رفتن به محتوای اصلی

جناب محسن کردی، جنبش فدایی

جناب محسن کردی، جنبش فدایی
آ. ائلیار

جناب محسن کردی، جنبش فدایی اگر به جای مبارزه با دیکتاتوری شاه آنرا تأیید میکرد راهش درست بود؟ منظورم راه است، نه شیوه مبارزه. ارزیابی جنبش فدایی با همه مختصاتش و شخصیتهای آن با همه ویژگیهایشان، و نقاط مثبت و منفی جنبش- از توانایی خدمتگزاران دیروزی و امروزی سیستم دیکتاتوری سابق - برنمیاید. ارزیابی تاریخ کار متخصصین بیطرف علم تاریخ است. از سوی دیگر هر پدیده را در زمان و مکان خاص خود ارزیابی میکنند، نه در جا و زمانهای دیگر. شاه چرا با نهایت دیکتاتوری - که حزب رستاخیز از قله های آن بود-بهترین جوانان ایران را به سوی سیانور و جنگ مسلحانه سوق داد؟ لابد راه شاه درست بود نه؟ دیکتاتوری در همه زمانها پاسخش یک «نه» ی بزرگ است. اگر این کار با مسالمت پیش نرود ، در مقابل خشونت حکومتی، مردم ، و پیش از آنها ، جوانان بعد از پایان تحملشان، به نا چار برای دفاع از حیثیت انسانی خود به اجبار روی میاورند.

و در شرایط خاصی این اجبار اشکال مختلفی بخود میگیرد. رژیم قذافی و اسد را که مشاهده میکنید. شاه هم همین مسیر را طی کرد. حکومت فعلی هم همین راه را خواهد پیمود. و هر حکومت دیگری هم که به مردم تحمیل بشود- مقاومت کند- لاجرم به چنین سرنوشتی دچار خواهد شد. جوانان چه ایده ای از این دختر مبارز گرفتند؟ آنها آموختند که میتوان سکوت مرگ بار را شکست. میتوان "نه" گفت. میتوان حرکت کرد و از انسان بودن خود دفاع نمود. آموختند که میتوان گفت من انسان آزادی هستم و میتوانم آزاد باشم . هیچ حکومتی حق ندارد آزادی انسانی مرا نقض بکند. از این دختر نترسی و شجاعت در برابر شکنجه های وحشتناک دستگاه امنیتی را آموختند. و ... قضاوت در مورد جنبش فدایی کار پیچ و مهره های این سیستم جهنمی نیست. مبارزان درگیر با این جهنم هنوز به تمامی نمرده اند که آنرا بهشت جلوه دهند. «مسایل داخلی چپ» هیچ ربطی به خدمتگزاران حکومتهای دیکتاتوری ندارد. ااگر اشرف دهقانی " آلترناتیو سازی" آمریکا و دوستانش را گرد بقایای دیکتاتوری سابق تأیید میکرد از نظر شما « چیزی» آموخته بود و دیگر درآموزه های آغاز جوانیش نبود؟ یا حالا که با ادبیات خاص خود آنرا نفی میکند چیزی آموخته است؟ مهم ادبیات نویسنده یا مکتبش نیست بل مهم جوهر اندیشه و عمل است. آلترناتیوسازی از سوی بسیاری از صاحب نظران مستقل رد شده است. پس اینها هم در آموخته های ایام جوانیشان درجا میزنند؟ یا آنان که گرفتار تور این بازیها هستند، واپسگرایی نشان میدهند؟