رفتن به محتوای اصلی

علل عقب ماندگی ایران /بخش اول

علل عقب ماندگی ایران /بخش اول

درباره ی علل عقب ماندگی و توسعه نیافتگی ایران،حرف و حدیث بسیار است موضوعی که از عصر پیش از انقلاب مشروطه تا به امروز،یکی از دغدغه های اصلی روشنفکران جامعه ی ایرانی به شمار می رود و توجه بسیاری ازآنها را به خود مشغول کرده است. نخستین کسانی که درباره ی این موضوع اندیشیده اند،نخبگان حکومت قاجار،شاهزادگان و روشنفکران عصر مشروطه بودند، آنها هنگامی که عصر رنسانس غرب را با دوران انحطاط تاریخ ایران در زمان حکومت قاجاریه مقایسه می کردند، خواهان جوابی برای این پرسش بودند که «چرا غرب پیش رفت و ایران عقب ماند؟»* پاسخ پرسشی که هنوز هم پژوهشگران ایرانی درباره ی آن به تحقیق و پژوهش می پردازند.

انقلاب صنعتی، ظهور دولت های ملی، افول قدرت کلیسا وآغازعصر روشنگری ، انقلاب کبیر فرانسه و تشکیل حکومت های دموکراتیک و قانون سالار درکشورهای غربی باعث شده بود که غرب نه تنها از شرق پیشی بگیرد، بلکه با توجه به توان نظامی و قدرت اقتصادی خود کشورهای شرقی را نیز به زیر سلطه ی خود در آورده و آنان را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم مستعمره ی خود سازد، این تقابل از دوران استعمار همچنان ادامه داشته واین باعث شده است که روشنفکران هر یک از کشورها بر اساس تاریخ ، فرهنگ و شرایط اجتماعی خود پاسخی برای این پرسش پیدا کنند که دلیل اصلی توسعه و پیشرفت غرب و عامل انحطاط جامعه ی آنها چه بوده است؟

براساس اسناد تاریخی، شاید اولین کسی که در ایران درباره ی این موضوع فکر کرد عباس میرزا شاهزاده ی قاجار بود که در خلال جنگهای ایران و روس در سال 1221 با گفتگویی که با ژوبر نماینده ی ناپلئون داشته به او می گوید:

«مردم به کارهای من افتخار می‌کنند، ولی چون من، از ضعیفی من بی‌خبرند. چه کرده‌ام که قدر و قیمت جنگجویان مغرب زمین را داشته باشم؟ یه چه شهری را تسخیر کرده‌ام و چه انتقامی توانسته‌ام از تاراج ایلات خود بکشم؟ ... از شهرت فتوحات قشون فرانسه دانستم که رشادت قشون روسیه در برابر آنان هیچ است، مع‌الوصف تمام قوای مرا یک مشت اروپایی(روسی) سرگرم داشته، مانع پیشرفت کار من می‌شوند... نمی‌دانم این قدرتی که شما(اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و بندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است، یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمی‌کنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم؟»*

البته توجه به این موضوع تنها از ذهن عباس میرزا خطور نکرده بود، پیش و پس از او نیز در دربار قاجار، توجه به این مسئله از ذهن بسیاری از درباریان گذشته و بسیاری از آنان درباره ی این موضوع فکر کرده بودند. قائم مقام، امیر کبیر،سفرای دولت و حتی خود ناصر الدین شاه نیز در سفرهایی که به فرنگ داشت با دیدن پیشرفت غرب و عقب ماندگی ایران، درباره ی این مسئله تفکر و تامل کرده بود ولی متاسفانه او به خاطر روحیه ی استبدادی و به خاطر حفظ قدرت و منافع شخصی اش، نخواسته بود که بیش از پیش درباره ی این مسئله بیندیشد و به عنوان شخص اول مملکت، با پیگیری این مسئله باهمراهی مشاوران و وزیرانش، راه حلی برای عبور از این مانع پیدا کند، او به خاطر روحیه ی استبدادی که داشت حتی فرد دلسوزی مثل امیرکبیر را که خواسته بود دست به اصلاحات بزند و راه چاره ای برای برون رفت از این مصیبت ومحنت را پیدا کند، ناجوانمردانه از صحنه قدرت حذف کرد.*

روشنفکران ایرانی عصر مشروطه به عنوان پرچمداران عصر تجدد، بیش از درباریان درباره ی این مسئله تفکر کرده و هر یک نسبت به تحقیقات تاریخی،اندیشه و باورهای شخصی شان نظراتی را درباره ی علل عقب ماندگی ایران مطرح کرده اند. طالبوف تبریزی، میرزافتحعلی آخوند زاده، میرزاآقاخان کرمانی، میرزا ملکم خان و ... از جمله نخستین کسانی بودند که پیرامون این موضوع دیدگاه های خود را بیشتر از طریق روشنگری و در قالب مبارزات فرهنگی(نوشتن کتابهای ادبی ، نمایش نامه نویسی و در مکتوبات شان با یکدیگرمطرح کردند که حاصل اندیشه های آنان توسط پژوهشگر بزرگ معاصرمان شادروان فریدون آدمیت درمجموعه ی آثار ارزشمندی گردآوری شده و در اختیار ما قرار گرفته است*

خلاصه وار باید گفت: که بسیاری از نخبگان عصر مشروطه، شکست ایران از اعراب و حضور اسلام در ایران را مهمترین علت عقب ماندگی ایران دانسته و راه برون رفت از این بحران را در بازگشت به خویشتن یعنی در تبلیغ اندیشه های ناسیونالیستی،آرکائیسم(باستان گرایی) و بازگشت به هویت ایرانی پیش از اسلام همراه با پذیرش مدرنیته ( برقراری آزادی،عدالت اجتماعی و تشکیل یک حکومت مدرن و قانونگرا به سبک غربی) دانسته اند، این خط فکری همواره ادامه داشته و پس از انقلاب مشروطه نیز افرادی چون احمد کسروی، صادق هدایت، ... با نوشتن آثار تاریخی و ادبی وبا مقایسه تاریخ شکوهمند ایران پیش از اسلام و بعد از اسلام ( دوران سقوط و افول تاریخی ایران) این راه را پیموده اند، البته لازم به یاد آوری است که بین دیدگاه های تک تک آنها نیز تفاوتهایی وجود داشت ولی روی هم رفته همگی آنها با کمی افراط و تفریط به تبلیغ ارزش های ملی و ناسیونالیستی پرداخته و با روشنگری علیه دین و مذهب خواهان خرافات زدایی،آگاهی رسانی و روشنگری درباره ی سنت های عقب مانده ی مذهبی و ترویج نوگرایی و تجدد در ایران بودند

خاستگاه این اندیشه در ایران در یک دوره زمان خاصی از تاریخ جهان مطرح می شد که در آن موج ناسیونالیستی سرتاسر جهان را فرا گرفته بود از مدتها پیش در غرب ( از دوره رنسانس، یعنی از دوره ی زوال قدرت کلیسا و آغاز انقلاب صنعتی ) دولتهای ملی، مدرنیته و سکولاریسم شکل گرفته و نظام سرمایه داری و عصر صنعتی شدن در سیاست و اقتصاد آنها نهادینه شده بود و کشورهای شرقی نیزبا زوال آخرین امپراتوری اسلامی (امپراتوری عثمانی)و به خاطر آغاز نظام سرمایه داری و پایان دادن به عصر استعمارو کسب استقلال ملی به پیروی از غرب خواهان تشکیل دولتهای ملی (دولت ملت ) بودند.

درباره ی علل عقب ماندگی و توسعه نیافتگی ایران یاد آوری چند نکته ی مهم ضروری است:

نکته ی نخست اینکه باید به ریشه های تاریخی این مسئله نگاه کرد و دلایل آن را در تاریخ پرفراز و نشیب ایران مورد بررسی قرار داد،ایران یکی از کهن ترین کشورهای جهان است و نسبت به قدمت تاریخی خود حوادث بسیاری را پشت سر گذاشته است. جنگها، مهاجرت های اختیاری و اجباری، اختلافات دینی و مذهبی به ویژه در دوره صفویان و سایر عوامل طبیعی و آب و هوایی ( خشکسالی و کم آبی، وقوع بلایای طبیعی مثل سیل و زلزله) نقش مهمی در عدم توسعه یافتگی ایران در درازای تاریخ داشته است

توسعه نیافتگی ایران به عوامل داخلی و خارجی مربوط می گردد

تنها یک عامل نمی تواند دلیل عقب ماندگی یک کشور به شمار رود برای عقب ماندگی یک کشور دلایل بسیاری وجود دارد اما آنچه مهم است توجه به عوامل اصلی است ایران از لحاظ جغرافیایی در یکی از حساس ترین نقاط جهان قرار گرفته و به خاطر موقعیت جغرافیایی خاص خود همواره مورد تاخت و تاز بیگانگان قرار گرفته است تهاجمات بیگانگان، حمله ی اعراب و ورود اسلام به ایران،حمله و غارت مغولان همراه با کشتار مردمان و تخریب شهرها و از بین بردن مدنیت، به ویژه در دوره ی اخیر توجه استعمارگران به منابع زیرزمینی( نفت) نقش مهمی در عقب ماندگی جامعه ی ایران داشته است. این نکته نیز فراموش نشود که در دورهای اخیر ایران دروازه ی هندوستان به شمار می رفت و توجه 3 امپراتوری بزرگ (انگلیس،فرانسه و روسیه ) به این موضوع نقش مهمی در رقابتهای استعماری آنان داشت. سیاست پطر کبیر(سایت کلی تزاریسم ) در جهت دست یابی به آبهای گرم خلیج فارس وآغاز جنگهای ایران و روس، تجزیه بخش بزرگی از خاک ایران در دو عهدنامه ی ننگین گلستان و ترکمنچای از جمله عوامل خارجی می باشد که به خاطر ضعف دولت ایران در آن برهه از زمان به تضعیف قدرت منطقه ای ایران منجر گردید، در دوره ی معاصر نیز اشغال نظامی ایران در خلال جنگ جهانی، کودتای 28 مرداد و سقوط دولت ملی دکتر محمد مصدق از جمله مواردی است که توسط بیگانگان بر کشور ایران تحمیل شده است 

استبدادمطلقه پادشاهی و عدم حضور یک حکومت ملی و مردمی در طول تاریخ و مهمتر از همه نهادینه شدن استبداد در فرهنگ سیاسی جامعه یکی از مهمترین عواملی است که می تواند سایر عوامل دیگر را تحت الشعاع خود قرار دهد 

تقابل سنت و مدرنیته و تضاد تاریخی بین دو عنصر ایرانیت و اسلامیت ( تقابل ناسیونالیسم و مذهب ) صورت مسئله ی حل نشده ای است! که هیچگاه نمی توان آن را مورد توجه قرار نداد اما شوربختانه این عامل هیچگاه به صورت علنی خود را به نمایش نگذاشته بود تا مورد توجه توده های مردم قرار گیرد، تنها با وقوع انقلاب اسلامی بود که توجه به این موضوع توسط نویسندگان و روشنفکران ما مورد بررسی قرار گرفته است * در گذر تاریخ، شیخ و شاه همواره در کنار هم قرار داشتند، نهاد روحانیت با حمایت مستقیم خود از قدرت مطلقه ی شاه و از استبداد حمایت می کرد و شاه نیزبا کمک های مادی خود به تقویت نهاد مذهب در جامعه و به ترویج جهل، خرافات و واپس گرایی می پرداخت همکاری این دو نهاد واپس گرا به نهادینه شدن استبداد و خرافات در جامعه می انجامید و این دو عامل مانع اصلی پیشرفت اجتماعی کشور و عقب ماندگی فرهنگی و اجتماعی توده های مردم می گردیید، تنها دشمن مشترک این دو گروه ارتجاعی، روشنفکران و آزادی خواهان ایران بودند که یا به فتوای شیخ و یا به دستور شاه مظلومانه کشته می شدند همکاری این دو نهاد مرتجع فجایع تلخی برای ایران به بارآورده است به عنوان مثال همین نهاد روحانیت بود که با تحریک شاه قاجار، ایران را وارد جنگ خانمان سوزی کرد که بخش بزرگی از خاک آن توسط دولت تزاری اشغال شده و بخش بزرگی از پیکر آن که همواره جزو جغرافیای فرهنگی آن محسوب می شود تاکنون از آن جداشده است. 

در مقاله ای دیگر و بر اساس اسناد تاریخی درباره ی حمله ی اعراب و ورود اسلام به ایران، که مهمترین حادثه ی تاریخ 1400 سال گذشته به شمار می رود، علل عقب ماندگی و توسعه نیافتگی ایران را دنبال خواهیم کرد 

*چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت نام کتاب ارزشمندی است که توسط پژوهشگر برجسته آقای کاظم علمداری به رشته ی نگارش در آمده و در ایران نیز مورد استقبال بسیاری از هموطنان قرار گرفته است 

* درباره ی گفتگوی عباس میرزا با نماینده ی رسمی دولن فرانسه نگاه کنید به کتاب مسافرت به ارمنستان و ایران، ب.آ. ژوبر، ترجمه‌ی محمود هدایت، ص 94و95 

* نکته ی قابل توجه اینکه دوران اصلاحات امیرکبیر مقارن بود با اصلاحات میجی در ژاپن که هر دو جزو کشورهای آسیایی به شمار می روند ژاپن با پذیرش پیشرفت های غرب و با بومی سازی صنعت و تکنولوژی و حفظ ارزشهای سنتی خود پس از اصلاحات میجی به صورت یک کشور صنعتی در آمد ولی متاسفانه روند اصلاحات در ایران به علت استبداد سیاسی ناکام ماند، درباره ی توقف اصلاحات در ایران و نقش استبداد در نابسامانی های سیاسی و اجتماعی در دوران قاجارخواندن کتاب جامعه شناسی نخبه کشی، علی رضا قلی توصیه می گردد. 

* درباره ی آگاهی از اندیشه های روشنفکران عصر مشروطه خواندن کتابهای زیر توصیه می گردد

فکر آزادی 

اندیشه های میرزا فتحعلی آخوند زاده 

اندیشه های میرزا آقاخان کرمانی 

اندیشه های طالبوف تبریزی که همه ی این آثار ارزشمند توسط دکتر فریدون آدمیت گردآوری شده است 

*بوف کور صادق هدایت شاید تنها کتابی باشد که در یک فضای داستانی و به صورتی زیبا و تاثیرگذار شکوه ایران باستان را با دوران انحطاط تاریخی ایران پس از اسلام ،مقایسه کرده است 

توجه به این موضوع از زمانی در ایران شکل گرفت که پس از پیروزی انقلاب آیت الله خمینی رسما اعلام کرد« ملی گرایی بر خلاف اسلام است» آمادگی صادق خلخالی برای تخریب تخت جمشید و ایستادگی زنده یاد نصرت الله امينی در برابر او ، نام بردن از خلیج فارس به عنوان خلیج اسلامی، بی توجهی دولت به آثار تاریخی و هنری پیش از اسلام و حتی نام بردن از ایران به عنوان ایران اسلامی در رسانه های رسمی حکومت از جمله مواردی است که می توان به آن اشاره کرد اما بر خلاف این بینش، روشنفکران ایرانی در خارج از کشور با نوشتن آثار تاریخی و پژوهشی کوشیده اند که بر خلاف حکومت موضوع تقابل ایرانیت و اسلامیت را برای جامعه ی ایران نشان دهند کتابهای شجاع الدین شفا، مسعود انصاری، علی میرفطروس و .. از جمله کتابهایی هستند که به این مسئله پرداخته و صورت مخفی در ایران چاپ و و یا متن دیجیتال آنها ( در قالب سی دی و دی وی دی ) در بین بخشی از مردم دست به دست توزیع می گردد، افزایش توجه ملت ایران به تاریخ قبل از اسلام، سر دادن شعار «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»، حساسیت در قبال نام خلیج فارس و تلاش برای حفظ آرامگاه کورش از جمله اقداماتی است که از سوی جامعه ی مدنی ایران برای پر رنگ کردن عنصر ملی گرایی و برای مهار اسلام گرایی حکومت صورت گرفته است. 

درباره ی ناسیونالیسم ایرانی یاد آوری این نکته ی مهم ضروری است که ناسیونالیسم ایرانی بر خلاف سایر جنبش های ملی گرایانه همواره سعی کرده است که به صورت فرهنگی وارد صحنه ی اجتماعی و سیاسی شود بر خلاف پان عربیسم ، پان ترکیسم ، نازیسم در آلمان و فاشیزم در ایتالیا، ناسیونالیسم ملی ایران همواره کوشیده است که با زبان فرهنگ و خرد وارد صحنه شده و به جای تبلیغ اندیشه های فاشیستی بیشتر به ترویج فرهنگ و تمدن ایران و به تبلیغ ارزشهای انسانی بپردازد دوران نهضت ملی و ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق نیز به خوبی گویای این مسئله است که در صحنه ی سیاست و در میدان عمل دولت ملی دکتر مصدق همواره با پرهیز از خشونت سعی می کرد که به صورت مسالمت آمیز سیاست های خود را به پیش ببرد و همین مسالمت جویی و پرهیز از خشونت او بود که ایشان توانستند با ملی کردن صنعت نفت کمر استعمار انگلستان را بشکنند... 

محمد رئوف مسعودی 

نویسنده و پژوهشگر

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
ایمیل رسیده

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید