لزوم پایان بخشی به این مضحکه سی ساله

ایرانیان سالهاست که به فریب دیگران اختیار وطن را از کف داده، مظلومانه پاره پاره شدن و چپاول این تن رنجور و مقدس را بدست اوباش غیر ایرانی نظاره گر هستند، ایرانیان سالهاست که خوبانشان را فدای قصور در گذشته نموده بر جفا و ندانم کاری دیروزشان افسوس میخورند، اما امروز انچه برای ملتمان مهم و کارگشا است، بازگشت و رجوع به هویت ملی و خودِ ایرانیست تا در پرتو اتکاء به ان و با ایجاد مرز، دلسوزان میهن و مردم را از قافله سالاران کاروان دروغ و نیرنگ باز شناخته، اهداف عالی و ملی را بدون اغماض مشخص، و فرصت فریب و خدعه از ریاکاران ضد میهن در هر لباسی از جمله در لباس دین را از انان بگیریم. ایران عزیز مدتهاست که به کوتاهی و قصور ما در چنگال دون پایه گانی با نام دین اسیر گشته هر تازه از راه رسیده و نو منبری در برابر تاریخ، عظمت و فرهنگ غنی ان موضع گرفته افاضات می نماید و اینهمه از ضعف، سستی، قصور و ندانم کاری ماست. ما حق نداشتیم که تاریخ، گذشتگان، اینده و سرنوشت فرزندانمان را به بی هویتان فاقد اصالت ایرانی سپرده حقوق مسلم و حقه ملت را از انان باز خواهی کنیم، ما غیر ایرانیان را بر مسند نشانده ضمام امور کشوری کهن را به انان سپرده، جفای به ملیت و هویت ایرانیمان را نظاره گر شده، در پی ان خواستار به رسمیت شناختن حقوق اقلیتها، زنان، کارگران و احاد ملت از ان ازمندان حریص و ضد ایران گشته ایم، مگر نمی دانستیم که در بستر فرهنگی و بومی محل نزول دین حاملان ان، زن موجودی در قید تملک مرد، بی اختیار و از نظر انان فاقد تفکر و تعقل است!؟ مگر نمی دانستیم که در ان بستر ضد فرهنگی کارگر انچنان حقوقی نداشته مقید به اطاعت بی چون و چرا از صاحب کار است!؟ مگر رفتارهای تؤام با افراط و تفریط در گذشته با اقلیتهای دینی و مذهبی بدست این اقایان را در کشورمان نظاره گر نبوده ایم!؟ مگر نمی دانستیم که اینان به گفته های خود پای بند نبوده هر سخن را فقط برای منفعت صنف فاقد اصالت خود و به زیان مردم ایران بیان میدارند!؟ مگر نمی دانستیم که راه موفقیت اینان با عبور از بستر توهم، خرافه و ترویج دروغ بنام تقیه میگذرد و ایشان با گسترش موهومات بر قله افکار مردم سوار گشته ناباورانه موج سواری میکنند!؟

با اینهمه چنانکه مورخ فقید مرحوم کسروی بیان داشت، واگذاری یک نوبت حکومت به ملایان لازمه شناخت از ماهیت واقعی و ضد ایران ایشان بدست مردم بوده، همانطور که غلط های دیکته نانوشته هویدا نیست، بدون واگذاری قدرت به این قوم نیز نمی توانستیم به میزان واقعی تقید این مبلغان دینی به اصول دین و پای بندیشان به جوهر مذهب پی برده واقعیات حقیرانه روحیشان را به درستی چون امروز درک کنیم، اما اکنون به لطف سی سال حکومتداری ملایان پرده های تقدسِ خود ساخته از اطراف ایشان به کناری رفته، ماهیت و ضمیر پنهانشان برای مردم از افتاب روز روشن تر است. مگر میشود دین داشت و دستور قتل عام هزاران زندانی در اسارت را به جرم ناکرده داد!؟ مگر میشود دین داشت و فرمان تجاوز به اسرای زن و مرد ایرانی و در زندان را صادر کرد!؟ مگر در زندانهای حکومت دینی هم لواط معنا و وجود دارد!؟ مگر در اتاق بازجوئی حاکمیت دینی هم تهدید یا عمل به تجاوز از ابزار بازجوئی بشمار میرود!؟ مگر در زندانهای حاکمیت علمای دین هم به بانوان محترمه و اصیل توهین شده انان را مجبور به امضای هر بد نوشته ای میکنند!؟ مگر در ساختار قدرت دینداران هم دزدی اموال ملت صورت گرفته، چپاول ثروتهای ملی را حق خود میدانند!؟ مگر در حکومت دینی هم ثروت دزدیده شده از ملت را به هم نژادان غیر بومی و غیر محق بخشش میکنند!؟ مگر در حضور نزدیک و غیر مسئولانه پلیس حکومت دینی هم، اوباش با فراغ بال و اسوده خاطر جرأت تجاوز به نوامیس مردم را داشته، بدستور حکومت از ان بعنوان حربه ایجاد ترس در جامعه استفاده نموده، امنیت را بدینوسیله از ملت سلب میکنند!؟ مگر در نظام دینی هم امنیت اجتماعی و شغلی، خاص حاکمین و عواملشان میباشد!؟ اگر همه این موارد هست که هست پس اصلاح این ساختار فاسد موضوعیتی نداشته، اقای خاتمی بدنبال چیست!؟ یا حاکمیت دینی مرتکب این جنایات نیست ما کج فهمیده ایم، یا حاکمان دیندار نبوده ما فریب خورده ایم، یا که اساساً حضور دین در صحنه حکومت مورد تردید قرار گرفته موجبات فساد را پدید اورده، نمیبایست قبای دین را بر تن حکومت پوشاند و انرا در قید و بند دین زندانی ساخت!!

حال سئوال ما این است که ایا مصلحین مقید به حفظ حکومت دینی میدانند که بدنبال اصلاح چه هستند!؟ ایا میتوان به حکومتی که ابداع ان بر پایه دروغی بزرگ بنام ولایت فقیه( تقلید شیعی از خلافت) استوار گشته و با ایجاد توهم و خرافه به جلب اراء مردم همت گماشته دل خوش بود و به بازگشت ان حکومت از گذشته پر نکبتش امیدوار شد!؟ اگر سالها پیش بدلیل پرده پوشی و پنهان بودن جنایات رژیم ددمنش اسلامی و عدم اطلاع مردم از هویت و افکار واقعی این حاکمان دین فروش، میشد که از اصلاح حکومت حرف زد، ایا امروز نیز شرایط بمانند گذشته و چونان است؟ ایا میشود به انانکه امروز از امام معصوم عبور کرده، خود را با پیامبران خدا همتراز دانسته، در تقلید از داستان تولد عیسی مسیح(ع) ان پیامبر صلح جوی الهی خود را سخن گو دانسته و مادر خود را برابر و همسطح با مریم مقدس ان باکره مأنوس با خدا میدانند اطمینان کرد و ضمام امور میهن را به این یاوه سرایان دروغ گو و مهجور سپرد!؟ ایا میتوان به ماندگاری کسانیکه در عصر ارتباطات نوری از ابزار فریب معاویه در عهد جاهلیت اعراب استفاده کرده ایرانیان هوشمند را هم سطح با ان قوم صحرا نشین دانسته رضایت داد!؟ هیهات که این چنین باشد، خواب نما شده اید، این مضحکه تلخ را پایان دهید!!!

ایا آمرین و قاتلین فرزندان مردم از گذشته سی ساله و در انتخابات 88 باید از مجازات معاف گشته، بظاهر اصلاح گردند!؟ ایا متجاوزین حکومتی به نوامیس مردم در بازداشتگاهای این نظام فاسد باید از مجازات دور مانده در خلوت به نانجیبی خود و مظلومیت مردم بخندند!؟ ایا متخلفین، متقلبین و دزدان اراء ملت باید از بررسی و مجازات در امان مانده به ادامه راه گذشته امیدوار باشند!؟ ایا چپاول گران ثروتهای ملی باید نادیده گرفته شده همانند گذشته به میل صاحبان قدرت به دزدی اموال میهن ادامه دهند!؟ ان خلیفه تازی که با عنوان جعلی و نداشته بر مسند خلافت نشسته نباید مورد بازخواست در محکمه قرار گرفته، در مورد جعل عنوان و حضور در جمع مراجع بدون داشتن شایسته گیهای لازم و بردن ابرو از دین و مردان دینی مورد سئوال باشد!؟ ایا حصر کنندگان مراجع ممتاز شیعه حضرات ایات شریعتمداری و منتظری نباید بواسطه شکستن حریم مرجعیت مورد سئوال، بازخواست و مجازات قرار گیرند!؟ که اگر باید، در صفوف اول متهمین جناب خاتمی باید پاسخگوی توهین به مرجع عالی مقام و حصر ایشان در زمان ریاست جمهوری و ریاست بر شورای امنیت ملی باشد!! اقای خاتمی شما خود در مورد حصر ان پیر خرد و کوتاهی در برابر رویداد 18 تیر و ستم به دانشجویان به سبب کوتاهی، چشم پوشی، مماشات و شاید همراهی با حاکمیت در مظان اتهام و مورد سئوالید!! ایا خلیفه جائر صادر کننده دستور برخورد، ضرب و شتم و کشتار مردم را میتوان از اتهام بربریت و جنایت علیه بشریت مبری دانسته از بازخواست، محاکمه و مجازات و ثبت جنایاتش در تاریخ دور نموده، مصون داشت!؟ ایا از نظر شما نظامی گستاخ و بی پروا در برابر مردم و صاحب تفکری قرون وسطائی و معتقد به حاکمیت فرد بر جمع قابل ترمیم و اصلاح است!؟ مگر در قوانین قضائی همین نظام سزای قاتلین قصاص نفس نیست؟ مگر در شرع تعریفی همین حکومت تاوان دزدی قطع ید نیست؟ (هر چند که ما اینگونه مجازات قرون وسطائی راقبول نداشته، معتقدیم که علمای دین باید به خود حرکتی داده، بر اساس فهم جدید از دنیای پیرامونی و نیازهای امروزه بشری به تفسیر تازه از احکام و اراء دین بپردازند) پس چرا مانع از به محکمه بردن و مجازات اول قاتل فرزندان ایران و اول دزد اراء ملت ان خلیفه تبه کار و ناصالح میشوید!؟ تا اصلاح در تفکرات شما چه بوده راه صلاح را چه بدانید!؟ انچه مسلم و مبرهن است گام اول در اصلاح امور ایران حذف اصل خیانت بار و فساد اور خلافت فقیه(ولایت) از قانون اساسی کشور و توجه به اصول مترقی قانون اساسی مشروطه در فهم و شناخت از مفهوم و مالکیت قدرت و هویت بخشی به نظام جمهوری بدون استفاده از کلمات اضافه، راه سعادت و رستگاری این ملک و این مردم سرافراز است. قید التزام تعریفی فقط باید نسبت به ایران و پرچم سه رنگش در نظر گرفته شده، همگان مقید به رعایت منافع ملی و حقوق حقه مردم باشند. احاد مردم از قومیتها، ادیان و مذاهب در ازادی کامل حق رای و انتخاب داشته، از حضور در عرصه و عرضه خود بعنوان منتخب هراس و واهمه نداشته باشند، دکانی بعنوان نظارت استصوابی وجود نداشته، مانعی برای منتخب شدن احاد مردم نباشد، روحانیون نیز بعنوان صنفی از صنوف جامعه حق رای و در معرض انتخاب قرار گرفتن را داشته، از ارجحیت و امتیاز بیشتری برخوردار نباشند. عنوان ادمها و میزان اعتبارشان در جامعه بر اساس میزان سودمندی و خدمات ایشان به مردم و میهن تعیین گشته، ارتباط با دایره قدرت داخلی و بیرونی نقشی در تعیین جایگاه مدیران کشور نداشته باشد. رأی و نظر ملت فصل الخطاب کلیه امور شده حاکمان مطیع و خدمتگذار مردم، در زمانی مشخص، محدود و پاسخگو به ایشان باشند. مجلس ملی مجلس مردم بوده، در پی احقاق حقوق انان و متعرض حاکمان در صورت قصور یا چشم پوشی از منویات ملت باشد. اوهام و خیال بافی در ایجاد مصادر و مناصب در کتابت قانون اساسی تاثیر نداشته شاکله حکومت ساده، همه فهم، در دسترس و در خدمت اهداف ملی باشد.

ایا اینهمه در چهارچوب اصلاحات تعریفی جائی داشته مورد توجه و خواست مصلحین است!؟ اگر جائی دارد که همه با هم اینراه اصلاح را پیموده، خواهیم رفت، وگرنه داستان اصلاح عنوان شده وقت کشی و طرح نقش همان شیر بی یال و دم و اشکم بر بازوی ان مفلوک درمانده بوده، دردی از دردهای این مردم خوب را بر طرف نساخته، نقش غمی بر نقاشی غمهای سی ساله ملت خواهد شد!!

اقای خاتمی مشکل اصلی کشور ایجاد نظام دینی با تقلید مضحکانه از سایه سلطنت و با نامی دروغین و بظاهر مذهبی بنام خلافت فقیه (ولایت) میباشد، این گره کور ساختار مدیریت غیر بومی کشور و باعث انحطاط میهن ما است که باید باز شده، برطرف گردد. ایا شما مقید به پاکسازی قانون اساسی کشور از این اصل خیانت بار، دروغین و بیگانه ساز هستید؟ مشکل و موجد مصائب سی ساله اخیر ایران حکومت دینی ساخته شده بدست هم لباسان شما و به خواست بیگانه است که ملیت و فرهنگ ایرانی را به دلیل اهداف صنفی و غیر ملی نشانه رفته، به عزت ایران بی توجه بوده اند. ایا شما مقید به تغییر اساسی در ساختار مدیریت کشور و تاسیس جمهوری ایرانی بدون پیشوند یا پسوند اضافه هستید؟ ایا شما قبول دارید که ثروت و بهای نفت ایران متعلق به مردم ایران است و نباید خرج رضایت پدرخوانده های نفتی گشته یا در لبنان و غزه هزینه امیال دیگران گردد؟ ایا شما معتقد به اصالت رأی و نظر مردم و غلبه ان بر اراء تمامی مسئولین سیاسی میباشید؟ اگر چنین است با پشتوانه مردم و با تحکم ناشی از اراده ملت، پیگیر ازادی رئیس جمهور منتخب مردم جناب موسوی و دوست و یاور عزیزشان اقای کروبی و دیگر همراهان و اسرای سبز ملت باشید و در کنار مردم خواستار محاکمه آمر اصلی این جنایات و عوامل مؤثر این حبس و حصر گردید.

اگر به همه موارد فوق معتقدید، راهتان با مردم یکی است اما اگر به لزوم اجرای این موارد اعتقادی ندارید راه ملت از شما جدا بوده، مطمئن باشید که مردم ایران در کنار ضعفا به صلح با ظالمین درمانده رضایت نخواهند داد. این وعده الهی و مکر خدایی است که ابرو از ظالمین برده در سراشیب سقوط غلطانشان ساخته، اوست که گوشها، چشمها و عقل حاکمان را به عمد از انان ستانده تا ورطه مهیب نابودی بدست خود را درک نکنند. این درد درمان ندارد و بدانید که نمیتوانید با ترغیب مردم به شرکت در انتخابات پیش رو برای رژیم جنایتکار دینی مشروعیت خریده تداوم بیهوده انرا تحمیل نمائید، عقوبت خون بنا حق ریخته جوانان وطن، عصمت بر باد رفته یاران میهن، ناله اندوه مادران و پدران ایرانی و اراده مردم بشما اجازه استفاده از این حربه و سازش با جائرین را بنام ملت نخواهد داد. جنبش سبز زنده و پویاست و ایده هایش چون خون در رگهای جامعه با حضور جوانان، زنان و مردان خوب وطن جریان داشته تا موسم ازادی و اعتلای میهن و فروپاشی بساط ظلم دینی به حیات مبارک خود در تقید به روح شهدا ادامه خواهد یافت، منتظر بمانید و با چشمانتان نظاره گر پیروزی ملتی صلح جو، اصیل و فرهنگی بر جور و ستم بنام دین باشید، اینجا ایران است مرز ازادگان وطن پرست و دلیران خدا جوی.

ایران پاینده- ایرانی سربلند/