رفتن به محتوای اصلی

کاوه جویا عزیز و گرامی1_

کاوه جویا عزیز و گرامی1_
کیانوش توکلی

کاوه جویا عزیز و گرامی1_ اینکه همواره سعی کرده و می کنی ، نقش مثبت و سازنده ای بین من وایرج مصداقی بازی کنی؛ ازت جدا سپاس گزارم .منهم سعی میکنم موضوع اختلاف را بیش ازاندازه کش ندهم و این دقیقا به طرف مقابل بستگی دارد .2_ احتیاج به اثبات ندارد که یکی از اهداف استراتژیک وزرات اطلاعات رزیم ، به جان هم انداختن مخالفین هست و خاطرات زندان ودیگر نوشته های مصداقی دقیقا وسیله ای شد برای به جان هم انداختن مخالفین با هم (نگاه کنید به مقاله ایشان علیه فرخ نگهدار و طرح یک موضوع کشکی تاریخی که همه را به جان هم انداخته است). درحالی مردم در مانده ایران در شرایط فلاکت باراقتصادی یکی در تبریز و دیگری در اهواز خودرا به آتش می کشد . علیرغم اختناق ، موج حق طلبانه ای را در محیط کار و زندگی به راه افتاده است .ایرج مصداقی اما ،پوزیسیون ساده لوح رابه دنبال نخود سیاه می فرستد .

مصداقی در زندان با نوشتن انزجار نامه تحقیر و توهین شد. زمانی که به خارج امد مجاهدین از ازش همه جانبه حمایت کرد و حسابی معروف اش کرد وموجباتی را فراهم کرد که نا گهان دهها تربیون رنگا رنگ جلوی دهنش سبزشوند. او ظ فیت ان را نداشت و بی تجربگی های مصداقی این بود که اجازه داد خاطرات زندان وسیله تصویه حساب های سیاسی درون فضای اپوزیسیون قرار گیرد .بنظر میر سد که مصداقی زمانی که در زندان بود از مجاهدین بریده بود و لی ان را آگاهانه کتمان کرد ودلیل عصبانیت مجاهدین هم دقیقا این است. حامیان اصلی او امروز در مقابل او قرار گرفته اند و همان اتهامی که مصداقی نا جوان مردانه علیه دگر اندیشان می زد ، اکنون به او نسبت می دهند. آری «خیاط د رکوزه افتاد».
مصداقی درنوشته ها و کتاب هایش نه تنها فدائیان اکثریت و حزب توده را کوبید و بلکه به افراد مستقل و صاحب نامی همچون مسعود نقره کار ، مسعود بهنود ، هوشنگ اسدی ،حمزه فلاحتی و دهها شخصیت مستقل سیاسی هم بند کرد. هر چند او در این اواخر کوشید که به توده ای ها یک « حالی» بده.
مصداقی در تحلیل از ضربه به حزب توده و با استفاده از منابع خود توده ای ها ، سعی کرد بگونه ای از توده ای دلجویی نماید و در آن نوشته ، او.اعتراف کرد که 90 درصد رهبران حزب توده اعدام و یا زیر شنکجه کشته شده اندولی تا توانست علیه فدائیان نوشت وسخن گفت ومجاهدین خلق هم آشکارا از او رو دست خورده بودند و انهمه هزینه ای که برای ایرج مصداقی کردند .دود شد و به هوا رفت . مصداقی بطور کینه توزانه علیه اصلاح طلبان که تحت سرکوب شدید رزیم قرار داشتند، دست به تخریب زد .نتیجه : اگر همه ی نوشته ها و سخنرانی ها ی او را جمع بزنیم و آن را سبک و سنگین کنیم بیشتر نوشته های او علیه مخالفین بود تا متوجه رزیم باشد. مخالفین او بسیارند . آنان در محافل خصوصی حرف و گپ شان را می زنند و به قول معروف سرش را با پنبه می برند..خوب مصداقی اگر بخواهد با روشهای قبلی خود ادامه دهد ، صدر صد شکست می خورد . تنها راه این است که از اسمان غرور و کبر خود ساخته کمی بیاد پائین و از سوئدی ها(کشورمیزبانش) یاد بگیرد که به خود همواره یاد آوری می کنند که «هیح پخی نیستم » او مثل بقیه انسان ها می بایست ، فروتنانه از کسانی که موجب رنجش آنان و خانوادهها شد ؛ پوزش بخواهد .
کلام آخر : مصداقی ادعا می کندکه محسن درزی خودش رفته نزد زندانیان گفته که تیر خلاص زن بود ه ،این از ان حرف هایی که است که پشت گوش آدم عاقل درخت خرما سبز می شه . بعبارت دیگر شاهد اصلی ماجرا خود محسن درزی است ولی مصداقی آن را جز دانسته ها ومشاهدات خود می آورد. کتاب های ایرج مصداقی مجموعه ای از راست و دروغ است . پس تنها راه برای ایرج مصداقی پاسخ به تقاضای درزی است که در رنجنامه خود خطاب به او نوشت:«..شما که خود یک انسانِ زجر کشیده هستید ؛ در یک نوشتهِ کوتاه بدونِ پوزش خواهی‌ به من بگید چرا ؟ چرا با من چنین کردید شاه به من ستم کرد مسئولیت بر نداشت . جمهوری اسلامی به من ستم کرد مسولیت بر نداشت . آیا ستمی که شما ایرج مصداقی به من و خانواده‌ام روا کردید ، مسئولیت بر میدارید ؟ همین !!!»