رفتن به محتوای اصلی

قاصدک سروده ای برای کودکان کار؛ آهنگ جدید آریا آرام نژاد در آستانه حبس+ویدئو
31.12.2012 - 15:10

آریا آرام نژاد هنرمند جوان و درد آشنای کشورمان پیش از انتقال به زندان برای اجرای سه ماه حبس تعزیری آخرین سروده خود با عنوان ” قاصدک” به کودکان کار تقدیم کرد.

به گزارش کلمه،این هنرمند جوان که طی سه سال گذشته برای سروده های حماسی و اعتراضیش چند بار به زندان رفته است، اینک در آستانه اجرای سه ماه حبس تعزیری آخرین سروده خود را به مردم ایران تقدیم کرده است.

وی که شرایط کودکان کار را بدتر از نسل سوخته می داند در توصیف قاصدک می نویسد: این ترانه ادای دینی است به فرشتگان کوچکی که محصول خانواده های ناتوان وجامعه ای پرتنش هستند. کودکانی که نقشی در آمدنشان نداشتند اما جور “یک زندگی سخت” را می کشند. دوست داشتم صدایشان باشم و به سهم خود قدمی برایشان بردارم تا دیرنشده، تا تمام کودکیشان پر از خاطرات خیابان و کار نشده است.

به گزارش کلمه، سال گذشته این هنرمند جوان در یک اقدام بی سابقه بار دیگر به جرم ارائه آثار هنری و با استناد به ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.

هر چند او به حکم خود اعتراض کرد، اما روز گذشته قاضی میری این حکم را به سه ماه تقلیل داد و در متن حکم این هنرمند سبز آمده است که من اقدام تبلیغی علیه گروه “مخالف” نظام! گویی تعجیل در تایپ این حکم موجب شده که چنین اشتباهی در متن حکم بوجود آید.

سال گذشته در زمان برگزاری دادگاه اول آرام نژاد بارها به او توصیه شده بود که از گرفتن وکیل خودداری کند اما در حالی که این هنرمند جوان بعد از گذراندن دوره محکومیت خود آزاد شده است بار دیگر در نبود وکیل مدافع به جرم ارائه آثار هنری به زندان محکوم شد.

پیش از این بارها مسئولان قضایی شهرستان با ابراز تاسف از وضعیت بوجود آمده گفته بودند که جای هنرمند زندان نیست و اینک بار دیگر برای آریا آرام نژاد حکم زندان تعزیری صادر شده است.

آهنگهای صد سال دیگه، دلتنگی ، برای لمس آزادی و ترانه تلخ از جمله موارد اتهامی جدید این هنرمند جوان بود. همچنین دیدار با سید محمد خاتمی و مادر سهراب اعرابی هم از موارد اتهامی آریا آرام نژاد بود که منجر به به نه ماه حبس تعزیری برای این جوان هنرمند شده بود.

آریا آرام نژاد، هنرمند جوان و آهنگ‌ساز نام‌آشنای هوادار جنبش سبز است که پس از عاشورای ۱۳۸۸ ترانه‌ای با عنوان «علی برخیز» منتشر کرد. او چندی بعد، در پی استقبال قابل توجه از این اثرش در فضای مجازی، در ۲۶ بهمن ماه ۱۳۸۸ توسط اداره اطلاعات بابل به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیر شد. او پس از گذراندن ۳۵ روز انفرادی و زندان که تمام این مدت را در بند انفرادی زندانهای متی‌کلا شهرستان بابل و بازداشتگاه اداره اطلاعات شهرستان ساری سپری کرده بود، به قید وثیقه آزاد و سپس در دادگاه انقلاب شهرستان بابل به نه ماه حبس تعزیری محکوم شد.

آبان ماه سال گذشته نیز وی بار دیگر بازداشت و به زندان بابل منتقل شد که بعد از تعطیلات نوروزی در حالی که قرار بود بار دیگر عازم زندان شود، حکم آزادیش صادر شد.

اینک قرار است که آریا بار دیگر برای اجرای سه ماه حبس به زندان بابل برود، جایی که سال پیش خاطرات خوشی برای او به همراه نداشت. سال گذشته، پنج مامور اداره اطلاعات استان مازندران با ورود به منزل این هنرمند جوان هوادار جنبش سبز در بابل، او را بازداشت کردند. این در حالی است که او در همین روز برای برای پیگیری پرونده خود در مرحله تجدیدنظر، به شهر ساری و دادگاه استان مازندران مراجعه کرده و در زمان هجوم ماموران، تازه از ساری برگشته بود.

متن آخرین سروده این هنرمند جوان در آستانه اجرای سه ماه حبس تعزیری به شرح زیر است:

قاصدک از تو چه پنهون خیلی وقته گله دارم
خیلی وقته از خوشی ها رفتم و فاصله دارم
قاصدک خوشا به حالت رفتی و خبر نداری
نمیبینی بچه ها رو که میمیرن از نداری
دخترا جای عروسک ، کاسه ی گدایی دارن
تا که خرج زندگی رو مثل یک مرد در بیارن
لرزه هاشونو ندیدی تو شبای سرد بهمن
هم ُ تو بغل میگیرن تا که با سرما بجنگن
چشمای معصومشونو ، وقت التماس ندیدی
“مادرم مریضه آقا” تو اینا رو نَشِنیدی
نشنیدی وقتی که میگن ، یه سیگار آقا یه دونه
نذارین خواهرم امشب تو گرسنگی بمونه
تو رو قرآن یه گل سرخ … ازتون که کم نمیشه
بخرید آقا تموم شد ،همه بردن آخریشه
سایشونم از خجالت ، دیگه باشون راه نمیاد
اعتراضیم ندارند ، ازشون صدا نمیاد
قاصدک خبر نداری شب بچه ها درازه
چون نمیخوان که تموم شه خواب یه لباس تازه

 

آریا آرام نژاد در صفحه شخصی خود در مورد این سروده نوشته است:

جرقه اش زمستان سال پیش در زندان زده شد ،و امسال در آستانه زندانی دیگر، قاصدک را به دنیای موسیقی فرستادم.

به این فکر میکردم که ما خود را نسل سوخته می دانیم با کودکی نه چندان بد ،اما کودکانی که کودکی خود را در خیابان می گذرانند و سهمشان از کار بسیار بیشتر از توان و جثه آنهاست ،فردا خود را چه می نامند؟

انکارشان فایده ای ندارد ،هر چقدر هم خودمان را دور نگه داریم ،تا نه فقط لباس و کودکان متفاوت ما ! بلکه روحمان ،خاکی و آزرده نشود ،هر چه شیشه ها را بالا بکشیم ،سرمان را برگردانیم ،و چنگ به گلوی وجدانمان بیندازیم، باز آنها با چشمان معصومشان درهمین نزدیکی به ما خیره شده اند، کافی ست به اولین خیابان برویم…
آنها مثل همه کودکان دیگر ،مهربانی راخوب می فهمند ،و شاید بسیار بیشتر از کودکان ما قابل و لایق نگاه پدرانه و مادرانه باشند که آنها مثل خود ما، نان آورانند. به کودکی و تلاش شان احترام بگذاریم.

این ترانه ادای دینی ست به فرشتگان کوچکی که محصول خانواده های ناتوان وجامعه ای پرتنش هستند .کودکانی که نقشی در آمدنشان نداشتند اما جور “یک زندگی سخت” را می کشند .دوست داشتم صدایشان باشم و به سهم خود قدمی برایشان بردارم تا دیرنشده، تا تمام کودکیشان پر از خاطرات خیابان و کار نشده…

در آخر می خواهم تشکر ویژه داشته باشم از همه دوستان نازنینی که در این کار با من همکاری و همدلی داشتند تا آهنگ قاصدک قبل از زندان دوباره منتشر شود و ممنونم از شما دوستان خوبم که با همراهی تان ،درترانه هایم جاودانه هستید .
تا آمدنم و ترانه ای دیگر خـــــــــــــــــــــــــــــدا نگهــــــــــــــــــــــــــدار.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.