ای کاش منافع اندک مادی سبب نمی شد که انسانیت را زیر پای کسی که آمده بود انسانیت را سر ببرد، تاریخ را جهل کند و از تروریست ها و آدمکشها حمایت کند، قربانی کند.
آمده بودند که به جهانیان بگویند که بر علیه نژاد پرستی بسیج شده اند و می خواهند با هر نوع نژاد پرستی در جهان مبارزه کنند.
هر چند ایده و نام این همایش زیبا و انسانی بود اما ترکیب شرکت کنندگان هر گونه مشروعیت را از این همایش سلب کرد.
چرا؟
به این دلیل ساده زیرا اولین پرسشی که هر بیننده و یا علاقه مند به موضوع ضد نژاد پرستی از خود می کند این است که پس چرا احمدی نژاد و احمدی نژادها در این همایش جزء سخنرانان اصلی بودند؟
مگر قرار نبود علیه نژاد پرستی روشنگری شود؟ اگر آری پس چرا احمدی نژاد را دعوت کردند؟ و یا چرا این همایش در روز تولد هیتلر برگزار شد؟
آیا اگر هیتلر هم زنده بود به این همایش دعوت می شد؟
و راستی احمدی نژادها چه چیز و یا موضوعی مطرح، در زمینه ی ضد نژاد پرستی داشتند که باید از ایشان دعوت می شد تا در این همایش شرکت کند و سخنان چندش آورش در گوشه ها آزار دهد؟
آیا مگر به گوش سازمان ملل، آقای بان کی مون، بر گزار کنندگان ِ همایش و نخست وزیر و وزیر خارجه ی سوئیس نرسیده بود که احمدی نژاد خواهان نابودی اسرائیل و یهودیان است؟
اگر به گوششان رسیده، پس چگونه این فرد می تواند در مورد مسائلی سخنرانی کند که خود پرونده ی سنگینی در این باره دارد و باید برای در خواست نابودی اسرائیل و یهودیان و انکار هلوکاست به پای میز محاکمه کشیده شود.
کسی که بدون هر گونه کتمانی نابودی اسرائیل را در هر کو و برزنی نعره می کشد، هلوکاست را انکار می کند، چگونه می تواند از ضد نژاد پرستی داد سخن در دهد؟
آیا هیتلر اگر زنده می بود و در این همایش دعوت می شد می توانست سخن از ضد نژاد پرستی براند؟
اگر نه پس چرا از احمدی نژاد دعوت کردید که روح مسلم هیتلر در این زمان است و بدون خستگی و کوچکترین ناراحتی وجدانی نابودی اسرائیل و یهویان را زوزه می کشد.
اگر هیتلر با آن جنایت ِ ضد بشری شش میلیون یهود را در کوره های آدم سوزی سوزاند، امروز اما احمدی نژاد می خواهد تمامی یهودیان و اسرائیل را نابود کند.
پس چگونه است که چنین آدم بی وجدانی به همایشی دعوت می شود که باید در آنجا به انسانیت و زندگی انسان ارج گذاشته شود؟
چرا با حیثیت جوامع آزاد بازی می کنید و برای به دست آوردن مطاع اندک یک قوم کهن و امروز بسیار پیشرفته در همه ی زمینه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و . . .را قربانی می کنید؟
شرم آور نیست که وزیر خارجه ی کشوری که نامش بر تارک جهان آزاد می درخشد، با لچک به پابوس مردی می رود که حتی در چشمش نگاه نمی کند و دستش را نمی فشارد؟
و شرم آورتر نیست که نخست وزیر همین کشور با جنایتکاری که باید در هر لحظه به پای میز محاکمه کشیده شود، برای کسب اندک بهره ی اقتصادی دست بدهد؟
آیا شرم نمی کنید از ملت بزرگ ایران؟
فردا که جمهوری اسلامی مردار شد، چگونه می خواهید در چشمان ملت ِ سزاوار بزرگی ایران نگاه کنید؟
به تاریخ و به مردم خود چه پاسخی دارید، بدهید؟
آیا شرم نمی کنید از قوم یهود و ملت اسرائیل؟
نکند باز می خواهید مثل دوران هیتلر چشمتان را بر عربده های چندش آور احمدی نژادها ببندید و میدان کشتار قوم یهود و نابودی اسرائیل را در دست یابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی گشاده و هموار کنید؟
دردا که مشکل فقط این دلالان بازار ِ نفت و گاز نیست. بلکه در این حرکت مشمئز کننده، رئیس سازمان ملل آقای بان کی مون هنگام سحنرانی احمدی نژاد بدون ناراحتی وجدانی در جای خود در کمال آرامش نشست و اعتراضی نکرد.
این حرکت رئیس سازمان ملل را چگونه می شود تفسیر کرد؟
آیا حق نداریم که این اتهام را متوجه ی ایشان بکنیم که هیچ درکی از مبارزه ی نژاد پرستی ندارند؟
اگر دارند پس چرا پای صحبت کسی می نشینند که می خواهد یک قوم کهن و امروز اسرائیل و ملت اسرایئل را نابود کند؟
آیا بهتر نبود همراه همه ی نمایندگان کشورها که به این سخنرانی فاشیستی اعتراض کردند و سالن سخنرانی را ترک کردند، از جایش بلند می شد و به عنوان اعتراض سالن را ترک می کردند؟
و دریغا که سازمان ملل و برگزار کنندگان همایش دوربان 2 با دعوت از یک فرد فاشیست که چون هیتلر نابودی قوم یهود را نعره می کشد، لکه ی ننگی بر پیشانی خود حک کردند و وجهه و اعتبار خود را در چشم مردم آزاده ی جهان پایین آوردند.
بنابراین پسندیده این خواهد بود که رئیس سازمان ملل، برگزار کنندگان همایش دوربان 2 و بویژه نخست وزیر و وزیر امور خارجه ی سوئیس از ملت ایران و ملت اسرائیل بابت این حرکت نابخردانه عذرخواهی کنند.
در پایان مایل هستم به سهم خود که به ایران در تمامیت ارضی و آبی آن عشق می ورزم و 30 سال از بهترین و شکوفاترین زندگی ام را به پای سرفرازی و آزادی اش گرو گذاشتم، فریاد کنم که این سخنان تهوع آور احمدی نژاد ربطی به من و حتا می توانم بگویم ربطی به مردم آزاده ی ملت ایران ندارد.
زیرا از دیرباز قوم یهود و ملت اسرائیل با کشور ایران دوست بوده است و بسیاری از یهودیان، کشور ایران را زادگاه و خانه ی خود می پندارند.
بارها گفته ام و باز تکرار می کنم که ثبات و امنیت منطقه ی خاورمیانه نه در دشمنی بلکه در دوستی و رابطه ی تنگانگ ِ یک ایران بدون جمهوری اسلامی با اسرائیل قوی امکان پذیر است.
بنابراین بهتر این است که مجامع جهانی راه فاشیست ها را بر هر تریبون و سنگر آزاد و دفاع از انسانیت مسدود کنند و نگذارند که احمدی نژادها از این سنگر آزادی بر علیه آزادی و انسانیت سخن برانند.
ارسال شده از:
حمید شبخیز
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید