رفتن به محتوای اصلی

تقسیم جنبش سبز به داخل نشین و خارج نشین، ترفند تفرقه افکنانه ی رژیم است

تقسیم جنبش سبز به داخل نشین و خارج نشین، ترفند تفرقه افکنانه ی رژیم است

ما همه یک نداییم، ما همه یک صداییم

 پس از ۳۰ سال جنبش سبز توانست تمام ایرانیان چه در داخل مرزها و چه بیرون مرزها را با یکدیگر همبسته کند و البته شگون این همبستگی، به دلیل همصدایی ایرانیان از هر مرام و مسلک بر سر اصولی جهان شمول و مدرن یعنی حقوق بشر و دموکراسی است. ۳۰ سال بود که رژیم ولایی، ایرانیان مهاجر را افرادی خوشگذارن و بی درد تصویر می کرد تا ضمن تشدید فشار خود بر ایرانیان داخل کشور، بین ایرانیان داخل و خارج، تفرقه و نفرت ایجاد کند. جنبش سبز، چون توفانی تاریخی تمام آن تبلیغات و لجن پراکنی ها را شست و با خود برد. در طول ۸ ماهی که ایرانیان داخل کشور با دلاوری تمام، با دستان خالی و یک روبان سبز برای احقاق حقوق انسانی خود به مصاف نظامیان ددمنش حکومت اسلامی رفتند و از جان و مال و سلامتی و موقعیت شغلی و تحصیلی خود گذشتند، اکثریت ایرانیان خارج نشین نیز با درک شرایط حاکم بر هموطنانشان، پابپای آنها فریاد مظلومیت نداها و سهرابها را به دنیا رساندند. در تمام این دوره خارج نشینان تلاش کردند حتا شعارهایشان را از داخل کپی برداری کنند و کاملن مراقب بودند که حتا یک گام در بیان مطالبات هموطنانشان در داخل از آنان پیش نیافتند و چیزی نگویند که با فریاد جوانان در داخل مغایر باشد. شهرهای اروپایی و آمریکایی، صحنه ی همبستگی دوباره بین ایرانیانی بود که از هر گروه و اندیشه و قومیت و مذهبی، کنار هم گرد آمده بودند تا نگذارند هم میهنان شرافتمند آنان زیر چرخهای ستمگرانه حکومت ولایی-نظامی له شوند و کشورهای دنیا بتوانند با چشم بستن بر واقعیات درونی ایران همچنان به معامله و سودجویی های اقتصادی ادامه دهند. شبکه ها و رسانه های جهان به تسخیر صحنه های دلاورانه مبارزان داخل و نیز پشتیبانی های گسترده هم میهنان آنها در خارج درآمد. از پاریس تا تورنتو، از نیویورک تا کوالالمپور و از برلین تا دوبی، همه جا به تسخیر سبزها در آمد. کشورهای جهان یکی یکی شروع به سرزنش حکومت اسلامی کردند. در ابتدا جنبش سبز را موجی گذرا می دیدند که به مرور زمان از کار خواهد افتاد، اما هر چه بیشتر گذشت و دنیا متوجه گستردگی و عمق روزافزون این جنبش شد، کشورهای جهان نیز یک به یک به این واقعیت اعتراف کردند که این رژیم دیگر آینده ای ندارد. بیان این امر تیر خلاص به حاکمان ستمگر و جنایتکار ایران بود. رژیم وحشتزده از این همبستگی که در حال شکلگیری بود، همزمان با سرکوب در داخل، شروع به به فرستادن مزدورهای خود به خارج برای شناسایی مخالفان و تهدید خانواده های آنان در ایران کرد، غافل از آنکه ما بی شماریم. اما اوج جنایات رژیم که در عاشورای خونین ۱۳۸۸ رخ داد و تصاویر ارسالی از آن به دنیا، به درستی سیمای یک حکومت درنده ی مستاصل را در همه رسانه ها نشان داد و حکومت بر این خیال عبث که با وحشیگری مضاعف، می تواند جلوی موج رو به افزایش سبزها را بگیرد، در دام خشونت بیمارگونه ی خود افتاد و ته مانده اعتبار مشروعیت مذهبی اش هم ته کشید و اکنون چون دیوانه ای در بند و مستاصل، برای فرار از بهمنی که در ۲۲ آن ماه بر سرش نازل میشود به هر جنگ روانی و نیرنگی متوصل میشود. ایرانیان خارج از کشور نیز در کنار هم میهنان داخل کشور روز ۲۲ بهمن را به کابوس سهمگین رژیم تبدیل خواهند کرد. یادآوری میشود که تفرقه افکنی بین ایرانیان داخل و خارج در روزهای اخیر و پس از اعلام مواضع و مطالبات گروههای گوناگون در پی بیانیه ۱۷ میرحسین موسوی به شدت اوج گرفته است. مزدوران یا منفعت طلبان درون رژیم در هیات دوستان جنبش سبز، شروع به خط کشی های خودی- غیرخودی کرده اند و عده ای نادان یا ناآگاه هم که تحت تاثیر موج تبلیغات هدفدار آنان قرار گرفته اند، ایرانیان خارج را متهم به فاصله گیری از داخلی ها می کنند. اما واقعیت آنست ایرانیان پس از ۳۰ سال دریافته اند که اعضای یک پیکره هستند و آنها هم که در خارجند، می دانند که میدان مبارزه داخل کشور است، پس آگاهانه از مردم درون کشور پیشی نگرفته و نمی گیرند و با استفاده از امکانات فن آوری که این روزها دنیا را به هم نزدیک کرده است، شعارها و مطالبات داخلی ها را بحث و تحلیل می کنند و با استفاده از فضای باز رسانه ای خارج، در ایجاد یک گفتمان گسترده ملی برای حصول به اهداف آحاد ملت که گام نخست آن نیز دسترسی به انتخابات آزاد و صندوق رای است، تلاش خواهند کرد و این دقیقن کاری است که با این بیانیه ها انجام می گیرد. باید فضای نقد و بررسی برای آینده ایران را گرامی داشت و از آن استقبال کرد. نباید فریب کسانی را خورد که از یک سو می گویند در داخل امکان نقد و بررسی مطالبات نیست و با شگفتی از سوی دیگر انجام آن را در بیرون از کشور را هم نمی تابند و می خواهند با تفرقه اندازی، به جنبش و آینده آن آسیب برسانند. باید با هشیاری ترفندهای نخ نمای حکومت را خنثا کنیم و فریب تز «تفرقه بیانداز و حکومت کن» و تقسیم بندیهای منحط آنرا نخوریم. ایرانی ایرانی است. ما ایرانی داخلی-خارجی نداریم. ایرانی مسلمان-کافر، خودی-غیرخودی، فارس-کرد و غیره نداریم. تنها تقسیم بندی ما فقط ایرانی تروریست – ایرانی صلح طلب است.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید