رفتن به محتوای اصلی

برآمدم

برآمدم

 

پیشکشِ زنان و در ردِ نابرابری و خشونت بر علیه زنان

 برآمدم

ز تارکِ افلاک

چنان که خورشید

از کناره های خسته ی خاک

ز بیکران

برآمدم چنان که ماه ز قوسِ اندوه

به تابشِ آتشین شعور

ز کهکشان

برآمدم

چنان که صاعقه ی سیم ز سینه ی سنگ

ز برگ برگِ تبسّم

به شیوه ی شبنم همیشه روشن

برآمدم

ز ژرفِ هستیِ تابان

چنان که طغیانِ رنگ

به خلوتِ تاریک

چنان که درخت

ز دانه ی نور

ز لبخندِ تُرد وُ صریحِ بلور

برآمدم

چنان که کوه

ایستاده بر آستانه ی زمان

رخشنده بر زمین وُ با شکوه

چنان که آذرخش وُ ابر

به نم نمِ باران

برآمدم

چنان که امید

ز دوردستِ حوصله سوزِ صبر

ستاره ی دور، سپیده ی نزدیک

برآمدم

چنان که امواجِ واژه وُ شور

نسیمِ ساده ی دریا وُ در سخن

هجای جاری وُ مصرعِ عصیان

که در رگِ شب فکنده تلاطم

درنوشته فواصل وُ فرمان

پای فشرده بر آغازِ روز

برآمدم

چنان که همیشه ی گلشن

زیباشگفت به هیأتِ زن

2011-11-25

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

منبع:
http://rezabishetab.blogfa.com

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید