افشاگری اکبرگنجی از دیدار محرمانه روحانی و خامنه ای

امروز- ۳۰ تیر ۱۳۹۶- فقیهان درباری، به فرمان سلطان، به شدت حسن روحانی را مورد تاخت و تاز خود قرار دادند. فقط به سه نمونه زیر بنگرید:

الف- آیت الله علم الهدی- نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی- در نماز جمعه مشهد به صراحت گفت که حسن روحانی از حیطه اسلام خارج است و خداپرستی و مسلمانی جز با جنگ با آمریکا امکان پذیر نیست. علم الهدی گفت :

"در بین همه جریان‌ها آنچه شاید از همه زودتر ایمان را از انسان می ‌گیرد و انسان را در ردیف کفار و عناصر دشمن خدا قرار می‌ دهد، انحراف‌های سیاسی است، انحراف‌ های سیاسی در حوزه جریانی، فکری، عملیاتی، برنامه و برخوردهای سیاسی است ولو نمازش هم ترک نشود و روزه ماه رمضانش را هم بگیرد، این از حیطه اسلام خارج است...در عرصه سیاسی نیز حلال و حرام داریم، حلال آن آنی است که وابسته به جریان متصل حاکمیت الله، جریان ولایت است و حرامش آنی است که منفصل از جریان حاکمیت الله است، به همین سادگی آدم با یک فکر و عملیات سیاسی کافر و از حوزه دین خارج می‌ شود، خیلی ساده همان آدمی که قبلاً متدین بوده و به‌عنوان یک الگوی دین‌مدار از نظر مردم شناخته‌ شده، با یک انحراف کوچک در یک عملیات سیاسی از حوزه دین خارج می‌ شود...اگر بنا شد یک جریان استکباری جهان خوار دست دراز کند، ما هم به‌ طرف او دست دراز کنیم و بخواهیم با او بسازیم و تعامل داشته باشیم، مگر می‌ شود این تعامل و سازش را بر خلاف منافع خود از ما بپذیرد؟ قرآن هم می‌ گوید اگر دنبال منافع این‌ها رفتید، دیگر خدا ندارید، دیگر با خدا مرتبط نیستید،..می‌ خواهید تحت ولایت خدا باشید، می‌ خواهید تحت نصرت خدا باشید، باید با استکبار بجنگید، جز با جنگ استکبار و استکبارستیزی چاره دیگری ندارید...آن جریان‌های سیاسی که در این مملکت زمزمه برقراری رابطه با آمریکا می‌ کنند و زمزمه تعامل با غرب و استکبار دارند، این‌ها بدانند اگر به این مسئله معتقدند و برحسب عقیده خودشان می‌ خواهند هر نوع حرکت سیاسی به‌عنوان یک جریان در این مملکت انجام بدهند، این‌ها از حیطه اسلام خارج‌اند و به فرموده خدا در این آیه قران، این‌ها دیگر خدا ندارند و بی‌خدا هستند؛ این‌طور نیست که بیایید دم از مسلمانی بزنید، چشمتان هم به دروازه غرب باشد و دلتان وابسته به آمریکا، این با مسلمانی درست درنمی ‌آید و با اسلام و ایمان سازگار نیست...تعجب می ‌کنم که متولیان سیاست خارجی کشور بعد از دو سال که بدعهدی‌های آمریکا این‌ طور به افتضاح کشیده شد و هر روز بر خلاف تعهدشان در برجام یک تحریم و بدمستی انجام دادند، سکوت کردند...خروج از برجام یعنی خروج از یک ضرر و زیان مهلک و کشنده استقلال این مملکت و تأمین منافع این ملت...باید در مقابل دشمن مقاومانه ایستاد تا به امروز در این دوران عمر انقلاب پیروزمندمان، هرکجا مشت به ‌صورت آمریکا زدیم و در برابر استکبار مقاومانه ایستادیم، دشمن هم عقب‌نشینی کرد و هم ذلیل شد. ما شیعه امام و دنباله ‌رو امام صادق هستیم، دو روز شکم ما عقب بیفتد به خاطر بدعهدی آمریکا و نشان گرفتن سفره ما در تحریم اقتصادی، باید دستانمان را بالا بگیریم که مذاکره می‌ کنیم و حرف می ‌زنیم؟ با کی؟ با دشمنی که جز خون، مرگ و جان تو هیچ ایده‌ای در قاموسش نیست، با این می ‌خواهی مذاکره کنی؟ امیدواریم عزیزان مسؤول دستگاه اجرایی و مجلس ما هم با همین فرمان جلو بروند و به‌هیچ ‌وجه تن به سازش، تعامل و حتی لبخند به این دشمن خون ‌ریز آدم کش و دشمن اسلام ندهند".

ب- احمد خاتمی در نمازجمعه تهران گفت که قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ عمل ارزشمند امام و آیت الله قتل عام- ابراهیم رئیسی- حجت الاسلام خون آشام- مصطفی پورمحمدی- و نیری بود و باید به مجریان این حکم مدال داد که کلک آن ها را کندند. اما حسن روحانی به جای مدال دادن، از مجریان حکم امام انتقاد کرده و جای شهید و جلاد را عوض کرد. احمد خاتمی همچنین قدرناشناسی دکتر محمد مصدق از اسلام، روحانیت و به خصوص آیت الله کاشانی را عامل سقوط او به شمار آورد و گفت :

"عده‌ای هم در داخل جای جلاد و شهید را عوض می‌ کنند. برخورد با این ها و کندن کلک‌ شان عمل ارزشمند امام و پیروان آنها بود که باید به آنها مدال داد نه‌ این که در سایت‌های خود جای جلاد و شهید را عوض کنند...از زمان سر کار آمدن مصدق تا کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۳۲ زمانی به طول انجامید، اما مصدق قدرنشناسی کرد. او نه قدر اسلام و نه روحانیت را دانست و همچنین با مرحوم آیت‌ الله کاشانی درافتاد و همین زمینه سقوط او را فراهم کرد...در عرصه سیاست داخلی همه در انتظارند تا ببینند کابینه دولت دوازدهم چه شکلی پیدا خواهد کرد. ما کابینه‌ای می‌ خواهیم که برای مردم کار کند، با حاشیه‌ سازی مخالفیم".

پ- علی سعیدی- نماینده ولی‌فقیه در سپاه- در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفت که حسن روحانی هماهنگ با کنگره آمریکا به سپاه تاخته و می تازد. او حق ندارد از حامیان جنبش سبز در دولت استفاده کند. می گوید :

"گرایش به غرب و روحیه ضعف و زبونی در قبال آمریکا و دشمنان جزو محور اول تقابل این دو جبهه است...این که دین در تمام عرصه‌ های زندگی باید اجرا شود، بخشی از اندیشه شهید بهشتی بود و این تفکر در مجموعه یاران امام راحل ظهور و تجلی پیدا کرد...در غرب ، اخلاق سکولار را ترویج می‌ کنند و تأکید دارند که دولت نسبت به اخلاق جامعه بی‌ طرف است. حاکمیت دین باید دفاع از نهادهای انقلابی وارد شده و ارزش‌ها را در برنامه خود قرار دهد...امروز می‌ بینیم که دولت‌ مردان ما می‌ گویند یک دوره اقتصاد خصوصی را اعلام کردیم و دوره بعد اقتصاد را به تفنگ‌ داران دادیم و نمی‌ دانیم این حرف چه معنایی دارد .این حرف با مصوبه مجلس سنای آمریکا پیرامون تحریم سپاه همزمان می‌ شود و در داخل دولت‌ مردان به سپاه حمله می‌ کنند و این نهاد مقدس را مورد اهانت و توهین قرار می‌ دهند...برخی در مقاطعی از تاریخ از فتنه‌ گران حمایت کردند و این‌ ها صلاحیت دست‌ یابی به مشاغل حساس و کلیدی را ندارند".

میزان حملات به حسن روحانی غیر قابل شمارش است. بخشی از این حملات، دردهای زایمان دولت جدید است. آنان به حسن روحانی به شدت می تازند که دولت شکست خوردگان تشکیل دهد. در ۲۳ تیر۱۳۹۶ در مقاله "روحانی در برابر فشارها چه خواهد کرد؟ "، ضمن توضیح پروژه طرف مقابل، با استناد به شواهد و قرائن آشکار، نگرانی خود را از سمت و سوی رویدادها بیان کرده بودم. اینک مجبورم تا براساس یک خبر دقیق نا آشکار، توضیح دهم که آیت الله خامنه ای در حال تبدیل حسن روحانی به الهه راستگوی دیگری است.

یکم- همه می دانند که همه روسای جمهور ابتدأ کابینه شان را به اطلاع آیت الله خامنه ای رسانده و پس از تأیید او کابینه را به مجلس شورای اسلامی معرفی می کنند. در مورد وزرای امورخارجه، کشور، اطلاعات، فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرهنگ و آموزش عالی و آموزش و پرورش؛ وزرای پیشنهادی قطعا باید مورد تأیید آیت الله خامنه ای باشند.

علی فلاحیان در مصاحبه سرشار از دروغ اخیرش، به یک نکته راست اعتراف کرد. هاشمی رفسنجانی در کابینه دومش قصد داشت که علی فلاحیان را از وزارت اطلاعات به وزارت کشور منتقل سازد و وزیر اطلاعات دیگری جایگزین او سازد. اما آیت الله خامنه ای مانع او شد. برای این که وزارت اطلاعات تحت ریاست علی فلاحیان، سرکوب مخالفان و قتل های زنجیره ای را به نحو احسن انجام می داد.

هاشمی رفسنجانی در خاطراتش نوشته که موافق استعفای محمد خاتمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نبوده است و به خاتمی گفته با رهبری ملاقات کن و مشکلاتت با ایشان را حل و فصل کن. ولی دیگر سودی نداشته و باید خاتمی می رفته است. هاشمی رفسنجانی که برایش اقتصاد بر همه چیز اولویت داشت، سیاست و فرهنگ را به خامنه ای واگذار کرد. بدین ترتیب مصطفی میرسلیم وزیر ارشاد شد و همه ناشران به یاد دارند که چگونه "دوران قتل عام کتاب" شروع شد. مصطفی معین را هم برکنار کرده و وزیر فرهنگ و آموزش عالی خامنه ای در دولت هاشمی می گفت که سعدی و حافظ را هم باید سانسور کرد.

عطاء الله مهاجرانی قبلاً در مقاله ای اطلاع داده که در اولین دیدار کابینه سید محمد خاتمی با رهبری، آیت الله خامنه ای در حضور همه وزرأ به صراحت می گوید که سید محمد خاتمی قصد داشت فرد دیگری را وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سازد، اما به امر من آقای مهاجرانی وزیر ارشاد شد.

محمد خاتمی ۱۳ فرد را به عنوان وزیر اطلاعات به آیت الله خامنه ای معرفی کرد که همگی توسط او رد شدند و در آخر بر سر دری نجف آبادی توافق صورت گرفت که عجله داشت پروژه قتل های زنجیره ای دوران فلاحیان را سرعت بخشد. پس از آن خاتمی ایستاد و دری نجف آبادی را برکنار کرد و پروژه قتل های زنجیره ای را پایان بخشید.

همه به یاد دارند که محمود احمدی نژاد وقتی وزیر اطلاعاتش- مصلحی- را عزل کرد، آیت الله خامنه ای با حکم حکومتی او را به عنوان وزیر اطلاعات منصوب کرد. احمدی نژاد در حرکتی اعتراضی ۱۱ روز خانه نشین شد، ولی وقتی دید فاقد آن نیروی اجتماعی مهندس میر حسین موسوی- جنبش سبز- است، به سر کار بازگشت.

دوم- نزدیکان حسن روحانی چندین بار در هفته های اخیر گفته اند که روحانی در حال رایزنی درباره اعضای کابینه جدید با آیت الله خامنه ای است. حسن روحانی دیداری مفصل در این مورد با آیت الله خامنه ای داشته است. در این دیدار، آیت الله خامنه ای ناراحتی و عصبانیت شدید خود را از روحانی به او اعلام می کند. وقتی روحانی علت را جویا می شود، خامنه ای سخنان افشاگرانه و تابوشکنانه روحانی در دوران انتخابات را علت دلخوری شدید خود اعلام می کند. خصوصاً آن جمله مشهور که شما از آزادی سخن نگوئید که در ۳۸ سال گذشته جز زندان و اعدام و دوختن دهان ها کاری نکرده اید. و نقدهای حسن روحانی از فعالیت های سیاسی و اقتصادی سپاه پاسداران، و سپاه ر ا "دولت با تفنگ" نامیدن.

روحانی به خامنه ای گفته است که انتخابات تمام شده و اینک باید مسائل و مشکلات کشور و مردم را حل کرد. بدون اجماع این مسائل حل ناشدنی است. خامنه ای گفته لیست اعضای دولتت را ارائه کن. خبرهای نتایج این دیدار نگرانی همه را برانگیخته است.

سوم- قرار بود حداقل سه تن از زنان به عنوان وزیر در کابینه حضور داشته باشند. زنان نیمی از جامعه اند و در پیروزی حسن روحانی نقش مهمی داشته اند(سخنان باران کوثری را به یاد بیاورید). گفته می شود که اولین نتیجه این دیدار، منتفی شدن وزیر شدن زنان است. این عقب نشینی اگر صورت گیرد، پایگاه اجتماعی روحانی به شدت صدمه خواهد دید و دلسری بر حق جامعه نتیجه آن است. یعنی حسن روحانی از محمود احمدی نژاد هم عقب تر رفته که وزیر زن در کابینه اش داشت.

چهارم- افراد با تجربه، قدرتمند و ایستا، تحت عنوان فتنه گر یا حامی فتنه گران رد شده اند. بدین ترتیب، کابینه ای ضعیف- حتی در حوزه اقتصاد- شکل خواهد گرفت که قادر به حل مشکلات اقتصادی نخواهد بود. به عنوان مثال، وزیر کار که به شدت ضعیف بوده و به همه باج داده تا بر سر کار باقی بماند، می ماند. رئیس سازمان برنامه و بودجه که بسیار ضعیف و ناتوان است نیز قرار است همچنان بر سر کار خود باشد. با او کدام برنامه اقتصادی دنبال خواهد شد. تغییر نوبخت و جایگزینی یک اقتصاد دان صاحب نظر برجسته شرط موفقیت اقتصادی است.

پنجم- حسن روحانی در دوره قبل، در معامله با علی لاریجانی- رئیس مجلس کاملاً اصول گرا- وزارت کشور را به او باج داد و بدین ترتیب رحمانی فضلی وزیر کشور شد. اینک که هم ترکیب مجلس تغییر کرده و هم مردم با آرای خود نشان دادند که خواهان آزادی هستند، همه نیروهای سیاسی اصلاح طلب و اعتدالیون خواهان یک وزیر کشور قدرتمند آزادیخواه هستند. اما گفته می شود که قرار است رحمانی فضلی همچنان وزیر کشور باقی بماند. امروز علی مطهری به شدت به این معامله قبلی اعتراض کرده و گفته نباید این معامله و باج دهی تکرار شود.

ششم- گفته می شود که وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی و آموزش و پرورش جدید هم افرادی ضعیف و فاقد پیشینه اند. آخر چنان وزرایی چگونه در برابر محافظه کاران افراطی ایستادگی خواهند کرد. نکند روحانی هم همچون هاشمی رفسنجانی بخش فرهنگ را به سلطان واگذار کند؟

اگر حسن روحانی زیربار فشار آیت الله خامنه ای و محافظه کاران افراطی در همین گام اول شانه خم کند، کل پایگاه اجتماعی اش را از دست خواهد داد. اطلاعات موثق حاکی از آن است که چهره های شاخص دارای پایگاه اجتماعی که با حمایت خود روحانی را رئیس جمهور کردند، به شدت نگران این سازش هستند. چرا چنین شده است؟ سه احتمال به ذهن می رسد:

الف- حسن روحانی برای حل مشکلات و مسائل عظیم و بحران های بزرگ تن به سازش با آیت الله خامنه ای و محافظه کاران افراطی داده است.

ب- حسن روحانی از شدت تقابل آیت الله خامنه ای، نظامیان و فقیهان درباری ترسیده است.

پ- بدترین احتمال محصول سوء ظن، این است که روحانی که اینک با حمایت شخصیت های دارای پایگاه اجتماعی و مردم به ریاست جمهوری رسیده، دیگر در دور دوم نیازی به آنان نداشته و باید خود را با رهبری و حامیانش سازگار سازد و به فکر آینده خود باشد.

روحانی نباید اجتماعات عظیم دوران انتخابات را فراموش سازد. او بود که می گفت ما راهمان را انتخاب کرده ایم. راه ما راه صلح و آزادی است. همه با دیدن آن سخنان و فیلم ها بارها گریستند و در انتخابات شرکت کردند.

نباید مردم و شخصت های برجسته دارای پایگاه اجتماعی- مهندس موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی، سید محمد خاتمی، بیت آیت الله منتظری، عبدالله نوری، زندانیان سیاسی، و...- احساس کنند که فریب خورده اند. بدین ترتیب، امید و اعتماد نابود خواهد شد. چهار دهه زوال سرمایه اجتماعی، با دولتی خامنه ای پسند، به زوال بیشتر اعتماد و امید گرفتار خواهد شد.

صلح در خارج ( جهان و منطقه) و آزادی و مردم سالاری در داخل، نیازمند وزرایی است که به این آرمان ها و رویاها اعتقاد داشته و قدرت دنبال کردن این مطالبات هم را هم داشته باشند. عدالت و برابری منوط به رفع تبعیض است. برای رفع تبعیض، باید از طریق تبعیض مثبت (دادن امتیارهای بیش صاحب قدرت های همیشگی)، زنان و اقلیت ها را وارد قدرت کرد. زنان و اقلیت ها باید حتماً در کابینه حضور داشته باشند.

کابینه متخصص، با تجربه ، قدرتمند و آزادیخواه مطالبه همگانی است. این سهم خواهی نیست، که اگر هم بود هیچ اشکالی نداشت، برای این که براساس معیارهای دموکراتیک؛ طرف پیروز قدرت را در دست گرفته و حقوق اقلیت را هم رعایت خواهد کرد. روحانی باید بر سر پیمان خود با مردم بایستد.

آدرس کانال تلگرام اکبر گنجی: https://telegram.me/ganji_akbar