
۳۲۰ فعال سیاسی و مدنی در بیانیهای ضمن اعتراض به بازداشت صدیقه وسمقی، اعلام کردند «به زندان افکندن دگراندیشان و منتقدان، هم خلاف حقوق بنیادین مندرج در فصل سوم قانون اساسی است، هم مخالف منافع ملی است.»
ابوالفضل قدیانی، علیرضا رجایی و اکرم نقابی از امضاکنندگان این بیانیه هستند.
صفی تازه در مبارزه با حجاب اجباری
صدیقه وسمقی، نویسنده و اسلامپژوه شناختهشده که امروز به دلیل اعتراض به حجاب اجباری در زندان است، در مقابل مواضع خنثی و بیتفاوت ایستاده است، مواضعی که البته از نظر او دیگر نمیتوانند خنثی باشند چرا که او معتقداست حجاب اجباری فقط وسیلهای برای«سرکوب زنان» است. او سالها روسری بر سر داشته، حتی زمانی که در سوئد زندگی میکرد حجاب از سر برنداشته بود، در همه عمر حرفهای خود بر اسلام و فقه متمرکز بود، اما در ویدئویی که چندی پیش از خود منتشر کرد و در آن روسری نداشت گفت: «این روسری را من با انتخاب خودم سر میکردم اما وقتی این به تبلیغ یک ابزار سرکوب تبدیل شده دیگر تحملش برای من سخت است، انگار با این حجاب دارم با سرکوبگران همکاری میکنم.»
صدیقه وسمقی اگرچه در سالهای اخیر همواره در موضعی منتقد حکومت ایران قرار گرفته بود اما این بار تنها مقابل حکومتی زنستیز نایستاده بلکه علیه خود نیز شورش کرده است؛ شورشی که از بحثهای نظری فراتر رفته و به اعتراض عملی رسیده است. عملکرد اخیر او معنای مبارزه دیگری را هم در خود دارد: مبارزه با آنچه که بخواهد به بازوی تبلیغی و حمایتی یک ابزار سرکوب تبدیل شود.
وسمقی پیش از این هم نشان داده بود که از بدنه حکومت اسلامی ایران جداست و اسلامپژوهی او ارتباطی با جمهوری اسلامی ندارد. اما حجاب از سر برداشتن او به عنوان یک دینپژوه باورمند به حجاب، میتواند نشان از این باشد که تنها اعلام موضع جدایی از یک نظام زنستیز کافی نیست، بلکه باید در برابر آن محکم ایستاد و ارزشهای آن را زیر سوال برد. این البته کاری است که زنان مخالف با حجاب اجباری بیش از چهار دهه است انجام دادهاند و مبارزه آنها هنوز ادامه دارد. اما صفی که صدیقه وسمقی در این مبارزه درست کرد، صف تازهای است که میتواند جنبش زنان علیه حجاب اجباری را قدرتمندتر کند. صفی متشکل از افراد و گروههایی که از حجاب اجباری آسیب فردی به آنها نمیرسد اما همانگونه که وسمقی در نامه اخیرش از زندان نوشته است، باید به آزادی و حقوق انسانی و تعیین سرنوشت فردی احترام بگذارند و آن را تنها حق مردان ندانند. او در این نامه میگوید که به سیاستها و رویههایی که به صورت خودسرانه توسط مردان علیه زنان وضع شده اعتراض دارد و به عنوان یک کارشناس فقه و علوم انسانی از اسلامشناسان و سایر گروهها خواسته است «به ارزیابی رفتارهای جمهوری اسلامی با زنان بپردازند و اگر آنها را انسانی، عقلانی و مشروع نمیدانندبه تقبیح آن اقدام کنند.»
صدیقه وسمقی اگرچه از پیشگامان مبارزه با حجاب اجباری نیست و حتی از متاخرترین زنانی است که به این صف پیوسته، اما اهمیت عملکرد او در این است که حتی متفکران و مبلغان دینی را به شکستن سکوت و مبارزه علیه حجاب اجباری دعوت میکند تا این جبهه بیش از پیش گستردهتر شود و هم مخالفان هرگونه حجاب و هم برخی از مدافعان حجاب که با اجباری شدن آن مخالفند در کنار یکدیگر قرار بگیرند.
او متفکران و مبلغان دینی را به شورش علیه خود فرا میخواند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید