رفتن به محتوای اصلی

دید مقایسه ای عبور از بحران یا آخرین سد؟

دید مقایسه ای عبور از بحران یا آخرین سد؟

یک موضوع کلیدی که تاکنون همواره از سوی ناظرین سیاسی به عنوان نقطه قوت رژیم اسلامی محسوب می شود این است که رژیم اسلامی در طول عمر30 ساله حود با ایجاد بحرانهای مصنوعی و گاه ناخواسته دو هدف عمده را دنبال می کند:

1- سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی و عدم کفایت در اداره امور کشور

2- از میان برداشتن رقبای خود از صحنه و قبضه کردن قدرت مطلق

نگاهی به تاریخ 30 ساله این رژیم نشان می دهد که نظریه تداوم حکومت بر روی امواج بحرانها تا جدود بسیار زیادی صجت داشته است. نخستین بحرانی که رژیم ایجاد نمود اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان 1358 بود با اشغال سفارت به دو هدف استراتژیک دست یافت: نخست آنکه دولت لیبرال مهندس بازرگان را از صحنه قدرت حذف کرد و دوم آنکه آمریکا ستیزی را محور سیاست خارجی خود قرار داد. اتخاذ سیاست خارجی حول محور آمریکا ستیزی مانند اهرمی در دست رژیم بوده و هست تا به بهانه دشمن ستیزی هرگونه ندای آرادیخواهی و مطالبات مدنی را در گلو خفه کند. حتی در مرحله کنونی نیز شاهد هستیم که خامنه ای در سخنرانیهای خود به کرات کلمه دشمن را به کار می برد تا با عبور از مرز این الفاظ بر این ادعا که او ناجی مردم خون به جگر نشسته است مصر بوده و با وقاحت تمام هر زمان که ظلم و ستمش قابل توجیه نباشد انکار و آنجا که صلاح می بیند با تاکید بر رعایت حقوق شهروندی، دادخواهی شهروندی که او سنگش را به سینه می زند مورد تعرض قرار داده و آنها را دشمن و مشتی آشوبگر خطاب کند.

دومین بحرانی که رژیم برای استحکام پایگاه خود بدان نیاز داشت خمله دول خارجی بود. در راستای تحقق این امر رژیم با ایجاد تحریک شیعیان عراق سرنگونی رژیم صدام حسین را در سال 1358 در دستور کار خود قرار داد، به گونه ای که رژیم بعثی را وادار کرد تا برای حفظ خود در شهریور 1359 به خاک ایران حمله کند، حمله صدام حسین به تحکیم پایه های استبدادی رژیم اسلامی کمک زیادی کرد. در پی این حمله رژیم تمامیت خواه اسلامی توانست دیگر مدعیان قدرت مانند سازمان مجاهدین خلق و همینطور رئیس جمهور منتخب، بنی صدر را با موفقیت از صحنه سیاسی ایران حذف کند. حمله ایران و عراق می توانست با فتح خرمشهر پایان یابد ولی خمینی با خیره سری 6 سال تمام در رویای راه قدس از کربلا می گذرد، جنگ را ادامه داد و در نهایت با سر کشیدن جام زهر به قبول خفت بار قطعنامه 598 تن در داد، شدت تلخی این جام زهر به حدی بود که حتی فتوای قتل سلمان رشدی و ماجراجویی بین المللی نیز نتوانست روحیه خمینی را به حال اولش بر گرداند.خمینی در کمتر از یک سال بعد ازاتمام جنگ دارفانی را وداع گفت.

مرگ خمینی می توانست منجر به بحران رهبری در درون نظام گردد اما با تدبیر رفسنجانی و انتخاب خامنه ای به سر انجام رسید، پرداخت بهای این صحنه پردازی را قتل احمد خمینی بود که در سن 49 سالگی بدست عوامل اطلاعاتی رفسنجانی و خامنه ای به مرگ زودرس مبتلا شد مبادا موی دماغ این دو سالار گردد.

رژِیم اسلامی همواره قتل مخالفین حود را در خارج از کشوربه عنوان بخشی از پروژه کشتار درمانی دنبال کرده است. تنها در پی قتل رهبران دمکرات در رستوران میکونوس بود که با پافشاری یک قاضی آلمانی به نام........ ،دستان خامنه ای ، رفسنجانی ، علی فلاحیان و دکتر علی اکبر ولایتی آشکارا به عنوان قاتل در صحنه جهانی رو شد ، این رسوایی رژیم را دچار چنان بحران عمیقی کرد که تنها روی کار آمدن خاتمی می توانست تا حدودی آبروی بر باد رفته رژیم را خریداری کند.با روی کار آمدن خاتمی و اوج گیری سطح مطالبات مردم رژیمی که همواره با تکیه بر اصل سرکوب زنده بود این بار با خیزش 18 تیر روبرو شدو. که البته با رفتارهای سرکوب گرانه رژیم همانند پرتاب دانشجویان بیگناه از پنجره به داخل محوطه خوابگاه ،قتل و خونریزی و به اسارت گرفتن تعداد زیادی از افرادی که در پی احیای حقوق حود بودند ،فروکش کرد.

در تمامی این بحرانها رژیم توانست با تکیه بر دو عامل دغل بازی و اعمال خشونت جان سالم بدر برد. از سوی دیگر در تمامی این بحرانها علیرغم اختلافات درون نظام، هر گاه که کل سیستم در خطر بود همه دست اندرکاران رژیم در نجات آن کوشا بودند و متحد. از جمله جناح اصلاح طلب در پشت پرده به ساخت و پاخت با دستگاه ولایت فقیه پرداخت و رژیم را از لبه پرتگاه نجات داد.اکنون در پسامد انتخابات 22 خرداد ،رژیم با بحرانی مواجه شده است که با گمانه زنیهای او قابل درمان نیست.کشتارهای دسته جمعی،تجاوز و.....همه وهمه آتشفشان خاموش است، ماهیت و جنس این جنبش بسیار متفاوت است چرا که اولا از دل این نظام جنبش مدنی ریشه دوانده ،ثانیا بر خلاف بحرانهای قبلی که تمامی اجزاء حکومت جهت حفظ نظام با هم متحد می شدند این بار بخشی از بدنه رژیم در زندان بسر می برند. وضعیت فعلی عمدتا یاد آور پاییز 1357 است که شاه در دفاع از خود نخست وزیر 13 ساله خود، هویدا را به زندان انداخت . که تنها خود را نجات نداد بلکه هویدا را نیز به کشتن داد.این بار این بحران آغاز مرگ دیکتاتور است.جنبش مدنی ایران با پیشینه 100 ساله خود در دستیابی به دمکراسی امیدوار است این سد را پشت سر بگذارد.

از سرزمین سر سبز گرگان فعال جنش مدنی ایران

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید