رفتن به محتوای اصلی

رنگین کمانی با منست نشسته به انتظار.

رنگین کمانی با منست نشسته به انتظار.

رنگین کمانی با منست نشسته به انتظار.

رنگین کمانی در قلبم.

در ذهنم

رنگین کمانی غمگین!

ترس خورده و زخمی،

رها شده از دست کودکی

کشته شده به جور.

پناه گرفته درنهان خانه ذهنم .

هر شت سر بر شانه می نهد.

اشگ می ریزد.

از رویا های کودکی می گوید که به او دلبسته بود.

کیان کوچک!

با صدای اذان صبح، ترس خورده بر می خیزد.

وحشت زده از صدای موذن!

در گوشم می گوید .

صلاحی در کار نیست !

این قد قامت صلات

خبر ازبر افراشتن سرو قامتیست بر دار.

در بانگ این موذن

فلاحی نیست.

فریاد می کشد از درد.

رنگین کمانی

در انتظارصبح صادق.

. دررویای بر آمدن خورشید بعد باران

بارانی که می شوید خون از سنگفرش خیابان ها .

خورشید طلوع می کند.

از پیشانی کشته شدگان شب.

در گلو گاهشان هزار قناری سرود آزادی می خوانند.

، می گشاید چتر رنگین خویش. رنگین کمان نشسته به انتظار

چتری از نور!

چتری ازمهر!

چتری از عشق!

چتری از امید وآزادی!

چونان پرچمی از شادی در دست کودکان .

رنگین کمانی با من است.

نشسته به انتظارروز! ابوالفضل محققی

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید