رفتن به محتوای اصلی

تکرار ماجرا,

تکرار ماجرا,

 

آقای خامنه ای, آن روزهای انقلاب ۵۷ که با جمعیت راه میفتادی و مرگ بر دیکتاتور میگفتی هیچ فکر میکردی یکروز جای آن دیکتاتور بنشینی و روی او را سفید کنی؟ هیچ فکر میکردی ۴۴ سال بعد نسلی را که در دل جمهوری اسلامی بدنیا آمده و در چهارچوب آموزه های رژیم اسلامی پرورش و رشد یافته بهمان شیوه به کف خیابان آید و خطاب به تو مرگ بر دیکتاتور بگوید؟ اگر آنروز قدری بتو حرمت میگذاشتند برای لباسی که در قالب روحانی بتن داشتی بود ولی خودت با دست خودت کاری کردی که آن لباس نه تنها از حرمت افتاد بلکه به سمبل تنفر مردم مبدل شده است. آیا آنچه که برای شاه بد میدانستی برای خودت خوب میدانی؟ بر این باوری که مرگ خوبست برای همسایه؟

هفت ملیون کودک کار بوجود آوردی, سیزده ملیون حاشیه نشین ساختی, هشت ملیون را ناچار به جلای وطن کردی, اقتصاد کشور را به ورشکستگی کشاندی, فساد و اختلاس دولتمردانت به اوج رسیده, سنگ روی سنگ بند نیست, بدان این بار کج تو به منزل نمیرسد. نمیتوان در بالا نشست و مردم را به زنجیر کشید و دسته گلهای جوان کشور را پرپر کرد و انتظار سکوت و آرامش داشت, نمیتوان مردم را بمانند مهره های شطرنج در نظر گرفت که بهر شکلی میخواهی آرایش و حرکت دهی و همیشه برنده شوی, روزی هم میرسد که مردم تو را مات کنند, ممکنست امروز نباشد ولی آنروز وجود دارد و سرانجام فرا میرسد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید