نامه اي از سرنصيحت - از جنس هشدار

سردار سرلشكرجعفري فرمانده كل سپاه پاسداران/

افاضات و بيش از اندازه سخن گفتن چند تن از تازه سرداران نو فرمانده سبب شد كه با ملاحظاتي اين نامه را

خطاب به شما نگارش كنم، شايد كه نهيبي باشد و روزنه اي براي باز گشت از ميانه راهي كه در ان سرگردانيد.

سردار، تا حالا انديشيده اي كه حرمت سپاه در ميان مردم و عزتش در قلوب بسياري از ايرانيان در سالهاي جنگ از چه بود؟ از سلاح، از داشتن توپ و تانك، از قدرت و حاشيه هايش.... يا كه از تواضع و فروتني در برابر ارباب قدرت يعني مردم و از دلاوري در راه ميهن و ايستادگي در برابر دشمن اشغالگر كشور با دستاني خالي؟ از چه بود سردار؟ چرا سپاه در ميان مردم علي رغم بسياري از اشتباهات محبوب بود و براي چه اكثريت سپاهيان در افكار مردم به قهرماني و پهلواني و در دلهاشان به مهر جاي گرفتند؟

سپاه حرمتش را در ميان دوستان و نيز در بين دشمنان از چه طريق بدست اورد و هزينه كسب اين احترام از چه بود كه امروز انرا بواسطه گزافه گوئي تازه از راه رسيده گان از جبهه فراري و ميراث خواران شهدا به پاي نماينده فرقه حجتيه بر باد ميدهد. سپاه اين سرفرازي را به كه مديون است جزء به شهدايش و قلوب پر مهر مردم كه شهدايش هم فرزندان همان مردمند؟ سپاه بخشي از مردم، براي مردم و در مسير خدمت به مردم سازمان يافته از همراهي و همجواري با ملت و بخاطر دفاع از نواميس و مرزهاي كشور معنا يافته هويت پيدا نموده است، سپاه نيروي جانبازي در راه ارمانهاي ملي و سربازي مردم است، سپاه بخش عمده هويت خود را با از خود گذشتگي و در راه دفاع از ارمانهاي ملت بدست اورده، حيات خود را مرهون دلاوري نهفته درهويت ايراني و ايثار نهفته در باورهاي مردان گذشته اش ميباشد، همانان كه خصائل مردانه شان در تاريخ كهن اين مرز و بوم بارها به رخ كشيده شده به روشني هويت امروزشان ادامه و دنباله دلاوري پدرانشان در ديروز اين سرزمين هميشه جاويد است.

سردار، مردان مرد اين سرزمين همت ها، باكريها و كاظمي ها با دلاوري، فداكاري و گذشتن از خود و خانواده خود امانت گرانسنگي را بدستان چون توئي سپرده اند و ان چيزي نيست جز محبوبيت ناشي از فداكاري در دلهاي ملت و تقدس نام شهدا در باورهاي مردم، همانان كه صاحبان اصلي سپاه و مالكان واقعي كشورند. امروز جوانان ايراني با غرور و سر بلندي از گذشته سپاه در جنگ نابرابر با عرب اشغالگر ياد ميكنند و بهنگام شنيدن يا گفتن از دلاوريهاي شجاعان اين سرزمين هميشه پارسي، برق نگاهشان به زيبائي برق نگاه شهدا در شبهاي عطر و خون ميدرخشد.

وظيفه شما در برابر اين ميراث گرانقدر چيست؟ كجائيد سردار؟ نكند برق درجات شما را نيز مفتون ساخته، به هپروت گم گشتگي در دنياي مادي پرتاپ و اسير موقعيت و مقام گردانده كه هجويات امروز دشمنان فرقه باز و لباده پوش زمان جنگ را باور كرده ضربات و مكرهاي حاصل از كينه هاي ديروزشان را فراموش كرده ايد، يادتان نرفته كه چه كساني بعد از اتمام جنگ پيش رهبر وقت رفته خواستار انحلال سپاه از ترس كودتا گشتند، همانان امروز با شگرد خلافت(ولايت) به بيراهه جدائي از ملت رهسپارتان نگردانند سردار!!! سپاه نيروي دفاع از وطن و مردم كشور در برابر بيگانه و سرمايه اي مليست و بايد كه در پشت سر ملت، مدافع ارمانهاي ايشان و مقيد به اطاعت از مردم(صاحبان اصلي كشور) باشد نه الت دست اوباشان وطن فروش دون مايه بر امده از فرقه هاي مذهبي مشكوك چون حجتيه، اينان و رهبرانشان با خفت خواهند رفت و جز ننگ و رسوائي از نامشان اثري نخواهد ماند و انچه ميماند ملت سبز ايران است زيرا كه ملتها جاودانند و تاريخ افشاگريست بس بي رحم.

بدان كه ميداني، ان نابكاران با استفاده از سپاه در جهت سركوب مردم با يك تير دو نشان ميزنند هم بخيال خامشان ملت ازاديخواه و دلاور ايران را سركوب و هم هويت مردمي و محبوبيت ناشي از ايثار سپاه در ميدان جنگ را با اسلحه كشي به روي خلق خدا از بين برده نام شما را در صفحه سياه تاريخ به ننگ خيانت به ملت مدفون و در دلهاي مردم ملعون ميسازند. بهوش باش و بياد ار كه هويت و اقتدار سپاه از سلحشوري در راه دفاع از ايران و فداكاري در قبال مردم منتج گشته سپاه به اوباش لباده پوش بدهكار نبوده همه چيزش را مديون حمايت و دعاي مردم و از جانبازي در راه ميهن و ملت بدست اورده است. ميدانيد كه سران و رهبران چون اب روان مي ايند و ميروند و انچه مي ماند تنها ملتها و حافظه تاريخي انهاست پس با ملت باشيد تا بمانيد و در قلوب مردم جاودانه گرديد. سپاه سبز پوش و همرنگ با اراده امروزين ملت، عزتش را مديون رنگ سرخ شهدا بر زمينه سبز لباسش بوده، اين دست اورد مهم سرداران شهيد، سلحشوران بنام جبهه و امانت در دستان شماست. يادتان نرود كه رهبران در اين هويت بخشي جز واگذاري ناملايمات با نام ماموريت نقشي نداشته، اينهمه مرهون فداكاري مردان دلاور اين سرزمين هميشه سربلند در برابر دشمن كشور و مردم ايران است، اما امروز سالوسان حاكم كه بواسطه خصلتهاي پليد نهفته در وجودشان و اميال منفعت طلبانه حاكي از ناتواني گذشته شان در پي انند كه اين هويت مردمي را براي بيش از اين ماندن و به هرز بردن ذخائر ملي و سرقت سرمايه هاي وطن، مذبوحانه و با هدف هزينه كنند. بهوش باش سردار كه دشمنان و خائنين ديروز، امروز در لباس دوست با همان كينه كهنه زمان جنگ به فناي دست اورد شهدا همت گماشته تا عقده هاي ديرينه شان را التيام بخشند، كينه انان به مردان جنگ و حافظان ملك و ملت از افكارغير ملي و مشكوك متاثر از نوكري بيگانه و از ذات غير ايرانيشان سر چشمه ميگيرد، عرب تباران حاكم از جنگ هشت ساله فرزندان ملت با دشمن عراقي كينه به دل داشته عصباني هستند، شما را در اين هنگامه سبز خواهي مردم وسيله قرار داده تا انتقام معدوم ساختن برادران عربشان را از هر دو طرف بستانند و سپاه منفور در دلهاي مردم لاجرم بايد كه بر كشتي خلافت(ولايت) سوار گشته مقهورعظمت طوفان درياي اراده و خواست ملت گردد. انانكه بستگانشان در دوران جنگ در زير سايه صدام به عافيت و پناه گذراندند امروز از سپاه عقده گشائي كرده انرا بعنوان ملعبه چپاول سرمايه هاي ملي و نابودي تدريجي ايران ميخواهند كه اين همراهي براي فرزندان ملت شايسته نيست.

امروز كه دلاوران جنگ در ميان مردم نيستند، ميراث خواران شهدا با خوش خدمتي به اوباش مشكوك به نوكري بيگانه و با كسب درجات بر جاي انان نشسته مردم را مورد عتاب و خطاب قرار داده ايران را با شراكت مزدوران لباده پوش چپاول و سبزپوشاني كه براي دفاع از ناموس ايراني جنگيده و به افتخار ان دوران را پشت سر نهاده اند را به اسلحه كشي در برابر مردم واداشته تا ملت را بخيال خود سركوب و سپاه را منفور ايراني گردانند. سردار بهوش باش و بدان كه اين نقشه انان تيغ دو لب و اين راه خطا و منتهي به نابودي سپاه و براي شما بازگشت ناپذير است. مردم و خوبانشان هر چند به ياد و خاطره مي مانند و دشمنان ملت و اوباش وطن فروش مجبور به رفتن اند و اين وعده و تعهد خدا در دفاع از مظلومان است و انگاه شرمندگي در برابر ملتي استوار و روح شهداي ملت سهم شما و اين براي شما كه سالهاي دفاع از كشور را در صفوف مردم و خادم انان بوده ايد جاي بسي خسران است.

در كشوري كه بزرگراه پايتخت بنام سردار شهيد جبهه و جنگش ميشود و همسر همان شهيد را بواسطه دفاع از حقوق مردم در برابر عرب تباران خائن كتك زده با باطوم بر پهلويش ميكوبند بر مظلوميت ان شهيد بايد گريست و به دين ضاربان و امران اين فضاحت باور نداشت و در ان هنگامه شما و ديگر همراهان همسر او ناباورانه ساكت و نظاره گر و غيرت ايراني و تعصب ميهنيمان بر باد!؟ ايا شما در هشت ساله دفاع از ميهن در برابر عرب متجاوز عراقي بدفاع از ناموس ايراني ايستاده ايد تا امروز عرب مزدور لبناني در تهران بر زنان ايراني باطوم زند!؟ هيهات سردار كه به بد راهي رواني و در مقابل سخت طوفاني سرگردان! اين طوفان خشم ملت خانمان سوز است و به نزديك بنياد ظالمان را به اتش كشيده دودمان خائنان وطن را بلطف خدا بر باد ميدهد، زنهار ازاين خشم خدائي انباشته در دل ملت و زنهار از شرمندگي در برابر شهداي وطن بواسطه عدم دفاع از امانتشان در برابر تعرض اوباش مزدور خلافت.

نوكران فرقه مصباحيه ان كاسه ليسان فرومايه در سازمان رزم كشور مدارج ترقي را به مدد ريا و تظاهر و با ياري مشكوك فرقه بازان وابسته طي كرده جايگاه شهدا را اشغال و ناباورانه بر مردم فخر فروخته افاده مينمايند، ان فرومايگان ترسوئيكه در هنگامه نبرد با دشمن خارجي در پستوي دفاتر نمايندگي و ديگر نقاط امن خزيده بزدلانه به جهاد اكبرشان مشغول و با گرفتن قرآن بر سر رزمندگان راهي نبرد رياكارانه التماس دعا داشتند و انانيكه بواقع مردانگي و جسارت حضور در خطوط مقدم نبرد با دشمن را نداشته، امروز بواسطه لودگي و خوش خدمتي به روضه خوانان فرقه دار و خائن بر مسند نشسته در برابر مردم با سلاح قدرت نمائي كرده به مردم جفا روا ميدارند، اما شب دراز است و قلندر بيدار جناب سردار. سر به دار باش تا در قلوب ملت جاودانه باشي كه اين رسم مردان است اي سردار، ايستادگي و قلدري در برابر اين مردم خوب و ازار عزيزان مردم كه امروز به صف اسطوره هاي ملي پيوسته اند خشم خدا را بر ظالمان و همراهان انان فرود خواهد اورد و اين وعده خدا و بد سرانجاميست، از غضب خدا ترسيده تكليف خود را با مردم و با تاريخ اين سرزمين دلاور خيز روشن كنيد و بدانيد ان هنگام كه اه مظلومان ستم ديده به اسمان رسد، لشكريان الهي به مدد مردمان امده خانه ظلم و تباهي رياكارانه مذهبي را به اتش كين ملت خواهند سوزاند، ان هنگام دير نيست و انروز فرصت بازگشت به سوي مردم پايان پذيرفته، در چنان روزي واي بر حال دشمنان ملت و زندانبانان پليدي كه خوبان مردم را به حصر و حبس برده اند.

به سرنوشت ارتش شاهنشاهي بنگريد كه چگونه ان افسران ازموده و ميهن پرست به حيله مكاران در بي پناهي به فنا رفتند. نبايد گذاشت كه ان سرنوشت شوم دوباره گريبان افسران رزم ديده ملت و ذخائر دفاع ملي را گرفته انانرا به ورطه نابودي كشاند.

پيش از انروز صف خود را از صفوف دشمنان مردم جدا سازيد و در قفاي ملت در برابر خائنان به وطن و ارمانهاي مردم بايستيد، سرباز ملت باشيد كه مردان سربازان ملت و محبوب قلوب انانند و در پناه حق، كه قلوب مردم عرصه مهر خداست/

سردار ملت باش كه جز ان راه به تباهي مي بري//