رفتن به محتوای اصلی

آوریل 2018

بحثی که بین آنارشیستها و شاهزاده رضا پهلوی راه افتاده است

شاید شاهزاده رضا پهلوی سخنرانی تهییجی ساده ای در مورد فروپاشی جمهوری اسلامی و نیاز به اتحاد اپوزیسیون داشته و اصلاً قصدش موضوع آنارشیسم نبوده اما سخنان ایشان با واکنش شدید سایت عصر آنارشیسم در مورد مکتب آنارشیسم مواجه شده است (1).

امپریالیسم اژدهایی چند سر

در جریان کنگره وحدت چپ فرصتی پیش آمد تا در خدمت یکی از رفقای قدیمی سازمان باشم . بحث ما از اینجا آغاز شد که چرا منشور وحدت چپ با شفافیت از کلمه "امپریالیسم" در نامگذاری نیروی بین المللی سرمایه داری نئولیبرال جهانی استفاده نمیکند و به گفتن "قدرت های بین المللی" و "سرمایه مالی" کفایت میکند. پیشنهاد من این بود که به جای سرمایه داری مالی، سرمایه داری مالی، نفتی، نظامی و تبلیغاتی به کار برده شود.

نفت همان روز که عروس هزار داماد شد سقوط کرد!

همین نفت که خیلی ها چشم دیدن آن را ندارند حداقل سالی صد بازیکن نونهال تا بیست سال در تهرانسر جمع می کرد، تا بزه و بزهکاری و هزاران آسیب اجتماعی دیگر دور باشند!
نفت همان روزهایی سقوط کرد که بخاطر کاهش قیمت نفت و به اصطلاح خودشان صرفه جویی در هزینه ها و پیامد آن مشکلات مالی به حجله بهنام پیشرو فرستاده شد.
بهانه خصوصی سازی بود

به خانواده های جانباختگان راه آزادی، به مادران خاوران و به زندانیان سیاسی

کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال ۶۷، مصداق بارز جنایت علیه بشریت است. حاکمان جمهوری اسلامی همه بدون هیچ استثنائی در قبال این جنایت مسئول هستند و باید پاسخگو باشند. همه کسانی که در کشتار زندانیان سیاسی، به فرمان خمینی، نقش ایفا نموده‌اند و یا در کشتار مشارکت داشته‌اند، مسئولند. با تاسف بسیار، هم‌اکنون نیز بعد از سی سال، این جانیان در ارکان حکومت حضور دارند و هم‌چنان، نه تنها بر سرنوشت مردم حکم می رانند، بلکه با وقاحت تمام از آن جنایت بزرگ دفاع نیز می کنند.

موسئى بايد كه اژدرها كشد

شعر زبان دل و احساس است و شاعر پيامبرى است كه از بهشت جمال بر لب داستانها دارد. و اين داستانها را با زبان بليغ رقيق ترين احساسات ، در ظرف دل پذير والاترين حماسه ها ، شور انگيز ترين غزلها و مثنوى هاى عاشقانه و عارفانه و ناب ترين انديشه هاى مندرج در حكايات نشأت يافته،از لطائف اخلاق مى ريزد ، تا آيينه سر تا پا نماى آرزوها، اميد ها ، و انفعالات به قالب لفظ نيامده ما شود، وما را با عوالم نهانى جان و دل پيوند دهد.

اوج گیری خیزش های شهروندی و جنبش سرنگون طلبانه

مبارزه جهت عبور از نظام اسلامی و نفی استبداد و دیکتاتوری در همه اشکال آن، الویت نخست ما بوده و اهمیت روشنگری و سازماندهی سیاسی – اجتماعی باندازه اصل سرنگونی نظام اهمیت دارد، تا در فردای به زباله دان فرستادن رژیم کنونی، جامعه سیاسی آگاه و با فرهگ، شانسی به احیاء دوباره شیخ و شاه در اشکال نوین ندهد.

مفهوم از خود بیگانگی از نگاه مارکس، دورکهایم و وبر

تفاوت نظر بین مارکس و دورکیم نیز در دو پدیده انقلاب و اصلاحات خلاصه می شود. در حالیکه هردو معتقد به وجود ناهنجاری و بحران اجتماعی در دوران مدرن هستند، اما دو روش متفاوت را برای برون رفت از این بن بست مطرح میکنند. ضمن اینکه مارکس خواهان فروریختن ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سرمایه داری از طریق انقلاب قهر آمیز است، دورکیم راه حل را در اصلاح کردن امور اجتماعی توسط خود جامعه میداند.