اندر وصف خرده فرمایشات وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی!

جمهوری اسلامی هیچگاه چون سالهای اخیر در افکار و اذهان ایرانیان خوار و پشیز نبوده است.تا قبل از قدرت گیری جمهوری اسلامی، نقش تاریخی ، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اسلام و نمایندگان آن در ایران، در هاله ای از تقدس پنهان گشته بود، ولی از برکت حکومت اسلامی، مردم این پدیده را به عینه تجربه کردند و اندیشمندان و روشنفکران به نقد آن نشستند!

حاصل نقد حکومت اسلام در ایران، تکوین یکی از نیرومندترین جنبش های روشنگرانه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در ایران است که در حال پر و بال گشودن است.

تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آتی در ایران نمی تواند از تاثیرات این جنبش ها در امان بماند!

حکومت و فرهنگ اسلامی در ایران به چالش کشیده شده است و تاب مقاومت در برابر جنبش های آزادیخواهانه، دادخواهانه و برابری طلبانه و سکولار را کاملن از دست داده است.

جنبش پان اسلامیستی در کشور ما در فاز سقوط و فروپاشی کامل قرار دارد و سخنان حيدر مصلحي وزیر اطلاعات (همه 4 ميليون ايراني مقيم خارج ، اپوزيسيون نيستند) در چنین شرایطی قابل درک است.

حیدر مصلحی ظهر امروز در نشست تخصصي دست‌آوردهاي همايش ايرانيان خارج از كشور گفت: "اعتمادسازي متقابل بايد در دستور كار قرار گيرد و هر چه ارتباطات هدفمندتر، مداوم‌تر و موثرتر باشد امكان اين اعتمادسازي بيشتر مي‌شود(ایلنا).

وي تاكيد بر اشتراكات و علايق ملي و فرهنگي را به عنوان معيار روابط متقابل بر شمرد و افزود: ارتباط نبايد صرفاً با نگاه ابزاري باشد،زيرا اين ارتباط به زودي زمينه بدبيني و بي‌اعتمادي مي‌شود".

جمهوری اسلامی که اعتماد ملت ایران را از دست داده است، شعارهای بلندپروازانه جلب اعتماد ایرانیان خارج از کشور را سر می دهد و سخن از اعتماد متقابل می کند! اعتمادی بر مبنای اشتراکات و علائق ملی و فرهنگی؟!!!

بخش بزرگ ایرانیان خارج از کشور در نتیجه مبارزه با جمهوری اسلامی و در دفاع از علائق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شان، تبعید در خارج از کشور را تحمل می کنند.

حضور بیش از 4 میلیون ایرانی در خارج از کشور ، نماد فقدان اشتراکات و علائق ملی و فرهنگی بخش عظیم جامعه با پان اسلامیست های حاکم بر ایران است.

دره عمیقی ملت ایران را از مدافعان چمهوری اسلامی جدا می کند که، مملو از خون سه دهه کشتار فرزندان ایران، نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت توسط دست اندرکاران نظام حاکم است و قربانیان کسانی بودند و هستند که بخاطر علائق سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شان به مسلخ و یا تبعید و یا ... فرستاده شده اند!

دره عمیق میان ملت ایران و نظام کنونی محصول سه دهه ایران و ایرانی فروشی حکام جمهوری اسلامی ست که هیچ انسان شریفی نمی تواند آنها را نادیده پندارد و سرشت مردمفریبانه آنها را فراموش کند.

تلاش های جمهوری اسلامی برای جلب اعتماد ملت ایران و ایرانیان خارج از کشور، بعنوان جزئی از یک کل، چون دست و پا زدن غریقی ست که به هر خس و خاشاکی پناه می برد ولی او را فریادرسی نیست!

ولی چه خوب است که ما و شما با چشمان باز یکدیگر بنگریم!

ما به شما سردمداران جمهوری اسلامی، به درازای عمر حکومت تان نه گفته ایم و این نه خونین برای ساختن جامعه، فرهنگ و ایرانی است که شما با آن بیگانه اید!

ملت ایران یکبار با آری به جمهوری اسلامی بخود و آرمان ها و آرزوهایش خیانت کرد و این خطای تاریخی تکرار نخواهد شد!

در چهره نحیف ولی فقیه و اراذل و اوباش آن اضمحلال حکومت اسلام در ایران آشکار شده است. جمهوری اسلامی به آخر خط رسیده و راهی جز مراجعه به آراء اکثریت مردم و یا تحمیل قیام به ملت ایران ندارد!