رفتن به محتوای اصلی

حکومت ولایت فقیه، رژیمی روسی یا آمریکایی انگلیسی و اخیرا چینی!

حکومت ولایت فقیه، رژیمی روسی یا آمریکایی انگلیسی و اخیرا چینی!



اگر در جریان فاجعه ۵۷ ذره ای به هشدارهای نسل مشروطه و عصر رضاشاهی گوش فرا می دادیم 
، هرگز حکومت آخوندی بقدرت نمی رسید!
مشکل پنجاه و هفتی های چپ در این بود که برای شناخت هویت رژیم اسلامی در صفحات مارکسیست لنینستی و یا مائویستی وقت خود را تلف می کردند ، نه در رویدادها و روند تاریخ ایران!
خیلی خوب بخاطر می آورم که پس از اشغال سفارت امریکا در ۱۳ آبان ۵۸، ایرانی های با تجربه که سن و سالی داشتن  به ما میگفتند:
*به مبارزه ضد امریکایی آخوندها باور نداشته باشید چون ایران همچنان از امریکا گندم می خرد!*
چون ما به رهبران چپ سجده می کردیم و همواره منتظر فتواهای آنان وقت خود را صرف میکردیم و بخود اجازه اندیشیدن نمی دادیم به اندرزهای نسلهای آبدیده هیچ اعتنایی نمیکردیم.
تمام تلاش چپ در این نهفته بود که رژیم آخوندی را به سیاق کمونیست های کلاسیک اروپایی بر اساس مبارزه طبقاتی تجزیه و تحلیل نمایند! 
موجودی بنام آخوند که در تولید اجتماعی هیچ نقشی نداشت و نه کارفرما بود و نه کارگر و فقط از خمس، زکات و حق امام که از جانب  بازاریان،زمینداران و قشر مرفه ارتزاق  میکرد نمی توانست از یک طبقه معینی باشد و این به گوش چپ نمی رفت و همه مسائل را زیر بنایی نه روبنایی تجزیه و تحلیل می کردند!
آخوندها در روزهای ماه محرم و تاسوعا ، عاشورا در پای منبر از محرومان و رشادت امام حسین بعنوان رهبر مظلومان و مستضعفان با آب و تاب سخنرانی میکردند و پس از پایان ماه محرم در رکاب بازاری ها و شکار سود خود تلاش می ورزیدند! 
 * مرتضی مطهری در مقاله ای عنوان کرده بود که روحانیت بالاخره باید روزی به استقلال اقتصادی برسد و همواره وابسته به جیب بازاریان نباشد که پس از فاجعه ۵۷ آخوند ها به استقلال اقتصادی افسانه ای تا هفت جدشان دست یافتند*
چپی های پنجاه و هفت روزها،هفته ها،ماه ها و سالها سردرگم در پایگاه طبقاتی حاکمیت دست به گریبان بودند و تا به امروز نیز آنرا کشف نکردند!؟
وقتی سیاست مداران غیر کمونیستی به چپی ها می گفتند در پی منشأ طبقاتی روحانیت وقت خود را تلف نکنید بلکه آخوندها را بر اساس تاریخی بر اساس دین اسلام بررسی کنید ،فقط ریختند می زدند !
چپی ها در پاسخ به آنها می گفتند مگر می شود قشر روحانیون بدون پایگاه طبقاتی باشند؟
چپی ها فتوا می دادند تا زمانی که پایگاه طبقاتی روحانیت مشخص نشود آنها نمیتوانند معین کنند که روحانیت ضد خلقی است یا خلقی ؟! 
بعدها یعنی پس از فروپاشی اردوگاه شرق ،تحلیل سیاسی و اجتماعی جامعه ایران از دست چپی ها برای همیشه خارج شد و نسل نوینی در عرصه سیاست قدم نهاد که بدون وابستگی به ایدولوژی خاصی به بررسی میدانی جامعه ایران پرداخت که به دستاوردهای بزرگی نیز دست یافتند.
دفتر نگارش و صدور فتواهای رنگارنگ چپی ها در عرصه سیاست غروب کرد و نسل تحصیل کرده چه در داخل و خارج شروع به بررسی بنیادی و تاریخی جامعه ایران پرداخت که در این رهگذر عصر اینترنت نیز بیشترین یاری ها را به نسل پژوهشگران فراهم ساخت!
رژیم سیاسی غیر متعارف حاکم بر ایران که از آغاز همه را در عرصه های داخلی و خارجی گیج و مبهوت کرده با جنایت و چپاول دائمی توانست خود را ۴۵ساله کند اما چپی ها همچنان اندر خم یک کوچه اند باقی مانده و زوال یافتند!
رژیم اسلامی در حالیکه در کنار روسیه و در رکاب پوتین قدم بر می دارد در عین حال با امریکا نیز مراوده های علنی و پنهانی دارد و بارها آشکار شده است و هیچ ابائی از اعمال خویش ندارند چون پیروان مسخ شده و مزدوران مواجب بگیر به اندازه کافی دارد که از حکومت جهل و جنایت حمایت نمایند!
بخش انگلیسی آخوندها که  از عصر صفویه ریشه در تاریخ ایران دارند ،معروف به شیعه انگلیسی هستند که به برنامه‌ریزی های خود ادامه می دهند. اخیرا اسلام متکی به قدرت چین نیز در پناه نفوذ سپاه پاسداران به واسطه روابط اقتصادی کلان با دولت چین هم در ایران سر برآورده اند! 
در پایان اینگونه می‌توان نتیجه گرفت که حکومت اسلامی حاکم بر ایران مانند آب و هوا و فصول گوناگون در سال بطور دائمی در حال تغییرات موسمی است و همه تحلیل گران را با این شیوه بقول زبان محاوره ای مردم * همه را سرکار گذاشته اند* که آینده نظام را تجزیه ،تحلیل و رصد کنند!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

ممد حکمت شیرین بیانی

مدافعان شاه و سلطنت، آنزمان لازم نبود برای مقابله با چپ، حزب بورژوازی درست کنند !
کافی بود که فقط نیروهای ملی ایرانی را سرکوب نمی کردند.
مردم ایران حتی امروزه میتوانند ببینند که سلطنت طلبان چقدر بی منطق و بیسواد و فریبکار هستند
نه شاه ! نه شیخ ! نه بی فرهنگی !
زنده باد جمهوری سکولار دمکرات سوسیال فدرال تک همسری!

س., 28.05.2024 - 23:44 پیوند ثابت
پرویز

عنوان مقاله
حکومت ولایت فقیه

اکنون بیش از هفتاد سال است که جامعه ایران با سیاست و عقاید چپ آشناست و در این دوره زمانی، هیچ تحولی در سیاست چپ بوجود نیامد است.
فروپاشی شوروی، ریختن دیوار برلن و تحولات اروپای شرقی درسی برای چپ نشد و نخواهد شد. چپ همچنان مانندیک غده سرطانی جامعه ایران را در برگرفته و جامعه روشنفکری را نازا در مانده و اسیر توهمات و خیالات خود کرده است.
از این چپ مفلوک هیچ خیری به مردم و بویژه طبقه کارگر نخواهد رسید و اولویت برای چپ پیروی از سیاست خارجی روسیه است.
اگر بخش روشنفکران مخالف چپ درایت تاریخی می‌داشتند باید در سال 57 خود اقدام برای ایجاد سازمانی منسجم برای ورود به جهان دمکراسی می‌کردند و نه اینکه چشم به دهان عوامل کا گ ب میدوختند.
انتظار از چپ نه تنها نابخردانه بلکه بسیار ابلهانه است، چرا که چپ پیرو عقاید خود و دشمن آزادی و استقلال کشور است.
بجای انتظار چپ باید دست به پایه گذاری سازمانی زد که منافع ملی وآزادی های مدنی بورژوایی را در برنامه خود داشته باشد.
چپ مدافع تمامیت ارضی کشور نیست. کافی است برنامه سازمان چپ و گروه‌های بقول خودشان کار ملیت ها را بخوانید تا روشن شود چپ دشمن شماره یک تمامیت ارضی کشور ایران است. جریانات تجزیه طلب شاهکار همین جریان چپ است.
آیا چپ نبود که به انتصابات بجای انتخابات رای داد؟
در جریان جنبش مهسا چپ در همکاری با نظام جنبش را خفه کرد.
تا زمانیکه جریانی مستقل و ملی بوجود نیاید، سرطان چپ جامعه ایرانی را بیشترگمراه خواهد کرد.

س., 28.05.2024 - 20:24 پیوند ثابت
دیپلم ناقص

عنوان مقاله
شوربختانه.

…….بجای پرداختن به آخوندها و اقتصاد و وابستگی، باز هم سراغ چپها و 57 ها و اپوزیسیون میرود ؛تا آدرس غلط بدهد و کینه طبقاتی خود را مخفی نماید.
یک تحلیلگر …. وابستگی را حداقل به 3 بخش: سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی،.. تقسیم میکند و به هر کدام با دلیل و مدرک و فاکت می پردازد. سئوالات عوامانه که هزاران بار از طرف مردم عادی روزانه طرح میشوند، هنر نیست. مهم پاسخ علمی و قانع کننده به این پرسش است. آخوندها مانند غالب کشورهای عقب افتاده، نفت ارزان میفروشن و کالا وارد میکنند. با جود محاصره اقتصادی امریکا و غرب، آخوندها توانستند بیش از سلطنت پهلوی به آبادانی(پل .جاده.پارک.ساختمان. دانشگاه. سلاح،سد،کشاورزی،...،) بپردازند. تئوری وابستگی و توسعه، باقیمانده افکار ضد نئوکلنیالیسم است که حدود یک قرن در جوامعی مانند ایران مدام مطرح میشود.امریکا حاضر نبود یک کارخانه ذوب آهن و یا تراکتورسازی به نظام پهلوی بدهد. این نیاز را شوروی و رومانی پاسخ دادند. برای استقلال نیاز به آزادی درونی و وجود تکنوکراتها و دانشمندان است که آخوندها بدلیل عقاید ارتجاعی و واگذار کردن شغل و پست ها به افراد ارزشی، نخواهند توانست این قدم اول استقلال و توسعه را طی کنند. بزرگترین شانس و امکان آخوندها، داشتن نفت و منابع زیر زمینی است که میفروشند،ومثلا خلاف افغانستان میتواند نیازهای حداقل نیمی از مردم و یا هواداران و مدافعان خود را تامین کند. یکی از دلایل وابستگی کشور، وجودافراد بیسواد و ناتوان در تحلیل مسائل است ؛که آدرس غلط و ….. و انتقام جویانه به پرسشها میدهند. و پای چپ و 57 ها و اپوزیسیون را بجای آخوندها به داخل معرکه میکش

س., 28.05.2024 - 19:13 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید