چی گفت, چی شد؟
از پنجره به آسمان خیره شدم به درون ابرها رفتم بیاد روزهای آغازین انقلاب افتادم, روزهای پر تلاطم, روزهائی که شور انقلاب و امید در مردم موج میزد, ماشین ها با چراغهای روشن و با صدای بوقشان پیروزی را جشن میگرفتند. همه باهم مهربان بودند و بهم یاری میدادند, بیاد زنان و دخترانی افتادم که با شاخه ای گل در دست در خیابانها به میمنت پیروزی انقلاب شکلات و شیرینی به مردم میدادند. روزنامه با تیترهای درشت وعده های امید مستضعفان جهان را نشر میدادند که میگفت, همه را صاحب خانه میکنیم, پول نفت را به در خانه هایتان میدهیم, آب رامجانی میکنیم, برق را مجانی میکنیم, چنین و چنان میکنیم.
امروز در آستانه ورود به چهل و چهارمین سال آنروز هیجان انگیز, هزاران انسان به خانمان در قبرها میخوابند, نزدیک به دو سوم مردم در خط فقر و زیر خط فقر زندگی میکنند, ملیونها انسان از دست رفته در یک جنگ هشت ساله در زیر خاک آرمیده اند, هزاران مادر داغدیده در سوک فرزندانشان که بدست رزیم حامی مستضعفان اعدام شده اند شب و روزشان را با اشک و آه میگذرانند, هفت ملیون کودک کار بوجود آمد, ملیونها تن از نخبه ها جلای وطن کرده اند, زندانها مملو از انسانهایست که بدنبال احیای حق هم میهننان بخت بر گشته اشان هستند, دولتمردانی که ثروت کشور را به تاراج برده و میبرند, فسادی که در پهنای کشور بیداد میکند, معترضین دانشجو, کشاورز, معلم, و تنگدستان از همه جا بریده برای مطالبه حقوق ابتدائی خود به دست سرکوبگران در کف خیابانها در خون خود در میغلطتند. و این زنجیره بی انتهای فاجعه ملی همچنان ادامه دارد.
بیست و دوم بهمن, سالروز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بر همه ایرانیان مبارک باد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید