مهسا
زیبای خفته
دیگر بوسه هیچ شاهزاده ای
بیدارت نخواهد کرد.
دیگربا صدای نرم مادر
چشمان نازت
به روشنائی صبح گشود ه نخواهد شد.
بمن بگو!
حال جای خواب تو در کجاست؟
گاه بیداریت را بمن بگو!
شب با کدام لالائی چشم می بندی ؟
سحرگاهان با کدام نغمه بر میخیزی؟
"شب در گهواره نقره ای ماه می خوابم.
صبح با نغمه صد ها پرنده نشسته
برگلوگاه
سحر
بر میخیزم
بر قایق پسرکی کوچک
که
خدایش رنگین کمان بود! می نشینم .
نگاه کن !
به رنگین کمان
ما را خواهی دید .
ما را
که
ترانه خوان
از فراز سر شما می گذریم
با ترانه ای
در رسای زن
در رسای زندگی
در رسای آزادی ! "
ابوالفضل محققی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید