رفتن به محتوای اصلی

آقای اقبالی گرامی، 1- ممنون

آقای اقبالی گرامی، 1- ممنون
ناشناس

آقای اقبالی گرامی، 1- ممنون از پاسختان 2- برداشت من از مجموع نوشته شما چنین بود 3- به برداشت من، تفاوت نظر من و شما این است که شما می‌فرمایید باید مطالبات حداکثر و حداقل، وظایف عاجل و وظایف دراز مدت را از هم جدا کنیم. خواست‌های کوتاه مدت و وظایف عاجل را همین الان مطرح کنیم و در راه آن بکوشیم و مبارزه کنیم. وقتی به این اهداف رسیدیم، آنوقت نوبت به طرح مسائل دیگر می‌رسد.

من می‌گویم که همه خواست‌ها و وظایف دمکراتیک را باید همین امروز به رسمیت شناخت، از همین حالا باید مطرح کرد، آنها را اشاعه داد و ترویج کرد (و این آن چیزی است که شما آن را قبیله‌گرایانه می‌دانید). من می‌گویم طرح هیچ خواست دمکراتیکی را نباید به آینده‌ای نامعلوم حواله داد.

برای من مثل روز روشن است که خواست‌هایی مانند برابرحقوقی زن و مرد، برابرحقوقی اقوام و ملیت‌های گوناگون ساکن ایران و تشکیل‌دهنده ایران امروز، تحصیل به زبان مادری و.... در جمهوری اسلامی غیرقابل دسترس است. اگر جمهوری اسلامی به این خواست‌ها تن دهد، دیگر جمهوری اسلامی نیست و ماهیت دیگری دارد. درضمن برای من مثل روز روشن است که در فردای پس از جمهوری اسلامی، آن اندازه مسائل مبرم و فوری و ضروری در بازساخت جامعه پیش روی ما قرار خواهند داشت که خواست‌های دمکراتیکی که برای نمونه از آنها یاد کردم، به حاشیه رانده خواهند شد. ما آنروز باز هم خواهیم شنید: وظایف عاجل و درازمدت و...

از اینرو به نظر من باید همین امروز این مسائل را که گریبانگیر جامعه فلک‌زده ما هستند، مطرح ساخت، روی آنها بحث و گفتگو کرد، راه‌حل‌های مناسب را یافت و در فردای پس از جمهوری اسلامی بلافاصله به حل آنها اقدام کرد. نباید تلاش کنیم که صورت مساله پاک شود. به رسمیت شناختن این خواست‌ها، تلاش برای یافتن راه‌حل‌های مناسب و دمکراتیک اعتمادسازند و منجر به یگانگی جامعه ما در مبارزه با جمهوری اسلامی می‌شوند و نه انکار آنها، انگ زدن به آنها، تکفیر آنها و در بهترین حالت به تعویق انداختن آنها و دادن وعده سرخرمن.

در صورتیکه امروز به این مسائل توجه نشود، باید جنگ داخلی و کشت و کشتار و تجزیه کشور را پیش چشم خود ببینیم. باز هم تکرار می‌کنم: درک حضور دیگران، درک رنگارنگی زیبای ایران که می‌تواند نقطه قوتی باشد، به رسمیت شناختن و عمومی کردن خواست‌های هموطنانمان، تنها راه یگانگی پایدار این است. حالا اگر اینها به نظر شما قبیله‌گرایانه هستند، پس من یک قبیله‌گرا هستم و منِ قبیله‌گرا دست شما هموطن عزیز را به گرمی می‌فشارم.

با آرزوی ایرانی آباد، آزاد، و دموکراسی و سعادت برای همه ایرانیان و همه انسانها.