رفتن به محتوای اصلی

من نمیدانم به همه ی اینها

من نمیدانم به همه ی اینها
نظرات رسیده

من نمیدانم به همه ی اینها میشود فرقه گرایی گفت یا نه! نوعی تنگ نظری بیمارگونه است که ممکن است اصلن به دنبال سکتی هم نباشند. من گاهی نامش را نوچه گرایی میگذارم.

من نمیدانم به همه ی اینها میشود فرقه گرایی گفت یا نه! نوعی تنگ نظری بیمارگونه است که ممکن است اصلن به دنبال سکتی هم نباشند. من گاهی نامش را نوچه گرایی میگذارم. مثلن در همین کانون نویسندگان یکی یکی برای هم می زنند. هیچ چندتایی هم گاهی پشت سرشان نیست. مثلن زن و شوهری بقیه را کاملن می شویند و روی بند پهن می کنند! البته نمیدانم فرقه ای وجود دارد که از یک زن و یک شوهر تشکیل شده باشد؟! یا همین خود نویسنده ها. یکی از آنها کتابی چاپ می کند، یکی دیگر کل کار را زیر سوال میبرد نه این که خدای ناکرده نقد کند یا چیزی شبیه به آن! میگوید چاپ این کتاب کاسبی است! راستش من خیلی گیج شده ام در میان خودمان. کاش هر روز به هم دیگر هی توضیح بدهیم که دنیا فراخ است و برای همه جای کافی وجود دارد که خود را به هر شیوه ای و با هر طرزفکری به تماشا بگذارند و مطرح کنند. باز هم میگویم کنار این فرقه گرایی چیزی کوچکتر و در میکرومیدان هم باید پیدا کنیم، لازم داریم.