رفتن به محتوای اصلی

لطفاً برداشتِ سوء نکنید!

لطفاً برداشتِ سوء نکنید!

سوءبرداشت از سخنان افراد، همزادِ حیات بشر است و تا ابد هم ادامه خواهد داشت. با این حال، گمان نمی‌کنم در هیچ دوره‌ای از تاریخ ایران، سوءبرداشت از سخنان اشخاص به اندازۀ این روزگار عمق و دامنه یافته باشد.

متأسفانه برخی از دوستان از یادداشت اخیرم با عنوانِ "مرا به خیر و شما را به سلامت" چنین برداشت کرده‌اند که من از عدم حضور در انتخابات ریاست جمهوری پشیمان شده‌ام و وضعیت "حاکمیت دوگانه" به شیوۀ گذشته را مفیدتر و کارآمد از وضعیت یکدستی فعلی می‌دانم.

مطلقاً این طور نیست! من همچنان معتقدم که حاکمیت دوگانه در ایران به بن‌بست کامل رسیده بود و تداوم آن امکان نداشت و حتی می‌توانست به فاجعه‌ای تمام عیار منجر شود.

همچنان معتقدم که گلوگاه‌های قدرت چه قبل از سال 1400 چه بعد از آن در دست اصولگرایان بوده و هست و نوع کنشِ آنها سمت و سوی تحولات آتی کشور را تعیین خواهد کرد.

در اول دی ماه سالِ 1398 در مصاحبه‌ام با سایت زیتون این پرسش مطرح شد:

"جناب زید آبادی، جان کلام شما در مناظره با آقای تاج‌زاده این بود که دموکراسی‌خواهان جامعه ایران نباید برای ورود به ساخت قدرت تلاش کنند؛ چرا که حضور مخالفان دموکراسی در ساخت قدرت، به تدریج موجب تعدیل و اصلاح آن‌ها می‌شود. اگر این حدس شما درست از آب درنیاید، آیا می پذیرید توصیه شما به ضرر کشور بوده است؟"

پاسخ من هم به پرسش فوق این بود:

"جان کلام من در مناظره با آقای تاجزاده این بود که مشارکت اصلاح‌طلبان در قدرت وضع را پیچیده و عقیم کرده و به بن‌بست رسانده است. پس ادامۀ این وضع از هر جهت زیانبار است. بنابراین احتمال اینکه اصولگرایان در صورت یکدست شدن قدرت تحت فشار معضلات فزایندۀ داخلی و خارجی سمت و سوی سیاست داخلی و خارجی خود را تغییر دهند، بسیار بیش از وضعیت کنونی است. در واقع از میان دو احتمال، عقل سلیم اقتضاء می‌کند که به احتمال بالاتر رجوع کنیم گر چه در دنیای انسانی هیچ امری تضمین شده نیست."

الان پس از گذشت حدود دو سال و نیم از این اظهارنظر دقیقاً بر همان دیدگاهم. تنها اتفاقی که به نظرم افتاده، این است که اصولگرایان حاکم در تطبیق خود با نیازهای حیاتی و فوری کشور به یک قدمیِ از دست دادن کامل فرصت رسیده‌اند و اگر اهمیت این یک قدم را هم درک نکنند، کشور با شرایط فاجعه‌باری روبرو خواهد شد که آنها به طور تمام و کمال مسئول آن خواهند بود.

معنای این سخن مطلقاً این نیست که اگر اصلاح‌طلبان یا اعتدالگرایان اکنون ساختمان پاستور را در اختیار داشتند، قادر به جلوگیری از بروز فاجعه یا حتی تعدیل وضعیت بودند.

این موضوع هم بدان معنا نیست که اصلاح‌طلبان از صلاحیت و شایستگی کمتری نسبت به رقبای اصولگرای خود برخوردارند.

در واقع، بسیاری از چهره‌های اصلاح‌طلب و اعتدالی به طور قطع از اغلبِ همتایان اصولگرای خود با مشکلات آشناتر و به مباحث کارشناسی مسلط ترند.

مشکل اصلی در ایران اما صلاحیت و عدم صلاحیت شخصی افراد نیست، مسئله نوع ساختار سیاسی و چگونگی تقسیم قدرت بین نهادهای حاکم است که حاکمیت دوگانه را در روند نهایی آن به بن‌بست و ناکارآمدی و انباشت بحران‌ها کشاند. نادیده گرفتن این واقعیت به نظرم نوعی شیره مالیدن به سر خود و مردم است!

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید