رفتن به محتوای اصلی

محمد خاتمی دوبار وارد صحنه می شود

محمد خاتمی دوبار وارد صحنه می شود

نمایش تازه خاتمی و استمرار طلبان

 

نمایش انتخاباتی دیگری در پیش است. رژیم در تدارک برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در  ۱۴ اسفند ماه امسال می باشد. صحنه باید بگونه ای چیده شود که بتواند حداکثر مردم ناامید و مردد و به اصطلاح خاکستری را به پای صندوق رای بکشاند.
معمولا نیروی فعال و غالب در پای صندوق های رای، همیشه طبقه متوسط بوده است که امروز بعد از ۲۶ سال شرکت پرشور در انتخابات و چند بار تساهل و از خود گذشتگی و به امید اصلاحات ساختاری و تغییر در  سیستم‌ حکومتی، با پرهیز از خشونت به پای صندوق آرا آمده است. تجربه شرکت در هفت انتخابات ریاست جمهوری و شش انتخابات مجلس شورای اسلامی بعد از خرداد ۷۶ نشان داده است که هربار بعد از پایان انتخابات، منتخبین قولهای خویش را فراموش کرده، مردم به حاشیه رانده شده و باز هم آش همان بوده است و کاسه همان. قبل از انتخابات " میزان رای مردم " بوده است  اما بعد از آن باز هم از زبان رهبر شنیده اند که " مردم صلاحیت اظهار نظر در امور مهم و اساسی را ندارند" و فقط باید به صف شده و سرود " سلام فرمانده " را زمزمه کنند! 
امروز جمهوری اسلامی به درجه ای از استیصال رسیده که برای سرخ نگاه داشتن صورتش دوباره دست بدامان اصلاح طلبان حکومتی شده و آنان را از صندوق عروسک های خیمه شب بازی در آورده تا به ویترین انتخاباتی اش جلوه و جلای بیشتری بدهد. بتازگی چهره های معروف اصلاح طلب حکومتی دوباره آفتابی شده و اجازه برگزاری گردهمایی و سخنرانی یافته اند و جدیدترینشان محمد خاتمی است که باز هم عبای شکلاتی اش را بر دوش انداخته، ریشش را آرایش کرده و خندان به صحنه بازگشته است. او دیروز با فراخواندن یک شورای من درآوردی با عنوان "شورای مرکزی کانون زندانیان مسلمان قبل از انقلاب" و سخنرانی در آن گردهمایی، آغاز یک نمایش انتخاباتی جدید را کلید زد. انتخاب همین نام پرطمطراق و تاکید بر صفت " مسلمان " برای این زندانیان سابق نشاندهنده اینست که خاتمی و جناح حکومتی که ایشان بعنوان سخنگویش شناخته می شود همچنان خود را نماینده مسلمانان دانسته و قرار نیست که غیر مسلمانان در ایران بعنوان شهروند به رسمیت شناخته شوند.

سخنرانی او مانند یک مانیفست حاوی نکات و هدف گذاری هایی بود که ظاهرا او و طرفدارانش با شرکت در انتخابات سعی در محقق کردن شان را دارند. رهبر اصلاحات تاکید کرد که " نظام باید خود را اصلاح کند. قانون اساسی عیبهای زیادی دارد که باید اصلاح شود." گرچه بلافاصله هم توضیح داد که " اما الان نمی گویم که عوض شود بلکه باید در فضایی دموکراتیک بنشینیم و بحث کنیم و اصلاحات لازم را بعمل آوریم."باز هم وعده سرخرمن و بزک نمیر بهار می آد!؟ ما فراموش نکرده ایم که او در تیرماه ۷۸ خطاب به کسانی که ضرورت تغییر قانون اساسی را مطرح کرده بودند با فریاد اعلام کرد که " اینان خائن به انقلاب و اسلام هستند." آیا اکنون باید به او اطمینان کنیم که فعلا برای جلب آرا شعار نمی دهد تا فردا دوباره رای دهندگان را در خیابان با آتش به اختیاران قداره بند تنها بگذارد؟ 
او در بخشی از سخنانش در انتقاد از حاکمیت و توضیح اسلام و جمهوریت گفت " آیا اسلامی که امروز از آن دم می زنند همان اسلام سازگار با جمهوریت است؟ این اسلامی که امروز وصف جمهوریت شده، اسلامی که در نوفل لوشاتو مطرح شد نیست." در واقع او با این اشاره زیرکانه تعهد و پایبندی اش را با امام و مقتدایش خمینی به رخ کشید و سپس با انتقادی تلویحی که " هرجا اختیار هست باید مسئولیت هم باشد" انتقادی نیم بند هم به عدم مسئولیت پذیری علی خامنه ای کرده است، و خطاب به خبرگان رهبری می گوید " خبرگان اگر در جایگاه واقعی خود باشد کارش نصب و عزل رهبری و نظارت بر رهبر و دستگاههای منسوب به اوست" واقعیت اینست که حاکمیت جمهوری اسلامی متوجه رویگردانی مردم از نظام و عدم اعتماد به دستگاههای اجرایی کشور شده. ریزش شدید هواداران رژیم نیز ضرورت تغییر در سیمای ظاهری نظام را عاجل کرده است. با روی کار آمدن ابراهیم رئیسی و مجلس یکدست سپاهی و بسیجی، همزمان با تورم و گرانی سرسام آور بر نارضایتی و مخالفت مردم با کلیت نظام افزوده شده و اتخاذ سیاستی دیگر را با اتحاد و ائتلاف جناحین حکومتی ضروری ساخته است. ظاهرا سیاست پاندولی اصلاح طلب-اصولگرا روش از پیش آزموده جمهوری اسلامی است که دوباره در دستور کار قرار گرفته است.

محمد خاتمی قبلا هم نشان داده است که در بزنگاههای مهم یار و یاور رهبر جمهوری اسلامی بوده و با چهره خندان و عبای شکلاتی به یاری او خواهد آمد. او دیروز در تجمع اعلام آمادگی برای حضور در نمایش انتخاباتی پیش رو به صراحت گفت که " نه از انقلاب پشیمانم و نه جمهوری اسلامی را رد می کنم، اما حرفمان اینست که برگردید به جمهوری اسلامی و خود را اصلاح کنید!" و با این اظهارات التزام خود را به نظام اعلام کرد. راهکار او برای اصلاح نظام هم بوضوح وفاداری اش به کل ساختار نظام را نشان داد تا علی خامنه ای در سپردن کشتی توفان زده نظام به او تردید نداشته باشد. او گفت " خبرگان به نمایندگی مردم نقش کنترل قدرت فائقه را داشته باشد و شورای نگهبان در نقش درست خود باشد و مجمع تشخیص نماینده عرف کارشناس باشد." او با این توضیحات در واقع وفاداری خود و اصلاح طلبان را به چهار ستون اصلی جمهوری اسلامی اعلام کرده و تاکید نمود که آنها قرار نیست تغییری در آن بوجود بیاورند. این چهار ستون عبارتند از ولایت مطلقه فقیه، مجلس خبرگان، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام که طبق وعده  محمد خاتمی سه ارگان اخیر باید بعد از این بهتر عمل کرده و نظارت بر ولی فقیه را آنطور که روی کاغذ شرح داده شده بخوبی انجام دهند، تا هم حال جمهوری اسلامی خوب شود و هم اوضاع کشور سامان یابد!
او خطاب به مسئولین و در واقع طوری که مردم بشنوند و نسبت به آینده کشور تحت مدیریت ایشان امیدوار شده و پای صندوق های رای بروند گفت " هدف حکومت باید توسعه و رفاه باشد.....خود اصلاح باشد......قانون اساسی هم عیبهای زیادی دارد که باید در فضای دمکراتیک اصلاح شود." آیا ما همین حرفها را در آستانه انتخابات گذشته نشنیده بودیم؟ این حکومت هربار کفگیرش ته دیگ خورده و فریاد اعتراض مردم بلند شده،  بعد از ناامید شدن از سرکوب و ساکت کردن مردم دست بدامان شامورتی بازان به اصطلاح اصلاح طلب شده و در نمایشات انتخاباتی دست و بالشان را باز گذاشته تا مقداری از درد دلهای مردم را در تریبونها فریاد کرده و امید تغییر را در جامعه بوجود آورده و تنور انتخابات را گرم کنند. مردم اما این وعده و وعیدهای دوران انتخابات را تا کنون بکرات شنیده و شاهد بوده اند که در فردای انتخابات ‌منتخبین دیگر به رویشان نمی آورند چه گفته اند! مگر مردم فراموش کرده اند که سید محرومان ابرآیم رئیسی قرار بود سالیانه یک میلیون مسکن بسازد و دریغ از یک خانه که تا کنون ساخته شده باشد!؟ چرا باید امروز به خاتمی و وعده تغییر قانون اساسی اش اعتماد کنیم وقتی ایشان همچنان به ولایت مطلقه فقیه وفادار است و تمام ارگانهای منصوب و بدون نظارت و کنترل او را تائید می کند، در حالیکه سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی تحت فرمان او ‌آتش به اختیار و آزادانه به سرکوب مردم مشغول هستند!؟ یادمان هست که خاتمی در اوج قدرت و برخوردار از ۲۲ میلیون رای اعتراف کرد " در این‌ مملکت رئیس جمهور فقط یک تدارکات چی است " طبعا امروز که او از چنین پشتوانه ای هم برخوردار نیست، نمی توان به قولها و اشک هایش اطمینان کرد. خاتمی در بخش دیگری از حرفهایش  گفت " امیدوارم حضرات در راس امور، مصلحت را بشناسند و در نظر بگیرند و فضا را باز کنند"! آقای خاتمی، فقط با امیدواری کار پیش نمی رود، حضرات در راس امور مار خورده و افعی شده اند. انگبین قدرت هم بد جوری زیر دندانهایشان مزه کرد و به راحتی و با قسم و آیه صندلی قدرت را وانمی گذارند. مردم قبلا به این‌آگاهی رسیده و درست به همین دلیل در خیابانها شعار دادند " فقط کف خیابون، بدست می آد حقمون". شما دیگر با فراخواندن مردم پای صندوقهای رای قادر به خریدن زمان و استمرار نظام نیستید. نشنیدید که مردم با فریاد به شما گوشزد کردند " اصلاح طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا "؟ وقتی علی خامنه ای انواع نیروهای سرکوبگر را آتش به اختیار کرده و به جان مردم انداخته از آنها انتظار نداشته باشید باز هم به وعده های شما امیدوار شده و برای اصلاحات ادعایی شما پای صندوقهای رای حاضر شوند. مردم ما امروز به چیزی کمتر از سرنگونی جمهوری اسلامی راضی نمی شوند. آنها فقط به سقوط نظام شما می اندیشند و امیدوارند که این را سازمانهای اپوزیسیون هم فهمیده و دریافته باشند که باید با اتحاد و ائتلاف حداکثری همه نیرو هایشان را برای تحقق این آرزوی همگانی به صحنه بیاورند. اتحاد همه نیرو ها برای بزیر کشیدن این رژیم قرون وسطایی یک ضرورت اساسی است.
محمود علوی.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید