگیری ها میتوان به بازداشت چندین بارۀ سام محمودی سرابی،روزنامه نگار روزنامۀ شرق و بهمن احمدی امویی اشاره کرد که هم اکنون به وقت نگارش این متن هم در بازداشت به سرمیبرند.

به همین جهت رژیم ضعف خود را با از بین بردن این افراد، جلوگیری از ترویج نوشته هایشان، منتشر کردن مطالب هایی به نفع خود و آنچه میپسندند، راهکارهایی برای جلوگیری از بالا رفتن سطح مطالعه و معلومات اجتماع،میپوشاند.

باری،کلمه میتواند در هر شکلی ماهیت این استکبار را رسوا کند و تمام جنایات و اهدافشان را به تصویر بکشد.کلمه میتواند بازتاب کلیه حوادث ناگوار پیش آمده برای هزاران جوان از بین رفته و مورخی برای تشریح بیدادگری در زمان های بعد باشد.

«پس،هر آن چه فرا تواند رفت ،می باید باز از این کوچۀ دراز فرا رود>..«نیچه،چنین گفت زرتشت>

با امید رسیدن به روشنی

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید