رفتن به محتوای اصلی

ایرانی گرامی! باز هم با تشکر

ایرانی گرامی! باز هم با تشکر
اژدر بهنام

ایرانی گرامی! باز هم با تشکر از شما بابت آمارهایی که ارائه می دهید می خواهم بر یکی دو نکته اشاره ای گذرا داشته باشم. ولی پیش از آن جمله ای را که استاد اقتصادمان بارها تکرار می کرد برایتان بنویسم. ایشان می گفتند که در آمار گیری نمونه ای باید 50 درصد "اتفاقات" را در نظر گرفت. حالا بگذارید تصور کنیم که آمارگیران ما می خواهنند سراغ 5000 نفر بروند و از آنها در مورد زبانشان تحقیق کنند. اگر بر حسب تصادف در نقاط مختلفی که به اشخاص مراجعه می کنند، از 5000 نفر، ناخواسته و بطور تصادفی به 3000 نفر کرد برخورد کنند، آیا می شود نتیجه گرفت که 60 درصد ایرانیان کرد هستند؟ آن آمارگیری دقیق است که هنگام سرشماری خانه به خانه و در همه شهرها و روستاها انجام شود و نه آمارگیری نمونه ای. دقت کنید که آمارگیری با نظرخواهی های سیاسی متفاوت است. نکته بعدی این که من اصلا به این مساله بهایی نمی دهم که مثلا

ترک زبانان یا کردها و یا لرها و عربها و... چه درصد از ساکنین کشور را تشکیل می دهند. برای من مساله این است که چند ده هزار زرتشتی یا یهودی و یا آسوری همان حقوقی را دارند که میلیونها فارسی زبان و ترکی زبان و... دارند. این مهمترین مساله است. کم یا زیاد بودن تعداد افراد یک اتنیک یا فرقه یا واحد اجتماعی دیگر هیچ مجوزی برای تبعیض و ستم و سرکوب به دست نمی دهد. علاوه بر این همه انسانها در همه گروهها و واحدهای اجتماعی حق دارند سرنوشت خود را، خود رقم بزنند. نکته آخر اینکه من شخصا مخالف هرگونه جدایی و انشقاق و کینه و دشمنی هستم و فکر می کنم که ما به اندازه ای اشتراکات و منافع مشترک داریم که اگر به آن درجه از رشد اجتماعی و مدنی برسیم که همدیگر را آنگونه که هستیم، به رسمیت بشناسیم و به حق و حقوق متقابل هم احترام بگذاریم، زندگی مشترک، بهترین راه است. بعنوان آخرین نکته می خواهم توجه شما را به منبعی که آنرا دقیق معرفی می کنید رجوع دهم.: "در ادامه اين نشست سعيد معيد‌فر، عضو هيئت علمي دانشگاه تهران و مجري طرح "بررسي و مطالعه ميزان مصرف كالا و خدمات فرهنگي در شهر تهران " اظهار داشت " جامعه آماري استفاده شده در تهران 5 هزار نفر است؛ اين جامعه يكي از بزرگترين جوامع تحقيقي كشور محسوب شده و آمار قابل قبول و قابل استنادي در اختيار مسئولان قرار مي‌دهد.

وي تصريح كرد: آمارگيري از 374 محل تهران به دليل هزينه و وقت زيادي كه نياز داشت برايمان امكانپذير نبود به همين دليل محلات تهران را بر اساس 3 شاخصه سواد، وضعيت اقتصادي و مهاجرت در 10 خوشه قرار داده و از هر خوشه بر اساس آمار نفرات آن نمونه‌هاي را انتخاب كرديم." به این ترتیب ملاحظه می کنید که آن طرح به دلیل پرهزینه بودن اجرا نشده است و مسولین ایرانی حداقل ممکن را انجام داده اند. با پوزش از اینکه در این روزها گرفتارم و نمی توانم بیشتر از این بنویسم، امیدوارم که در آینده، تبادل نظر بیشتر و دقیقتری داشته باشیم.