رفتن به محتوای اصلی

علی خامنه ای رئیس جمهور انتخاب میکند، یا ملّت ایران ؟ ( با چند نمودار)
15.01.2013 - 18:16

  گروه هدایتگرانِ نظام جمهوری اسلامی دوباره تدارک تئاتر و انتخابات نمایشیِ ریاست جمهوری دورهءِ یازدهم این نظام دین سالار و مطلق گرایِ خلیفه گری را آغاز کرده، تا باری دیگر توهین و تحقیر دیگری را بر ملّتِ ایران تحمیل کنند. برگزیدن فرد ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی که قرار هست یازدهمین آن در خردادماه سال آینده برگزار شود، هیچگاه نه انتخابی بوده و نه دمکراتیک، بلکه انتصابی و غیر دمکراتیک. این رهبر انقلاب، شخص علی خامنه ای است که یک نفر خدمتگزار و موردِ اعتمادِ خود را از صافی و از سیستم چندین بار فیلتر گذاری شدهءِ ایدئولوژیکِ نظام اسلامی بیرون خواهد آورد و از قبل پرورش داده شدهءِ مکتبیِ ولی فقیه میباشد.

 گذشته از قانون اساسیِ دین و آخوند سالار نظام جمهوری اسلامی که حقِ انتخاب را بطور رسمی از مردم سلب کرده است، در دو نمودار هرمِ ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی در تئوری و پراتیک (در زیر) به روشنی قابل برداشتِ کامل هست که در مدارِ بستهء همین نظام  سر تا پا اسلامی، مردم هیچوقت از حقِ انتخاب کردن برخوردار نبوده و نیستند و در ردیف سیزدهم از نهادهای مؤثر در انتخابات میباشند.

 برای حضورِ ذهن و درکِ این نمودار ها ضرورت هست که واژه ها و ارگانهای مهم نظام جمهوری اسلامی و نهادهایی که در انتخاباتِ کشور نقش اساسی را دارند، از جمله : 1- علی خامنه ای که نهاد رهبر انقلاب و نمادِ کل نظام هست 2- اکبر هاشمی رفسنجانی (اکبر بهرمانی) چهره نمادین نظام جمهوری اسلامی 3- نهادِ شورای نگهبان 4- نهادِ مجلس خبرگان 5- مجمعِ شورایِ مصلحتِ نظام 6- ارگانِ مجلس شورای ملّی 7- نهاد ریاست جمهوری 8- هیأت وزراء 9- طیف اصلاح طلبان ساختاری و خارج از ساختار قدرت نظام جمهوری اسلامی 10 – مردم را تعریف و جایگاه و وظایف آنها در این نظام  اسلامی قرون وسطایی مشخص گردد. التبه نهادهای دیگری مانند سپا، وزرات اطلاعات، قوهء قضاییه و غیره هم هستند.

1- علی خامنه ای: این فردخود نهادی گسترده به وسعت جغرافیای ایران هست.نظام جمهوری در وجود این شخص تعریف میشود، این فرد بالاترین مقام هرم ساختار سیاسی و والاترینِ مرجعِ دینی مذهب شیعه در جمهوری اسلامی است. این فرد حکومتِ آسمانیِ دینی و زمینی را در چنگِ خود قبضه کرده است. ریاست هر سه قوهء: مقننه، مجریّه (حکومت و ریاست جمهوری) و قوهءِ قضائیه را کنترل بر همهء انتخابات در کشور را دارد. این فرد بیانگر یک دیکتاتوریِ تمام عیار حکومتی، نظامی، و مستبد دینی شیعهءِ قزلباش هست. بقیّهءِ اختیارات این فرد در دو نمودار "ساختار سیاسیِ نظام جمهوری اسلامی در تئوری و عمل در زیر قابل مشاهده هستند،

 بطور کلی علی خامنه ای بر تمام تار و پودِ نظامِ دینی و سیاسی و بر سامانهءِ جامعهء ایران در همهء شاخه ها و عرصه ها تسلطِ مطلق دارد. تمام بدنهءِ هندسیِ هرم این نظام اسلامی به نوکِ آن که علی خامنه ای بر مسند قدرت نشسته است، ختم میگردد. مقام و سلطه ای که محمّد ابن عبدالله، خاندانِ علی ابن ابیطالب، تمامیِ امامان شیعه، و شاهان صفوی و قاجار از جمله محمد علیشاه قاجار موفق به کسب آن نشدند، علی خامنه ای به همهءِ آنها دست یافته است.

  امروز مانندِ دورانِ صفویّان و قاجار خدا در وجودِ هیمن علی خامنه ای تعریف و خود را نماینده و نایب امام زمان میداند، علی خامنه ای فردی سیاسی نبوده و نیست، او ادامه دهندهء حکومت محمدعلیشاه قاجار و اهداف سیاسی او انتقامگیری از ایرانیان، از طریق زور و شمشیر و خشونت و حذف فیزیکی نخبگان ایرانی است، تأمین منافع تُرک تباری و جایگزینی مذهب و فرهنگِ شیعه گری بجایِ تاریخ و فرهنگ ایرانی هدف نهایی این فرد هست. بعد از مرگِ خمینی حکومتِ اسلامی را به ارگانِ ترورِ درونِ کشور و برون از مرزها تیدیل کرده است، ترور و جنایاتِ بسیاری را با هاشمی رفسنجانی در کارنامهء خود دارند. دستگاه ولایت فقیه و شخص علی خامنه ای مسئولِ اصلیِ ویرانیِ ایران و جنایات بوده و خواهد بود.

2- هاشمیِ رفسنجانیِ: معمار و تئوریسین نظام جمهوری اسلامی است. چشم و گوش آیت الله خمینی بوده است. روابطِ نزدیک و اعتمادی که روح الله خمینی به این فرد داشته است از اسرارِ زندگیِ خمینی و هاشمی رفسنجانی است که همچنان پنهان مانده است. تنها مقامِ بالایی که هاشمیِ رفسنجانی در نظامِ جمهوری اسلامی نداشته است، فقط همان مقام  ولی فقیه (رهبر انقلاب) است، امّا هاشمی رفسنجانی تا کنون در این نظام از مقام و قدرتی مافوقِ رهبر انقلاب برخودار بوده، تا آنجا که با عزم و ارادهء فردی خویش، رهبر انقلاب انتخاب میکند.

 هاشمی رفسنجانی با میلِ فردی با تغییر دادنِ قانونِ اساسی و با آوردنِ جملاتی ساختگی از روح الله خمینی، علی خامنه ایِ گمنام را با داشتن درجهء حجت الاسلامی رهبر انقلاب میکند و خود در قطب دیگر یعنیمجمع شورایِ مصلحتِ نظام جمهوری اسلامی می نشیند. هاشمی رفسنجانی خود را فرزند ارشد خمینی و وارثِ اندیشهءِ او، خود را همچنان سهام دارِ اصلی و بنیادگذارِ شرکتِ مافیاییِ نظام جمهوری اسلامی میداند.

 وجودِ فردِهاشمی رفسنجانی مانند علی خامنه ای نهادی بزرگ و پیچیده با سرمایه هایِ کلان ملّی، با داشتن ارتباطِ خصوصی و رسمی با مقامهای بلند پایهء جهانی و دوستِ خانوادگی خاندان آل سعود در عربستان و روابطی موردِ اعتماد با سرانِ کشورهای عربی حوزهء خلیج فارس دارد. اغلب این روابطِ دوستی ها را با دادنِ امتیازاتِ اقتصادی و سیاسی و با بر باد دادنِ سرمایه هایِ ملّیِ ایرانیان کسب کرده است.

 هاشمی رفسنجانی مانند گذشتگان خود (مغولان) فردی معتقد به دین و مذهب نبوده و نیست، در یکی از گفتگوهایش در مورد روابطِ بین آلمان و ایران خود را آریایی میداند و گفته است" هر دو ملّت آلمان و ایران از نژاد آریایی هستند".  هاشمی رفسنجانی فردی سیاسی کار طبقاتی بوده و هست، او این جهانی و سکولار و اقتصادی فکر میکند ولی تا کنون اهداف خود را در پوشش دین و مذهب به پیش برده و میبرد،

● رفسنجانی با تأثیر گذاری بر افکار خمینی همهءِ تکنوکراتها از جمله بنی صدر و بازرگان ها، ملّی مذهبی ها و غیره را کنار گذاشت، حزب جمهوری اسلامی را بنیاد نهاد، در مجموع خط بینادگراییِ رادیکال سنتّی حوزه ای را جایگزین کرد و آنگاه با تیزبینی پیشتاز و تئوریسین و سکانِ کشتی نظام جمهوری اسلامی را خود یک تنه بدست گرفت.

● هاشمی رفسنجانی از سرزمین و منابع ملّی ایران استفادهءِ ابزاری کرده و میکند، او نگرانِ سرزمین ایران و آیندهءِ آن نبوده و نیست، او فقط خواهان قدرت و شهرت و انباشت سرمایه بود و هست و اکنون که خود و فرزندانش به همهء آنها دست یافته است، تاکتیک دیگری را در پیش گرفته است که شاید از جرایم آن کاسته شود و به عنوان فردی نکو نام در تاریخ از آن یاد کنند، در خیال خود در صدد هموار کردن زمینهءِ مناسبی برایِ آیندهءِ فرزندانش بعد از سرنگونیِ نظام جمهوری است، هاشمی رفسنجانی از پنجرهءِ اتاق تاریک نظام جمهوری اسلامی گهگاهی که لازم باشد برای مردم و برای  سرسپردگانِ خارج کشور خود دستی تکان میدهد، امّا جسم و جانش، قلب و روحش، چشم و حواسش در کنار علی خامنه ای متمرکز به تداوم و استحکامِ  نظامِ جمهوری اسلامی بسته و مدیون است

● هاشمی رفسنجانی وقتی دریایِ پر تاطم جمهوری اسلامی آرامش نسبی و بی خطری را دارد، بطور ساختگی در نقش اپوزیسیون در مقابل علی خامنه ای موضع میگرد، امّا با کوچکترین موج و اعتراضی که نظام جمهوری اسلامی را تهدید کند، در کنار علی خامنه ای می ایستد و همچنان مانند 33 سال پیش باتمام وجود و توان از نظام اسلامی دفاع میکند. برای اینکه مردمِ عوام را فریب دهد که هاشمی رفسنجانی مردمی شده است و در جبههء اپوزیسیون اصلاح طلب میباشد، گاه مهدی هاشمی و گاه فائزه هاشمی باید چند روزی به زندان برود و اینجا و آنجا افرادی از بیت علی خامنه ای بنا بر مصلحت بر علیه او سخن پراکنی کنند، تا او همچنان آکتیو و مطرح در ساختار نظام جمهوری اسلامی و در میدان رزم برای دفاع از نظام اسلامی باقی بماند.

 علی اکبر هاشمی رفسنجانی در رهبری مافیایی نظام جمهوری اسلامی بی همتا و مشهور جهانی است و علی خامنه ای را هم خوب تربیت کرده است، این دو نفر دو رویِ یک سکه هستند. هاشمی رفسنجانی قانونگذاری میکند و علی خامنه ای آنرا اجرا و عمل میکند، سرنوشت سرزمین و ملّت ایران مانند توپی است که علی خامنه ای و هاشمی رفسنجانی آنرا به بازی گرفته اند و آنرا به هر کس و هر کشوری و به پان ترکیسم و پان عربیسم پاس داده اند و میدهند.

  این دو نفر همچنان مانند گذشته بر هر انتخاباتی و بر کل سرنوشت کشور تسلط دارند. تمام تلاش این دو نفر این هست که حکومت و روند سیاسی در کشور سمت و سویِ ایرانی بخود نگیرد و منابع این کشور در خدمت تاریخ و فرهنگ ایرانی و بهبود استاندارد زندیگ شهروندان قرار نگیرد.

....................................................................................................................................

 در نمودار ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی، در تئوری، در بالا که در قانون اساسی بطور پیچیده حداقل بر روی کاغذ آمده است: مردم منبع مشروعیّت بخشیدن به نهاد و ارگانهای نظام جمهوری اسلامی ایران است، مردم بطور مستقیم سه نهاد قدرت سیاسی را یعنی: مجلس خبرگان، مقام  ریاست جمهوری، و نمایندگان مجلس شورای اسلامی را بر می گزینند. مجلس خبرگان رهبر انقلاب را انتخاب و بر اعمال او نظارت دارد. رهبر انقلاب به تنهایی طبق نمودار در بالا تمامی رؤسای لشکری، نظامی، انتظامی، سپاه وبسیج ، رادیو تلویزیون، شورای مصلحت نظام، قوهءِ قضائیه، دادگستری، دادگاهای انقلاب، نمایندگان شورای نگهبان، رسانه های اظلاعاتی، رؤسای گزینش ها در همهء شاخه ها، رؤسای دانشگاهها و در وزارت آموزش  و همچنان که در یک حکومت دیکتاتوری مطلق مرسوم هست، شخص علی خامنه ای بطور مستقیم و غیر مستقیم در مجموع اعضاء و رؤسای همهء نهادهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی حتّی ی گزینش یک آموزگار و رئیس یک دبستان را در کشور را تعیین میکند.

شورای نگهبان که از سوی خود علی خامنه ای انتخاب شده است بر روند تمام انتخابات در کشور نظارت دارد و تعیین صلاحیّت برای تمام کاندیدهای ارگانهای مهم نظام جمهوری اسلامی، از جمله مجلس خبرگان، نمایندگان مجلس شورای ملّی و مقام ریاست جمهوری را بر عهده دارد.  همانطور که در این نمودار مشخص هست،

در نظام جمهوری اسلامی و جایگاه اصلی شورای نگهبان کوچک و بی اهمیّت و در نمودار و هرم قدرت بیطرف و پنهان شده است در صورتیکه این شورا برزگترین قدرت را در دست خود دارد، در این نمودار همچنین نقش  هاشمی رفسنجانی مشخص نیست.

......................................................................................................................................

3- شورای نگهبان: یکی از ارگانهایِ مهم تصمیم گیری و نظارتی و کنترلی نظام جمهوری اسلامی است. تعدادِ افرادِ این ارگانِ ایدئولوژیک و حقوقی 12 نفر میباشند که شش نفر آن بطور مستقیم از سوی رهبر انقلاب علی خامنه ای انتخاب و یا بر کنار میشوند و شش نفر دیگر را رئیس قوهءِ قضائیه پیشنهاد میکند و مجلس شورای ملّی باید آنرا تأیید کند. امّا فراموش نشود که رئیس قوهء قضاییه را خودِ علی خامنه ای بر می گزیند و نمایندگان مجلس هم از فیلتر مکتبیِ شورای نگهبان بر گزیدهء علی خامنه ای عبور کرده است، به عبارتی کوتاه: شورای نگهبان را خود علی خامنه ای مستقیم و یا غیر مستقیم انتخاب میکند.

 وظایف شورای نگهبان: تمامی قوانین پیشنهادی از سوی مجلس شورای اسلامی از سوی شورای نگهبان با قوانینِ شریعت مذهب شیعهءِ قزلباش و با قانونِ اساسیِ جمهوریِ اسلامی مطابقت داده میشود و باید مورد تأیید این شورا قرار بگیرد. شورایِ نگهبان میتواند تمامی قوانینی را که ازسوی مجلس (که در شعار خانه و نمایندگان مردم هستند) را به هر بهانه ای بلوکه کند و به مجلس پس فرستاده شود .

●  اگر اکثریّتِ نمایندگانِ مجلس در قانون رد شدهءِ خود از سوی شورار نگهبان تجدید نظر نکنند و یا آنرا تغییر ندهند، این جریان باعثِ اختلاف بینِ "شورایِ نگهبان" و "نمایندگانِ مجلس" خواهد شد، در چنین حالتی موضوع به "مجمع تشخیص مصلحت نظام" که ریاست آنرا هم شخص علی خامنه ای انتخاب کرده است فرستاده میشود، در نتیجه نمایندگانِ مکتبیِ مجلس اسلامی هیچ شانسی برایِ جایگزینیِ قوانین و نظراتِ خود را ندارند. به روایتی دیگر نمایندگانِ مجلس از قدرتِ سیاسی برخوردار نیستند و اگر هم برخوردار باشند، امری فرمالیته و محدود تا آنجا که علی خامنه ای صلاح بداند.

● از وظایف مهم دیگر شورای نگهبان نظارت بر چگونگی و کنترلِ تمامیِ انتخابات در کشور میباشد. شورای نگهبان وظیفه و اختیار تام دارد که صلاحیّتِ همهءِ افرادی که خود را به مناسبت شرکت در هر انتخاباتی نامزد کرده اند، مورد بررسی قرار دهد و اجازهءِ شرکت و یا حکم ردِ  صلاحیّتِ آنها را بهر بهانه ای صادر نماید. اختیاراتِ شورای نگهبان نا محدود هست و فقط شخص علی خامنه ای میتواند در گردش کار و تصمیماتِ این شورا مؤثر واقع شود.

4- مجلس خبرگان و  مجلسِ خبرگانِ رهبری:  مجلس خبرگان با تعدادِ اعضایِ 75 نفر، نهادی بود که بعد از در سال 1358 بدستور خمینی جهت تکوین و تدوینِ قانون اساسی جمهوری اسلامی تشکیل شد. "مجلس خبرگان رهبری" در ادامهء مجلس خبرگان، نهادی است که از فقه های برجسته تشکیل میشود و بنا به صلاحیّت و پیشنهادِ شورای نگهبان اعضای 86 نفری این نهاد بطور غیر مستقیم(در تئوری مستقیم) از سوی مردم انتخاب میشوند.

  وظیفهءِ نهادِ مجلس خبرگانِ رهبری، انتخاب و تعیینِ ولی فقیه(رهبر انقلاب) و نظارت بر عملکردِ رهبر انقلاب(ولی فقیه) است. این مجلس در سال 1368 علی خامنه ای را به عنوان "ولی فقیه" تا آخر عمرش بر گزیده است. مجلس خبرگان رهبری دارای 6 کمسیون است که هر یک وظایفی را بر عهده دارند. واجد شرایط افراد برای نامزدی در این نهاد تنها شناخت فقه و احکام دینی آسمانی و مذهب شیعهءِ 12 امامی قزلباش است.

● اگر همین "مجلس خبرگان رهبری" در همین نظامِ اسلامی اختیار و استقلالی میداشت و طبقِ وظیفهء محوله در همین نظام اسلامی عمل میکرد، فردِ فاسد و خونخوار و جنایتکاری مانند علی خامنه ای را خیلی وقتها پیش برکنار کرده بود. طبیعی است مجلس خبرگانی را که خودِ علی خامنه ای انتخاب کرده است در جایگاهی نیست که او را بر کنار و یا به او هشداری دهد.

5- مجمع شورای مصلحت نظام جمهوری اسلامی: یک نهادِ حقوقیِ غیر دمکراتیک هست که از سویِ مردم و یا نمایندگان آنها برگزیده نشده اند و در سال 1366 بدستور آیت الله روح خمینی  به منظور میانجیگری اختلافات بین شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی تأسیس شد.

 تعدادِ اعضایِ این نهاد 44 نفر میباشد. اعضای این نهاد هر 5 سال بدستور رهبر انقلاب علی خامنه ای انتخاب میشوند. ریاست کنونی آن اکبر هاشمی رفسنجانی است. معمولأ افرادِ عضوِ این نهاد از رؤسای و اعضایِ خودیِ وابسته به ارگانهایِ مهّمِ نظام اسلامی و معتقد و گوش به فرمانِ رهبر انقلاب یا ولی فقیه علی خامنه ای هستند.

● این شورا را من پارکینگ افرادی نامیدم که زمانی بصورتِ فعال در نظام جمهوری اسلامی خدمتگزار بوده اند، ولی اکنون در حالِ پاسیوی، همچنان خواهانِ مشارکت در قدرتِ سیاسی و بهره مندی از منافعِ اقتصادی و اجتماعی در کشور هستند و به همین سادگی نمیخواهند دست بر آتشِ نظام اسلامی بر دارند، از سویی باید پیوسته خود و خانواده اشان تحتِ پوششِ امنیّتیِ و حقوقی  نظام ولی فقیه باشند.

6- ارگان مجلس شورای اسلامی: مجلس و یا پارلمان یکی از اساسی ترین ارگان و مرکز قانونگذاری در ساختار های دمکراتیک است. نام دیگر مجلس " خانه و نمایندگان مردم" میباشد که گذشته از قانونگذاری بر بودجهءِ کشور نظارت دارد و حکومت را کنترل میکند. در سیستم هایِ دمکرایتک مجلس و یا پارلمان (ممکن هست از مجموعهء دو مجلس تشکیل شود) منبع انتخاب و مشروعیّت بخشیدن به ارگانهایِ مهّمِ کشورداری است. مردم در یک انتخاباتِ کاملأ آزاد و بدونِ هیچگونه محدودیتّی نمایندگانِ مجلس را با داشتن پیشینه ها، جهان بینی ها،  اعتقاد به باورها، وابسته به إتنیک های گوناگون بر میگزینند. اساس انتخاب هم شایسته سالاری است.

● در نظامِ جمهوری اسلامی در تئوری آمده است که مردم نمایندگانِ مجلس شورای اسلامی را انتخاب میکنند. در صورتیکه قانون اساسی جمهوری اسلامی انتخاب نمایندگان را برای مردم کاملأ در حوزه های: شیعه گری، مکتبی و ایدئولوژیکی، و به سابقهءِ دلبستگی و خدمتگزاری نامزدها به نظام ولایت فقیه محدود کرده است. از این گذشته مردم فقط  میتوانند نمایندگانی را انتخاب کنند که سالها وفاداری خود به نظام و به  ولی فقیه را به اثبات رسانده باشند و گذشته از این از پالایش و صافی شورای نگهبان صلاحیّت آنها  تأیید شده باشد، در حقیقت مردم نمایندگانِ موردِ نظر و انتخابیِ علی خامنه ای و شورای نگهبان را باید بر گزینند و نه نمایندگان واقعی خود را.

● در تئوری مجلس شورای ملّی اجازهء قانونگذاری دارد، امّا این قوانین باید به تأیید شورای نگهبان برسد، شورای نگهبان هم قوانینی را تأیید میکند، که مطابق با قانون اساسی جمهوری اسلامی دین و آخوند سالار و باب طبع ولی فقیه علی خامنه ای باشد و با قوانینِ شرع مذهب شیعه گری هم همخوانی داشته باشد، زندگی مردم و آسایش و امنیّت آنها برای شورای نگهبان مهّم نیست، وجود نظام اسلامی، ولایت فقیه، و مذهب شیعه گری محور اصلی قوانین گذاری شورای نگهبان میباشد.معمولأ  نمایندگان مجلس را طوری انتخاب میکنند که اکثریّت مجلس با بنیادگرایان رادیکال طرفدار علی خامنه ای باشند. که علاوه بر اینکه مجلس را بهم نزنند، تازه حتّی اگر رئیس جمهور هم نافرمانی کند، مجلس بتواند او را کنترل کند. این مجلس شورای اسلامی که نمایندهء مردم هست از همین اکنون حکمی مبنی بر : هشدار مجلس ایران به کسانیکه از لزوم انتخابات آزادی دم می زنند"

7- نهاد ریاست جمهوری: در نوشتار: {نقش مردم در دمکراسی های: پارلمانی و پرزیدنتی( همراه با دو نمودار) } در سایت ایران گلوبال به دمکراسی های پارلمانی و پرزیدنتی (رئیس جمهوری) پرداخته ام. با توجّه به تئوریهایِ دمکراسی نظام جمهوری اسلامی نه پارلمانی است و نه پرزیدنتی(رئیس جمهوری) و نه ساختار جمهوری دارد، بلکه یک ساختار ولایت فقیهی، خلیفه گری، و سلطانیِ دین و آخوند سالار مربوط به دورانِ پسا مدرن اوایلِ قرونِ وسطایی است.

 در سیستمهای پارلمانی و پرزیدنتی و جمهوریّت، تنها و تنها مردم انتخاب کنندهء پارلمان و پرزیدنت(رئیس جمهور) و تعیین کنندهءِ ارگانهایِ حکومت و منبع مشروعیّت بخشیدنِ حقوقی به آنهاست. در یک ساختار دمکراتیک از وجودِ نهادهایِ رهبر انقلاب(ولی فقیه)، شورای نگهبان، مجلس خبرگان و سایر ارگانهای دینی و ایدئولوژیک دیکر خبری نیست.

 اصولأ مبنا قرار گرفتن دو بارهء این سه واژهء: جمهوریّت، دمکراسی های پارلمانی، و پرزیدنتی، مربوز به دورانِ عصر رنسانس از قرن پانزده است که دین و مذهب دیگر نقشی را در ساختار حکومت نداشته و سر آغازِ عصرِ شکوفاییِ سکولاریزاسیونِ ساختارها و تئوریهایِ دمکراسی و لیبرال دمکراسی است. مربوطِ به زمانی است که مردم به عنوان نیروی سوّم در مقابلِ حکومتِ سلطنتِ مطلقه و در مقابلِ حکومتِ کلیسا بپا خواسته و ارادهءِ خود را در هرم قدرتِ سیاسی نشانده است.

● در تئوری از آنجا که مجلس شورای اسلامی قوهءِ قانونگذاری است، میتوان گفت که ساختار نظام جمهوری اسلامی در ظاهر پارلمانی و یا ترکیبی از دمکراسیِ پارلمانی و پرزیدنتی است(مانند ساختار حکومت فرانسه)، ولی در نظام جمهوری اسلامی پارلمان و رئیس جمهور فاقد قدرت سیاسیِ تأثیر گذار هست و بخش اسلامی و مذهبی بودن این نظام بخش دیگر جمهوریّت آنرا  بی اعتبار کرده است.

● رهبر انقلاب، مجلس خبرگان، شورای نگهبان، مجمع شورای مصلحت نظام و سایر ارگانهای دیگر تحت فرماندهی علی خامنه ای، چنان نمایندگان مجلس را در کنترل خود دارند، که این مجلس از حقوقی مستقل بر خوردار نیست، از این گذشته رئیس حکومت(رئیس جمهور) در یک ساختار پارلمانی با رأی گیری در مجلس صورت میگیرد، در صورتیکه در نظام جمهوری اسلامی رئیس جمهور را علی خامنه ای و شورای نگهبان پیشنهاد و در حقیقت تعیین میکنند.

مقام  ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی: در تئوری رئیس جمهور‏ بعد از مقام‏ رهبري‏ بالاترین عاليترين‏ مقام‏ رسمي‏ كشور ‏ و مسئولیت‏ اجراي‏ قانون‏ اساسي‏ و رياست‏ قوه‏ مجريه‏ را بر عهده‏ دارد .رئیس جمهور با هیأت وزراء در ساختار جمهوری اسلامی همان نهاد قوهء مجریه(اجرایی) است که وظیفهءِ عملی و جایگزین کردن قوانین محوله را برعهده دارد. نهاد رئیس جمهور اجازهءِ قانونگذاری را ندارد، فرد رئیس جمهوری از سوی رهبر انقلاب پیشنهاد میشود، از سویی دیگر باید شورای نگهبان آنرا تأیید کند، پس از آن مردم  را برای نمایش به صحنهء انتخابات می آورند تا به اجبار با رأی خود رئیس جمهور انتصابیِ آنها را تآیید و بر گزینند.

● در نظام جمهوری اسلامی تنها دو نهادِ پارلمان و ریاست جمهوری میتوانند نقش اپوزیسیونِ درون ساختاریِ نظام جمهوری اسلامی را به طرفداری از حقوق مردم و سرنوشت کشور بازی کنند و در مقابل دستگاه ولایت فقیه بایستند. در ششمین دورهء مجلس شورای اسلامی که اکثریت با اصلاح طلبان بود تحرکاتی در مجلس قابل مشاهده بود، اواخز دور دوّم ریاست جمهوری دکتر محمود احمدی نژاد رگه هایی از سرپیچی از علی خامنه ای بسود مردم و در جهت پاسداری از کشور به چشم میخورد، در واقع احمدی نژاد تنها ریاست جمهوری بوده که تا کنون گاهی اوقات خود را در مقابل علی خامنه ای سبک و سنگین کرده  و ایستاده است.

● گروهی عقیده بر این است که چون احمدی نژاد درآمدِ نفت را برای توزیع و تقسیم در اختیار دارد از آن به عنوان امتیازی در مقابل خامنه ای استفاده میکند، امّا سئوال اساسی اینجاست که چرا دکتر احمدی نژاد حال که فقط چند صباحی به پایان ریاست جمهوری اش نمانده در مقابل خامنه ای شیردل دشده است؟ آیا این برای با اهمیّت کردن جایگاه ریاست جمهوری در نظام اسلامی و یک تاکتیک برای کشاندن و تشویق مردم به سوی صندوق برای انتخابات خرداد ماه آینده نیست ؟

●  آقای احمدی نژاد به مدّت 8 سال قدرت عظیم سیاسی و پشتیبانی میلیونی ایرانیان را داشت چرا در این مدّتِ طولانی در مقابل علی خامنه ای نایستاد ؟ قدرت پول نفت برای تغییر و تحول و به چالش کشاندن علی خامنه ای مؤثر بود و هست و یا قدرت عظیم و بیناد شکن مردم ؟ .

  من در نوشتار دو سال پیش خود با عنوان: "احمدی نژاد و رحیم مشایی، دُم خروس یا قسم چاهِ جمکران !؟" در بخش آخری این مقاله با نام  "مکتب و ناسیونالیسم ایرانیِ، احمدی نژاد و رحیم مشایی" طرز تفکر و سیاست ورزی این دو نفر را به چالش کشانده ام و وظایف شایسته و عملکرد های شفاف آنها را خواستار شده ام.

 در ساختارهای دمکراتیک مانند ایالات متحدهء آمریکا و فرانسه رئیس جمهور مستقیم از سوی مردم انتخاب میشوند و از اختیاراتِ بسیار مهّمِ حکومتی بر خوردار هستند و فقط در مقابل مردم پاسخگو میباشند، مجلس و یا هر قدرت دیگر نمیتواند رئیس جمهور را تحت فشار قرار دهد و یا برکنار کند.

8- هیآت دولت (وزرا) : ظاهرأ کابینهء هیأت حکومت در نظام جمهوری اسلامی از 21 تا 25 وزارتخانه میباشند. هیأت وزیران از سویِ رئیس جمهور انتخابی (انتصابی) نامگذاری و پیشنهاد میشود و صلاحیّتِ آنها باید از سویِ مجلس شورای اسلامی تأیید شود. بدونِ تردید رئیس جمهور افرادی را نامزد میکند که برای نظام و برای مجلس اسلامی شناخته شده باشد و در وفاداریِ آنها به نظام و به دستگاهِ رهبر انقلاب شکی را بوجود نیاورند و شاخص هایِ مکتبی بودنِ آنها مهمتر از تخصص و کارشناسی در رشته هایِ کشورداری است. در این شکی نیست که گزینش هیأت وزراء باید از صافی شورای نگهبان هم بگذرد. بطور کلی ارگانهایِ خودیِ نظام جمهوری اسلامی همدیگر  را تأیید میکنند و راه را بر غیر خودی ها بسته اند و می بندد.

 9- اصلاح طلبانی دینیِ نظام جمهوری: نظام جمهوری اسلامی را میتوان به 4 دوره و چهار جمهوری تقسیم کنیم، در جمهوری اوّل(1979-1989) که به دوران حیات آیت الله روح الله خمینی اختصاص دارد و در جمهوری دوّم(1989-1997) که علی خامنه ای رهبر انقلاب و هاشمی رفسنجانی ریاست جمهوری است، سیاست ها و استراتژیهای نظام جمهوری اسلامی در درون و در روابط بین بین املل به بُن بُست کامل انجامید،

در نتیجه اعتراضات مردم روندِ یک انفجار اجتماعی و انقلابی دیگر را بخود گرفت و بخش اصول مردم سالاری نظام جمهوریّت و حقوق شهروندی و موازین حقوق بشر در مقابل بخش دینی و ولی فقیهی و تئوریک شریعت شیعهء قزلباش نظام اسلامی ایستاد، که دو راه پیش پای نظام نبود 1- ضرورت تغییراتِ اساسی و حداقل انجام یک سلسله رفرمها در مناسبات اجتماعی و آزادیهای فردی و گروهی و رسانه ای 2- نظامی و پلیسی کردن شرایط و سرکوب بدون مرز و گستردهءِ مردم.

● در هفتمین انتخابات ریاست جمهوری نظام جمهوری اسلامی سید محمّد خاتمی به عنوان زئیس جمهور دوران هشت سالهءِ اصلاحات بر گزیده شد و در همین دوران ششمین مجلس شورای اسلامی اکثریّت با نمایندگان طیف اصلاح طلب بود، به عبارتی دیگر دو نهاد اپوزیسیون انتخابی مردم در نظام جمهوری اسلامی یعنی مجلس(قوهء مقننه) و ریاست جمهوری ( حکومت یا قوهءمجریّه) در اختیار اصلاح طلبان بود. با یکدست بودن دو ارگان مردمیِ مجلس و ریاست جمهوری میتوانستند قانون اساسی را تغییر دهند، حتّی جایگاه ولایت فقیه را به چالش بکشند،

● البته همانطور که محمّد خاتمی در پایان 8 سالهءِ خود گفت که نیامده بود که نظام را عوض کند، بسوی مردم دست دراز نکردند و تغییرات اساسی صورت نگرفت و شعار مردم سالاری دینی خود را فقط  در چهارچوب نظام اسلامی و مطابق با قانون اساسی و ولی فقیه سالاری عمل کردند، از سویی دیگر نهادهای: رهبر انقلاب، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، مجمع شورای مصلحت نظام، وزارت اطلاعات، سپاه و بسیج و در مجموع طیف کنزراتیو نظام اسلامی دو نهاد مجلس و ریاست جمهوری را در کنترل خود گرفتند و در همان سال 2001 میلادی عرصه را بر هرگوه بر اصلاح و رفرم  در نظان اسلامی هم بستند.

 به عبارتی دیگر دوران 8 ساله نشان داد که نظام جمهوری اسلامی اصلاح و رفرم پذیر نیست. بخش دینی و ولی فقیه بودن نظام، شاخص های مردم سالاری، حقوق شهروندی و اصول حقوق بشر را تحمّل و هضم نخواهد کرد. امّا اعتراضات مردم به دهمین انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر به مسئلهءِ ضرورت اصلاحات و تغییرات ساختاری دامن زد و به جنبش سبز ساختار شکن  به شعار جمهوری ایرانی تبدیل گشت که با سرکوب آن، گرفتار آمدن دو نامزد اصلاح طلبان یعنی کروبی و موسوی پیامد آن بود.

 اصلاح طلبان یکدست نیستند و خود به چند شاخه و دیدگاه انشعاب پیدا کرده اند. در مجموع اصلاح طلبان دیگر نیروی سیاسی تأثیر پذیر نیستند و در ساختار قدرت سیاسی مشارکتی هم ندارند، از طرف دیگر شجاعت و آن جسارت سیاسی را هم ندارند که ناف خود را از نظام اسلامی و از ولایت فقیه ببرند و در عرصهء نظام اسلامی به عنوان اپوزیسیون خارج از ساختار نظام موضع بگیرند، علی خامنه ای اصلاح طلبان را از درگاهِ ولایت بیرون رانده است و به آنها جز رجز خوانی و پا دویی برای نظام احتیاجی ندارد، امّا اصلاح طلبان به نظام اسلامی نیازمندند چرا که  زندگی آنها بدون جمهوری اسلامی بی مفهوم خواهد شد، حقوق بازنشستگی آنها پرداخت نخواهد شد. اینها همان روشنفکرا ن دینی و ملّی مذهبی های دیروز و خدمتگزاران صدیق این نظام بوده اند.

● اصلاح طلبان روزگار نا خوشایندی را دارند، به عنصرهای سیاسی و اجتماعی بی مصرف تبدیل شده اند، بین زمین و آسمان گرفتارند، نه حسنی هستند و نه حسینی، نه ولایت فقیه آنها را می پذیرد و نه جایی در بین مردم دارند. اصلاح طلبان مانند قبل دو راه و دو شانس را دارند: 1-  علی خامنه ای به آنها چراغ سبزی نشان دهد و با اظهار ندامت و تحقیر آنها بار دیگر آنها را برای دلقک بازی و برای سپر پوششی و محافظتی دستگاه ولایت اجیر کند. 2- آخرین شانس آنها رفتن در جبههء مردم  و ایستادن در کنار آنها و به چالش کشاندن علی خامنه ای، قانون اساسی دینی، و شعار انتخابات آزاد بدون دخالت رهبر انقلاب و شورای نگهبان اوست.

بهترین نمونهء دیدگاهِ اصلاح طلبی  و تئوریسین آنها محسن کدیور هست که برای محافظت از ولایت فقیه جمهوری اسلامی تز چهار گونه جمهوری را : 1- جمهوری اسلامی واقعا موجود 2- جمهوری اسلامی با قرائت متعارف و معقول از قانون اساسی 3- جمهوری اسلامی منهای ولایت فقیه 4-  جمهوری سکولار، را شاید برای  چند قرنی دیگر طرح کرد. تا جنبش سبز را حنثی را کند. نمونهء دیگر اصلاحی طلبی بیانیه 5 نفر روشنفکر دینی است که رهبری جنبش سبز را بسود علی خامنه ای بدست گرفتند.

10 – مردم: اینکه مردم در انتخابات ریاست جمهوری نظام اسلامی در رده بندی دهم و یا سزدهم قرار میگیرند، اتفاقی نیست، بلکه در حقیقت ملّت ایران در انتخابات آخرین تأثیر را دارند، در صورتیکه مهمترین و مؤثرترین نهاد در هر انتخاباتی و پایه اوّل از سه پایهء اصلی تشکیل یک دولت  و سرزمین از جمله: 1- مردم 2- یک جغرافیای سیاسی 3- ساختاری بنام حکومت، هست. مردم در تمامی تئوریهای دمکراسی و در نظامهای کشورهای مترقی و دمکراتیک منبع اوّل و اصلی مشروعیّت بخشیدن به حکومت و سایر ارگانهای دولتی و حکومتی است.

انتخابات و حقوق شهروندان: معمولا در جوامع دمکراتیک انتخاب مقامهایی مانند ریاست جمهوری بر اساس سه واژه و اصطلاح سیاسی که با حرف P آغاز میشود متمرکز و شاخص انتخابات هست و آنرا سه P  ( 3 پ) مینامندکه عبارتند از :  1- Partei   یعنی حزب که این فردی که خودش را کاندید کرده است عضو کدام حزب سیاسی است 2- Programm   برنامهءِ سیاسی حزبی و فردی او چیست ؟ برای چهار سال آنیده چه برنامه و دستوراتِ عملی: حقوقی، اقتصادی، سیاسی در درون و روابط خارجی، اجتماعی و فرهنگی، با کدام حزب دیگر کابینهءِ حکومت را تشکیل میدهد 3- Person شخصT این فرد  کاندید رئیس حکومت گذشته از وابستگی حزبی و برنامه سیاسی او، اصلأ این فرد چه کسی هست در کارنامهء زندگیش چه وارد شده است نقاط ضعف و قوّت او چیست چه شخصیّت و کاراکتری دارد.

● بطور خلاصه در همهء انتخابات ایران از جمله ریاست جمهوری قانون دمکراتیک (سه پ) در بالا مذکور  درآخرین رده های شایسته سالاری و شاخص فرد ریاست جمهوری قرار میگرد. فاکتورهای مهم در نظام جمهوری اسلامی پای بندی به ولی فقیه ، فرمانبر بدون چون و چرای آن و دلبسته به نظام و شریعت شیعهء قزلباش باشد.

● حقوق انتخاب شهروندان : از حقوق اوّلیّه و یا طبیعی است که از بدو تولّد با هر فردی زاده میشود  که در ادبیّات آلمانی به آن Naturrecht و Grundrecht   که مفهوم حقوق طبیعی و یا حقوق اولیّه را میدهد، میباشد و هیچ قدرتی نمیتواند آنرا از انسانها سلب کند. در نظام جمهوری اسلامی ملّت ایران ار بدو تولد باید امت اسلامی باشند، ولی فقیه را ستایش کنند، پیرو شیعهءِ دوازده امامی قزلباش باشند، برای اسلام و ولی فقیه زندگی کنند و  نه برای خود. ولی فقیه علی خامنه ای و شورای نگهبانش، با سایر ارگانهای مافیایی اش برای آنها نمایندگان مجلس، رئیس جمهوری، تعیین میکنند و آنها باید آنها را به رسمیّت بشناسند. در مجموع  کلیّه حقوق طبیعی و اساسی این جهانی مردم، حقوق سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی و حق حیات از این ملّت ایران سلب شده است.

....................................................................................................................................

 

نمودار بالا ساختار نظام جمهوری اسلامی را در عمل و پراتیک نشام میدهد، که در حقیقت این شخص علی خامنه ای است که اعضای مجلس خبرگان و شورای نگهبان را انتخاب میکند، هاشمی و رفسنجانی پیوسته در تیادل نظر و اندیشه هستند، عجیب هست که مجلس خبرگانی را که باید بر کار رهبر انقلاب و ولی فقیه نظارت و یا برکنار کند، خود علی خامنه ای بر می گزیند.

 در نمودار پیداست که شخص علی خامنه ای شورای نگهبان را انتخاب میکند و شورای نگهبان و سایر قوا و نهادهای وابسته به علی خامنه ای نمایندگان مجلس و رئیس جمهور را انتخاب میکنند. در حقیقت آنچه که در قانون اساسی در تئوری آمده است که مردم مجلس خبرگان و  نمایندگاه مجلس شورای و رئیس جمهور را مستقیم انتخاب صد در صد دروغ و فریبکاری است.

....................................................................................................................................

بایکوت انتخابات ریاست جمهوری: بایکوت (Boykott) معنانی چندی دارد که سر باز زدن، تحریم و  یا نخریدن کالایی را به منظور فشار آوردن و صدمه وارد کردن بر طرف مقابل، ساده ترین تعریف از آن هست. بایکوت نشانهء اعتراض و یک نوع نافرمانی مدنی در برابر گروهی مورد نظر هست که در جوامع اجتماعی پیشرفته به عنوان اسلحه ای در دست شهروندان در برابر قدرتِ سیاسی مافوق و  یا در مقابل کنسرنها و شرکتهای یزرگ به منظور نایل آمدن به اهداف دمکراتیک خود را دارند.

با پیشرفت تکتولوژی اطلاع رسانی گروهی و فراگیر مانند اینترنت و سایر رسانه های مجازی دیگر شکل گیری وسیع یک بایکوت سیاسی و اجتماعی و یا محیط زیست و در سایر عرصه دیگر بسیار عملی و شتاب گرفته است که در جامعهء امروز ایرانیان در درون کشور و خارج از کشور بایکوت انتخابات ریاست جمهوریمیتواند به یک  جبههء وسیع و قوی مبارزاتی بدون خشونت در مقابل دستگاه ولی فقیه  تبدیل شود.

● بایکوت و در انتخابات شرکت نکردن هم یک روش و حق انتخاب قانونمند و حقوقی در تئوری های دمکراسی است. بایکوت یک روش اصلاح طلبی و رفرمیستی بدون خشونت و یک مبارزهء منفی است که حق اوّلیّهءِ هر انسانی است. کدام ملّت آگاه به حقوق خویش رأی به صندوق انتخاباتی میریزد، که آن شخص و یا آن ارگان انتخاب شده، عامل سرکوب و کشتار خود و همنوعان میشود و کشوری را در جهان منزوی و به نابودی سوق میدهد ؟.

● گروهی شعار انتخابات آزاد را میدهند، امّا این انتخابات آزاد در کدام سیستم و در کدام شرایط و زیر نظر چه ارگان و افرادی ؟ آیا راه دادن چند نامزد از اصلاح طلبان دینی از سوی ولایت فقیه آنتخابات آزاد است ؟ انتخابات آزاد زمانی معنی و مفهوم دارد که مردم بدون واسطه و بطور مستقیم نمایندگان واقعی خود را بدون هیچ پیش شرطی، بدون دخالت و وجودِ ولی فقیه علی خامنه ای بدون دخالت شورای نگهبان و سایر ارگانهای دیگر ایدئولوژیک دینی، بدون دخالت سپاه و بسیج بصورت کاملأ آزاد زیر نظز سازمانهای بین المللی انجام پذیرد، امروز ملّت ایران دو راه پیش رو دارند:

1- یا آنتخاب آزاد و سکولار و بدون هیچگونه محدودیّت و پیش شرطی، و بدون دخالت نهاد های دینی ایدئولوژیک و اهرمهای وابسته به آن 2- یا بایکوت هر گونه انتخاباتی که ولی فقیه، شورای نگهبان و سایر ارگانهای دیگر نظام جمهوری اسلامی در آن دخالتی داشته باشند و از پیش نمایندگان و ریاست جمهوری را تعیین کنند و آنگاه ملّت را به اجبار وادارند که به پای صندوق رأی بروند و انتخاب آنها را تأیید کنند، این مایه ننگ و تحقیر ملّت ایران هست.

 

|ژانویه| 2013| آلمان| ناصر کرمی

......................................................................................................................................

نمودار ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی در تئوری، در مقاس بزرگتر (روی آن کلیک کنید)

نمودار ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی در عمل، در مقاس بزرگتر (روی آن کلیک کنید)

..................................................................................................................................

علی خامنه ای چند بار به قصد برکناری و حذف نهاد ریاست جمهوری، صحبت از حکومت پارلمانی کرده است، و یا گویند که رئیس جمهور باید در مجلسی که اکنون رأی اکثریت با بینادگرایان یکدست هست بر گزیده شود و به انتخابات مردم نیازی نیست، در دو نمودار تکراری زیر مشاهده میشود که در دمکراسی های پارلمانی و پرزیدنتی( رئیس جمهوری) از ولی فقیه، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، مجمع شورای مصلحت نظام و از سایر ارگانهای دینی ایدئولوزیک خبری نیست.

نمودار دمکراسی پارلمانی در اندازه  بزرگتر ( روی آن کلیک کنید)

نمودار دمکراسی پپرزیدنتی در اندازه  بزرگتر ( روی آن کلیک کنید)

..................................................................................................................................

لینکهای مربوط به  این موضوع از نویسنده:

نقش مردم در دمکراسی های: پارلمانی و پرزیدنتی ( همراه با دو نمودار)

http://www.iranglobal.info/node/12839

نمایدهء واقعی مردم کیست ؟ احمدی نژاد یا خامنه ای ؟

http://www.iranglobal.dk/I-G.php?mid=2-66978

احمدی نژاد و رحیم مشایی، دُم خروس یا قسم چاهِ جمکران !؟

http://iranglobal.dk/I-G.php?mid=2-61130

روشنفکرانِ دینی، آقای محسن کدیور، دیگر بس است !

http://iranglobal.dk/I-G.php?mid=2-56540

علی خامنه ای و طرح سیستم حکومتِ پارلمانی

http://www.iranglobal.info/node/17

....................................................................................................................................

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناصر کرمی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.