رفتن به محتوای اصلی

آیا سناریوی حمله نظامی به عراق در حال تکرار است؟

آیا سناریوی حمله نظامی به عراق در حال تکرار است؟

هرگز بر این باور نبوده که صرفا ً با اتکاء به چند رخداد سیاسی هر چند منطبق بر واقعیتها، حوادث را پیش بینی کنم که یقینا ً این روش از منظر جامعه شناسی امروز امری است ناپذیرفتنی و بی شک غیرعلمی. امّا در این ایّام با تشویش و کنجکاوی هر چه بیشتر کوشش کردم از فراسوی افقی تنگ و تاریک تصویری روشن و نه قطعی، از آینده سیاسی ایران و خاورمیانه در پیش روی خود ترسیم کنم که چگونه حاکمان بی کفایت رژیم اسلامی تلاش میورزند ایران را با همهء ادعاهای واهی و غیرمسئولانه شان به سراشیبی ناکجا آبادی پیش برند که پایانش نیستی و آشفتگی سیاسی و اجتماعی برای همهء مردم منطقه است. بنظر میرسد حکومتگران رژیم اسلامی در صدد برآمده اند بجای سلوک و تعامل با جهان راه تنش را پی جویند؛ روش سیاسی که در جمهوری ملایان تنها راز ماندن بحساب میاید. منظور همان طریقت کشورمداری رایج در جمهوری اسلامی که دیگر تبدیل به عادت روزمرهِ مردم شده است. امّا داوری در خصوص حوادث و تحولات سیاسی ایران و خاورمیانه در این نوشتار کوتاه را بعهده خوانندگان وامیگذارم که وقوع هر حادثه سیاسی در منطقه را خود ارزیابی کنند .ولی در کوران همهء این تحولات پرسش این است آیا سیر حوادث در رابطه با بحران هسته ای رژیم اسلامی با جهان، ایران و منطقه را بسوی یک بحران جنگی و یا احتمالا ً درگیری نظامی خواهد کشاند و یا از خلال این بحران گسترده راه گقتگو و ًتفاهم ً با جهان برای جمهوری اسلامی گشوده خواهد شد؟ پاسخ این پرسش را بعهده ذهن کنجکاو شما هموطنانم میگذارم تا با بررسی همه جانبه و دقیق تر حوادث به آیندهِ ایران بیاندیشید که بود و نبود این سرزمین کهن در طول تاریخ هرگز برای دینمداران اسلام پیشه اهمیتی نداشته است. اجازه دهید برای درک واقعیتها، کرنشهای جنگ طلبانه رژیم و گسترش تنش نظامی در منطقه کمی به گذشته نزدیک باز گردیم و رویدادهای سیاسی روزهای اخیر را با یکدیگر مرور کنیم.

تماسهای دیپلماتیک، نقل و انتقالات ابزار و ادوات مهم نظامی در برخی از مناطق کلیدی اروپا و خاورمیانه، جابجایی مسئولین مهم سیاسی و نظامی در دستگاه حکومتی آمریکا، همایش و تمرین های نظامی برای موقعیت های جغرافیای خاص، اظهارات و موضعگیریهای مقام های بزرگ سیاسی و نظامی پیرامون تنشهای سیاسی در خاورمیانه، حوادث دور از انتظار نظامی در مناطق استراتژیک منطقه، همه و همه بیانگر چشم انداز سیاسی تیره و تاری است که وقوع آن خانمانسوز و مهار آن در مدت زمان کوتاه دیگر ناممکن است. در رابطه با شرایط بحرانی در منطقه میبایست در آغاز اشاره ای داشته باشم به سفر اخیر جعفر شجونی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز به لبنان و موضوع دیدار او با رهبر حزب الله لبنان، حسن نصرالله، که همیشه آماده است با اشاره انگشت دستِ ًرهبرِ ً، آتش تیربار خمپاره و گلوله خود را برسر مردم بیدفاعی فرود آورد که به گمانی معادله همهء ترازهای جنگی در خاورمیانه را بسود تهران به پایان برد. علی شجونی در گفتگوی خود با خبرگزاری فارس در باره ملاقات اخیرش با حسن نصرالله رئیس حزب الله لبنان میگوید: ًرهبر حزب الله لبنان هر گونه حمله اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران را بعید دانسته و گفته است هرگونه کُنش از جانب اسرائیل علیه ایران را با واکنش سریع پاسخ خواهد داد ً. در واقع آماده ساختن حسن نصرالله و گروه او برای آتشباری در آنسوی مرزهای ایران علیه اسرائیل، بیانگر پیش فرضهای جمهوری اسلامی از وقوع جنگ و یا حمله احتمالی ایالات متحده آمریکا به ایران است که در صورت تحقق آن دامنه بحران را به دیگر مناطق خاورمیانه بکشاند با این حساب متحد خاورمیانه ای آمریکا، اسرائیل، را درگیر جبهه جنگی دیگر کند. در همین رابطه میشنوییم محمود احمدی نژاد رئیس جمهور رژیم اسلامی در روز یکشنبه 25 جولای در پنجمین ًجشنواره ملی کار آفرینان برترً اشاره میکند : ً آنها تصمیم دارند به بعضی از کشورهای خاورمیانه ( سوریه و لبنان ) حمله نظامی کنند و بعد فلش ها را به سمت ما بگیرند مبنی بر اینکه ایران میخواهد بمب بسازد تا ملت ایران را مجبور به توقف و یا عقب نشینی کنند، ولی باید بدانند که اشتباه میکنند و هر کس در سناریوی آمریکا علیه ایران شرکت کند با عمل آنرا بعنوان دشمن تلقی کرده و پاسخ قاطع خواهیم داد ً. احمدی نژاد در بخشی دیگر از سخنرانی خود تأکید میورزد: ً ما دست متجاوز را از بازو قطع میکنیم ً.

در رابطه با همین موضعگیریهای رئیس جمهور رژیم اسلامی و حسن نصرالله در خصوص وقوع احتمالی جنگ در مرزهای لبنان، سوریه و اسرائیل روزنامه آلمانی ًنویه تسورشر تساتیونگ ً مینویسد: ً قرینه هایی در دست است که نشان میدهند طرف های درگیر در خاورمیانه خود را آمادهِ رو در رویی نظامی میکنند. از همین رو تهران در فراسوی مرزهای خود در تدارک دفاع است و متحدش حزب الله را مسلح میکند ً. در همین رابطه این روزنامه مینویسد : ً موشک های ام 600 مستقر در پایگاه های حزب الله و سامانه های راداری مدرن ایران که در سوریه مستقر شده اند، قرار است جلوی حمله غافلگیر کننده اسرائیل به ایران را مانع شود ً. این روزنامه در ادامه اشاره میکند : ً رسانه های نزدیک به نظامیان و دولت ایران بر طبل جنگ میکوبند و تهدید به انتقام در صورت حمله به ایران میکنند ً. گفته میشود با اوجگیری تنش در هفته های اخیر در منطقه، ستاد تبلیغاتِ جنگی به همتِ مقامات نظامی رژیم اسلامی بر پا شده است که حتی برخی از مقامات نظامی حکومت نوع جنگ با آمریکا را هم پیش بینی کرده اند. سردار جعفری که هم اکنون فرماندهی سپاه پاسداران را بعهده دارد، مدعی است که آمریکا جرأت حمله به ایران را ندارد در حالیکه سردار رحیم صفوی فرماندهِ سابق سپاه پاسداران نوع جنگ با آمریکا را هم پیش بینی کرده است. او گفته است جنگ آینده ما با آمریکا ًهوا پایه و دریا پایه ً است.

تجهیز دوبارهِ نظامی حزب الله لبنان و نصب رادارهای مجهز از سوی جمهوری اسلامی در خاک سوریه، دولت آمریکا را واداشت تا بارِ دیگر برای دفاع از کشورهای هم پیمان خود در اروپا و خاورمیانه به چاره جویی بنشیند. روزنامه واشنگتن پست طی گزارشی نوشت : ً آمریکا در حال تکمیل کردن سیستم دفاعی موشکی جنوب اروپا است، جهت محافظت جنوب اروپا از تیررس موشک های بالیستیک جمهوری اسلامی ً. بر اساس این گزارش روزنامه واشنگتن پست مینویسد: ً رادارهای فوقِ پیشرفته که قرار بود در جمهوری چک مستقر شوند این بار در ترکیه و بلغارستان نصب خواهند شد ً. این روزنامه در همین رابطه مینویسد: ً فاز اوّل نصب این سپر موشکی استقرار رادارهای مجهز به اشعه ایکس خواهد بود که از سال آینده آغاز خواهد شد، فاز دوّم تقویت سیستم ضد موشکی اسرائیل میباشد و فاز سوم تقویت سیستم ضد موشکی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است که واشنگتن در دستور کار خود قرار داده است ً. همچنین در رابطه با نقل و انتقال نیروهای نظامی در منطقه یک مقام نظامی عراقی مدعی شد آمریکایی ها در طول دو ماه گذشته 7 هزار کماندوی یگان مارینز و برخی از یگانهای ویژه گشتی را در نزدیکی سه منطقه مرزی عراق با ایران، مندلی، عماره و پنجوین، مستقر کرده اند. او همچنین افزود ارتش آمریکا شماری سکوی پرتاپ موشک و رادارهای پیشرفته در چند کیلومتری مرز ایران نصب کرده است. در همین رابطه روزنامه البینه الجدیده نوشت: ً ارتش آمریکا به هیچ مقام نظامی عراقی اجازه نمیدهد به این پایگاههای نظامی جدید در نزدیکی مرزهای ایران نزدیک و از تحرکات و عملکرد آنها در این مناطق مطلع شوند ً. مجله تایم هم در شماره اخیر خود بقلم ًجوکلاینً نوشت: ًطرح حمله به تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی بار دیگر در دستور کار واشنگتن قرار گرفت ً. همینطور به گزارش رادیو آلمان، مایکل هایدن، رئیس سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در روز یکشنبه 25 ژوئیه گفت: ً امروز احتمال حمله نظامی به رژیم ایران بسیار بیشتر از قبل شده است. هایدن گفت: ً علیرغم تلاش های دیپلماتیک رژیم جمهوری اسلامی بر فعالیتهای خود برای دستیابی به سلاح هسته ای افزوده است ً. هایدن در ادامه اظهارات خود تأکید دارد: ً رژیم ایران در مراحل پایانی ساخت کلاهک هسته ای است و این امر باعث تنش در خاورمیانه خواهد شد ً. در رابطه با تلاشهای جمهوری اسلامی جهت دستیابی به فن آوری تولید سلاح اتمی، فرمانده ستاد مشترک ارتش آمریکا، ژنرال مایک مولن، سخت نسبت به پیشرفت برنامه هسته ای رژیم اسلامی ابراز نگرانی میکند و در برنامه دیدار خود با مطبوعات در شبکه تلویزیونی سی بی اس اعلام میدارد: ً دستیابی ایران به تسلیحات اتمی یک ریسک غیرقابل قبول است و از این رو گزینه نظامی بر روی میز بوده، همچنان خواهد بود و یکی از گزینه هایی است که رئیس جمهور می تواند انتخاب کندً. ژنرال مولن در همین رابطه اشاره میکند: ً حمله نظامی به ایران میتواند تبعُات جدی و پیش بینی نشده ای را در خاورمیانه داشته باشد، با این وجود در صورت لزوم نقشه حمله به ایران آماده است ً.

اظهارات صریح مقامات بلند پایه سیاسی و نظامی آمریکایی در رابطه با وقوع حمله نظامی ارتش آمریکا به ایران، واکنشهای متقابلی از سوی مسئولین نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی را موجب شد. پاسدار احمد وحیدی وزیر دفاع جمهوری اسلامی در پاسخ به اظهارات رئیس ستاد ارتش آمریکا مبنی بر طرح حمله نظامی به ایران میگوید: ً نیروهای مسلح جمهوری اسلامی همواره آماده اند و طرح های دفاعی دشمن کوب و پشیمان کننده ای را آماده میکنند ً. همچنین منوچهر متکی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی نسبت به گفته های اخیر رئیس ستاد ارتش آمریکا میگوید: ً جنگ در خاورمیانه به زیان آمریکا است چرا که اکنون شرایط کاملا ً متفاوت است ً.

نگرانی مقامات سیاسی و نظامی آمریکا در رابطه با افزایش تنش و بحران در خاورمیانه صرفا ً ناشی از پیشرفتهای جمهوری اسلامی در عرصه برنامه های اتمی اش نبوده است. حمایتهای نظامی و لجستکی جمهوری اسلامی به گروه های نظامی در عراق، لبنان، غزه و نیز به طالبان در افغانستان موجب تشویش خاطر آمریکائیان و متحدین آمریکا در منطقه شده است که دامنه این همکاریهای نظامی بر اساس اسناد موجود هر روز گسترده تر میشوند. نشریه انگلیسی گاردین بر اساس یاداشت های مخفی سفیر آمریکا در کابل مینویسد: ً جمهوری اسلامی با پشتیبانی مالی، نظامی و آموزشی خود از طالبان بطور پنهانی در جنگ با نیروهای خارجی برهبری آمریکا در افغانستان شرکت میکند ً. و همچنین بر اساس اسناد دولت آمریکا در مارس 2009 که از سوی سرویس های امنیتی دولت واشنگتن منتشر شد بیش از صد تن از شورشیان افغان و خارجی از طریق خاک ایران وارد افغانستان شدند. در همین رابطه روزنامه وال استریت جورنال در روز سه شنبه 3 اوت نوشت: ً بر اساس اسناد منتشر شده ارتش آمریکا همکاری جمهوری اسلامی با القاعده گسترده تر از آن است که بشود تصورش را کرد ً. این گزارش اشاره دارد به قراردادهای فروش اسلحه بین کره شمالی و شبه نظامیان مستقر در خاک پاکستان و بویژه گروهِ گلبدین حکمتیار و القاعده. از سویی دیگر میدانیم گلبدین حکمتیار از همان دوران تبعیدش در ایران هم رابطه بسیار نزدیکی با جمهوری اسلامی داشت و هم همکاریهای تنگاتنگی با گروه القاعده دارد.

بحران سیاسی و نظامی در خاورمیانه، بویژه در هفته های اخیر با سرکشی های جمهوری اسلامی سخت استقلال و امنیت ملی ایران را بمخاطره انداخته است. سرمداران جمهوری اسلامی همه چیز را به سُخره گرفته اند و به این گمان هستند با سیاست قلدرمنشانه خواهند توانست جهان را مقهور ادعاهای واهی خود کنند و در نهایت از طریق پافشاری و یا نهایتا ًمذاکره، امتیازات سیاسی را بسود رژیم در منطقه بدست آورند. سران رژیم اسلامی هنوز باور نکرده اند بحران جدی است و نظم جدید جهانی تاب تحمل ماجراجوئیهای نابخردانه رژیم اسلامی را نخواهد آورد و وقوع جنگ محتمل است اگر تحریمها پاسخگو نباشند. در واقع همان سناریوی که برای عراق پیش از حمله نظامی آمریکا به این کشور تدوین شده بود. و همچنین مشاهده میشود بحران هسته ای رژیم با غرب تنها موجب نشده است که آمریکائیان به آرایش نظامی جدید خود در جهان برای یک حمله احتمالی نظامی بر علیه یاغیگریهای رژیم اسلامی اکتفا کنند. تغییرات مهم و جابجایی مهره شاخص سیاسی در ساختار سیاسی دولت آمریکا نشان دهنده جدی بودن بحران جنگی در منطقه است. در همین رابطه در روزهای اخیر گزارش میشود جان لیمبرت بالاترین مسئول پرونده ایران در وزارت امورخارجه آمریکا که وظیفه اش کمک رسانی به مذاکره و سازش با حکومت ایران بود از کار خود کناره گیری کرده است و جای خود را به دنیس راس و گری سیمور سپرده است. در رابطه با این رویداد در وزارت امور خارجه آمریکا خانم باربارا اسلاوین خبرنگار معروف آمریکایی مینویسد: ً آقای اوباما در آغاز ریاست جمهوری خود تصمیم داشت دنیس راس را مسئول پرونده ایران در وزارت امور خارجه آمریکا کند که با تلاشهای لابی های طرفدار مماشات با جمهوری اسلامی این پست حساس به آقای جان لمبرت داده شد ً. در خصوص نقطه نظرات و کاراکتر سیاسی آقایان گری سیمور و دنیس راس خانم باربارا اسلاوین مینویسد: ً گری سیمور به تزار کاخ سفید معروف است و معتقد است رژیم ایران تنها و تنها در موقعی حاضر به سازش خواهد شد که بطور جدی احساس کند که خطر سقوط در دو قدمی اش قرار دارد و آمریکا و غرب مصممانه برای ساقط کردنش وارد عمل شده اند ٌ. بر پایه این استدلال آقای گری سیمور خانم اسلاوین مینویسد: ً گری سیمور بر این باور است که آمریکا باید گزینه نظامی را روی میز قرار دهد و تنها زمانیکه حکومت ایران جدی بودن آمریکا برای برخورد نظامی را مشاهده کند، آنگاه گزینه سازش و عقب نشینی را مورد بررسی قرار میدهد ً. در مورد نقطه نظرات آقای دنیس رایس در رابطه به بحران مزبور خانم باربارا اسلاوین مینویسد: ً آقای دنیس راس هم همانند گری سیمور باور دارد برای وادار ساختن جمهوری اسلامی به سازش ابعاد تحریمها با حفظ گزینه نظامی میبایست افزایش یابد ً.

پس در می یابیم سیاست خارجی دولت آمریکا از این پس در رابطه با ایران پس از رفتن آقای جان لمبرت و آمدنِ گری سیمور و دنیس راس تغییرات اساسی خواهد کرد؛ تشدید تحریمها با در نظر گرفتن گزینه نظامی علیه یکه تازیهای جمهوری اسلامی. این دو اقدام در واقع محور اساسی سیاستهای خارجی آمریکا در قبال سیاه بازیهای سرمداران جمهوری اسلامی خواهد بود که میپندارند در حال بازی دادنِ جهان و خریدن زمان هستند تا نخستین بمب اتم خود را تولید کنند. و همانگونه که در آغاز اشاره کردم قصدم از نوشتن این مقاله تئوریزه کردن وقوع حتمی جنگ علیه ایران نیست، بلکه هدف بررسی رخدادهای مهم سیاسی است که احتمال وقوع یک حمله گسترده نظامی از سوی آمریکا و متحدانش بر علیه مرزهای ملی کشورمان را سبب خواهد شد. از سویی در رابطه با این نوشتار قصدم ترسیم اندیشه ها و سیاستهای نابخردانه و غیر مسئولانه حکومت و حکومتگران کنونی ایران است که هرگز برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران و منافع ملی مردم ایران دل نسوزانده اند و تنها هدف آنها در طی این سه دهه سود جویی و جاه طلبی های واهی بوده است تا به خیال خام خود نظام به گل نشسته ولائی را جهانی کنند. امّا انگیزه دیگرم از این مقاله هشدار و به فکر واداشتنِ هموطنانم در دیگر نقاط جهان از سیر حوادثی است که بی شک پایان آن جزء ویرانگری برای ایران و مردم ایران چیزِ دیگری بهمراه نخواهد داشت. روشن است مسببین واقعی این فاجعه اجتماعی روضه خوانها و رَمال باشی هایی هستند که بمدت سه دهه بر سرنوشت مردم و کشور حاکم شده اند.

koroush_etemadi@hotmail.com

استهکلم

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید