مـی رويم که دوباره در روز 16 آذر شاهد بيداری نـسل جوان و دانشجويان آيـنده سـاز ميهنمان باشـيم . در اين روز همانطور که همگان باخبرند فراخوانهايی از جانب نيروهای فعال سياسی برای تجمع و تظاهرات داده شده است . در داخل ايـران با وجود فضای سرکوب و اختناق و در سـطح بين المللی در مقابل سفارتخانه های رژيم استبداد جمهوری اســلامی ، ايرانيان مـنزجر و متنـفر از ياوه گويهای سردمداران نظام ولايت فقيهی دور هم گرد خواهند آمد تا يکصدا به جمهوری اسـلامی « نه » بگويند و فرياد برآورند که جمهوری اسلامی « ايران » نيسـت .
ايران سی و سه سـال است که در اسارت و سِحر مشتی متوهم متحجر بسر می بـرد . متوهمانی که عقايدی قرون وسطايی را حربه ای برای کسب قدرت و امرار معاش نموده اند . ايکاش که اين توهمات و عقايد قابل رشد و تکامل می بودند ! بسيار روشنفکران تجدد گرايی تلاش در دادن جلوه ای پسنديده بر مذهب و مرام اين جماعت کردند ، اما متاسفانه بوی تعفن واپس گرايی و افکار متوهم و متحجر همواره قالب بوده و بقولی از کوزه همان برون تراود که در اوست !
شايد آنچنان که می بايست از ابتدا در برابر اين جماعت آخوند و در برابر خمينی نايستاديم ؟! شايد بيهوده به اميد رشد و تکامل و تصحيح افکار نادرست بوديم ؟! شايد هنوز هم باشند کسانيکه نمی دانند که يقين و ايمان اين جماعت به وجودی ماورايی و به مذهبی برتر ، فلسفه وجودشان و عامل اصلی تعصب و خشونت در کردارشان است . يقين و ايمان متحجر را با هيچ موضعه ای نمی توان ترميم نمود . تنها دفع وجود مبلغين و بانيان تحجر کارساز است .
همگان بر اين واقف هستند که اگر امروز در ايرانمان رفراندمی آزاد برگزار می شد ( خواستی که حق مسلم مردمان ايران است و برای کسبش هر حرکتی مناسب می باشد ) می ديديم که حاميان مغزهای پوسيده و متحجر حکومت حاکم معدودی بيش نيستند . ولی اقليتی اند که هم زر و هم زور را در اختيار دارند و بنا به يقين و ايمانشان به حقيقتی ماورايی به خود اجازه هر گونه برخورد و خشونت را می دهند . مگر فراموش کرده ايم که اين رژيم جنگ با مردم خود را از همان آغاز تولدش شروع نمود . محاکمات نمايشی و قتلهای پس از انقلاب به نام اعدام ، سرکوب تظاهرات دانشجويان در سالهای 59 و 60 ، فراری دادن و غصب اموال دگر انديشان ، قتل عام زندانيان سياسی در سال 67 ، قتلهای زنجيره ای و ... . و سرکوب اعتراضات برحق مردم پس از کودتای انتخاباتی 88 و ... ، اگر اين همه جنگ با مردم نيست ، آن را چه نامی بايد گذاشت ؟ البته اين همه تنها جنبه سياسی و فرهنگی جنگ با مردم است . نابودی اقتصادی ، حيف و ميل درآمد ملی و ضررهای خواسته و يا ناخواسته به طبيعت ايران هم همگی حالتهايی ديگر از اين جنگ با ايران و ايرانی هستند . بايد اذعان داشت که اين حکومت و اين حاکمان متوهم و متحجر بجز خشونت ، خون و تخريب برای ما ايرانيان ارمغانی ديگر نداشته اند . ساده انگاری است که همه تقصيرها را به گردن ديگران و به اصطلاح از ما بهتران بيگانه بياندازيم ! خمينی را ابلهان روشنفکر نما و فريب خوردگان ميهن خودمان به ايران بازگرداندند و هم خود ايشان و يا وارثان ايشان هستند که بايد بازماندگان و شاگردان مکتب خمينی را به زباله دان تاريخ بياندازند .
طبيعی اسـت که رژيمی که با مردم خود سر جنگ داشـته باشد و تحمل هيچ دگر انديشی که خرافات و توهمات دولتی را قبول ندارد را نکند و در زندانهايش بهترين گلهای جامعه پر پر بشوند ، با جامعه جهانی هم سر سازگاری نخواهد داشت . ابتدا شايد برای مدتی و برای تثبيت خود در داخل به اين و آن لبخند زدند ولی در نهايت مگر ارتجاع آخوندی می تواند تکامل و مدرنيسم ، دموکراسی و آزادی جامعه انسانی امروزين را تحمل کند ؟ سعی کردند انقلاب خود و مزخرفات و خرافات خود را صادر کنند . با دخالتهای موذيانه خود تنها جنگ را در منطقه چه در لبنان ، چه در عراق و چه در کشورهای فلسطين و اسرائيل عادت دادند . بجای مذاکره ، آشتی و تفاهم و همزيستی بذر خباثت ، تنفر و خشونت را پاشيدند . مشخص است که برای مصون بودن از خشم مردم و جامعه جهانی هر روز بايد سطح خشونت در داخل و دخالت در خارج را بالا ببرند . اگر ديروز تنها در نماز جمعه پرچمی را آتش می زدند ، امروز ساختمان سفارتخانه ای را به آتش ميکشند . البته دراين کار مهارت فراوان و تجربه هم دارند . اين بار اولی نيست که حرکتی را بتوسط مزدوران جيره خوار خود انجام می دهند و آن را بنام مردم و ، از همه مسخره تر ، به نام دانشجويان می گذارند . دانشجو آزاديخواه است و نه آزادی ستيز ! دانشجو برای ساختن است و نه برای تباهی ! تصرف يک سفارتخانه اعلان جنگ و تجاوز به حريم و به معنای آزادی ستيزی است .
بـاری همانطور که می بينيم جنگ را جمهوری اسلامی سالهاسـت با همگان شروع کرده اسـت . ما مردم ايران که اين رژيم را از خود نمی دانيم بايد قاطعانه و با صراحت فرياد برآوريم که جمهوری اسلامی « ايران » نيست ، « نه » به جمهوری اسلامی و « نه » به جنگ بگوييم . کسی به جز اين قوم متحجر با ايران و ايرانی دشمنی ندارد . قبل از آنکه ولايت فقيهی باشد ، ايران بوده و بعد از مرگ ولايت فقيه ايران باز هم پايدار، استوار و در کنار ديگر کشورهای جهان خواهد ماند .
روز 16 آذر يکی از روزهای ابراز خشم و انزجار ما باشد و در اين روز با حضورمان به جهانيان نشان بدهيم که مردمی صلح جو و متمدن هستيم . نشان بدهيم که تظاهرات مردمی به چه معنا و به چه شکل است . آنچه رژيم توسط معدودی جيره خوار فريب خورده انجام می دهد با فرهنگ ايرانی بيگانه است . حضورانبوهمان به جهانيان اميد خواهد داد که هم دشمن مشترکمان کم نيرو است و هم قادر به انجام تلاشی مشکل گشا هستيم و نيازی به استفاده از مقابله و درگيری نظامی نيست . بديهی است که تحريم همه جانبه جمهوری اسلامی مخصوصا از نظر ديپلماتيک در جهت منافع ملی ما و برای تسريع مبارزه ، مفيد و لازم است . از کشورهايی مانند چين و روسيه بايد قاطعانه بخواهيم که دست از ياری رسانی به نظام جمهوری اسلامی بردارند و بدانند که پس از جمهوری اسلامی فردايی خواهد بود .
بياييم و تاريخ را ورق بزنيم و به همگان نشان بدهيم که آنزمان که در نبود مخاطب و دورنمايی روشن ناچار به مذاکره و مدارا با سردمداران جمهوری اسلامی بودند ، گذشته است .
جمهوری اسلامی « ايران » نبوده ، نيست و نخواهد بود .
دکتر محمود مرادخانی
دهم آذر ماه 1390
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید