رفتن به محتوای اصلی

اکثر مردم فقط قهرمانان مرده را می خواهند

اکثر مردم فقط قهرمانان مرده را می خواهند

 

سرخس، گذر از رودخانه خشک (1)

 

۲

در آینه دستشویی به خودم نگاه کردم . موهای سرم کوتاه بود و پس از چند روز نتراشیدن ریش ،وقتی که دکمه آستین های پیراهنم را می بستم شبیه بسیجی ها می شدم. میان چماق داران حکومتی ،استخدام شده ها در سپاه پاسداران آخوند ها و بسیج، مد شده بود . مو و ریش یا شانه نشده و یا به سمت پایین که قسمتی از پيشانی را می پوشاند ،لبهای خشک به هم فشرده، چهره عبوس و اخم کرده ،گردن و سر به پایین کج شده وزیر چشمی با بغض وغضب به مردم نگاه کردن ،آستین ها تا مچ دست و بسته شده ،پیراهن روی شلوار همه اینها را می گفتیم مد بسیجی. خوبی اش این بود که همگی از یک مد و مدل بودند ،چون از فاصله میشد که آنها را تشخیص داد مثل مترسکهای سر مزرعه . ولی مترسکهای مزرعه بی آذار بودند ، هيچ گنجشکی از آنها فرار نمی کرد ،گاها روی آن می نشستند و آواز می خواندند. خودم به چشم دیده بودم که گنجشکانی روی مترسک در مزرعه گندم می نشستند ، به دور و بر با بی قراری نگاه می کردند و در آخر فضله گچی رنگ خود را روی مترسک رها می کردند و خطی سفید از آن بر روی مترسک با قی می ماند . چهار گوشه آینه پر از لکه بود و فقط در قسمتهای مرکزی آن می شد خودرا دید ، از همان ورود بوی تند آمونیاک و تعفن مثل بوی تعفن توالتهای مساجد چنان آذار دهنده بود که برای خلاصی از آن باید عجله می کردم ولی هنوز محملی محکم و قانع کننده پیدا نکرده بودم. به مغزم فشار می آوردم ولی نه محمل کاری داشتم و نه قوم و خویشی که در تهران باید می دیدم. . احساس کردم در یک خلا ُ , یک بی رابطه گی مطلق قرار دارم. قرار را از دست داده بودم و محملی که برای رسیدن سر قرار داشتم دیگر موردی نداشت و نمی شد از آن استفاده کنم .در چهار ساعت تاخیر انگار کیلومتر ها از قرار فاصله گرفته بودم ولی به جایی نرسیده بودم. اموا ج سنگینی از احساس ملامت شدید خود و شکست بر نامه ای که خودم و رفقایم مدتها روی آن برنامه‌ریزی کرده بودیم در طوفان روحی درونم در رفت و آمد بود . آب سرد را روی صورتم می پاشیدم و به آینه نگاه می کردم. انگار غریبه ای را در روبروی خود می دیدم. باید زنده بمانم .منی که بیست و دو سال بیشتر در این دنیا نبوده ام ,منی که باید هزاران تجربه را پشت سر بگذارم , هزاران کتاب را بخوانم , هزاران جای دیدنی را ببینم ,هزاران لذتی را که حقم هست تا امتحان کنم و منی که هیچ کار قهرمانانه ای را به انجام نرسانده ام. من در همین اول راه به این پی برده‌ام که اکثر مردم فقط قهرمانان مرده را می خواهند. قهرمانان محبوب , مرده اند.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید