گذار: از آنجایی که بسیاری از نویسندگان، روشنفکران و روزنامهنگاران این روزها یا در زندان به سرمیبرند یا در معرض تهدیدهای گوناگون قرار داردند، نام نویسندگان گذار که در داخل ایران به سر میبرند و خطرها تهدیدشان میکند نزد گذار محفوظ خواهد ماند.
****
واقعه ۱۷ دی را شاید بتوان یکی از جنجالیترین رخدادها در تاریخ معاصر ایران قلمداد کرد. ۱۷ دی ۱۳۱۴ زمانی که رضا شاه به همراه همسر و دختران کشف حجاب کرده خود در مراسم فارغالتحصیلی دختران دانشسرای مقدماتی حضور مییافت، در حقیقت رسمیت بخشیدن به کشف حجابی بود که از مدتها پیش میشد نشانههای تمایل حکومت وقت به ترویج آن را دید. تشكيل جمعيت بيداری نسوان در دی ۱۳۰۵، ترويج دكلته ومنع چادر از سوی ملكه، حضور خانواده سلطنتی با پوششی متفاوت در قم در نوروز ۱۳۰۶،مسافرت امانالله خان افغان به همراه همسرش ثريا به ايران در خرداد ۱۳۰۷ و حضورتعدادی از زنان افغانی همراه آنها كه در ميهمانیها حجاب را رعايت نمیكردند و دربازگشت به افغانستان نيز با لباس و كلاه اروپايی از شهرهای ايران عبور میكردند، ازنشانههای گرايش دربار رضاشاه به كشف حجاب بود.
تصویب قانون اتحاد شکل البسه و تبدیل کلاه در چهار ماده و هشت تبصره در جلسه ۶ دی ۱۳۰۷ در سومین سال پادشاهی رضا شاه، صدور دستور رضا شاه درسال ۱۳۱۰ مبنی بر اینکه "زنان باید در برداشتن حجاب خود آزاد باشند و اگر فردی يا ملايی متعرض آنان شد، شهربانی بايد اززنان بیحجاب حمایت کند." و همچنین تشکیل کنگره زنان شرق در سال ۱۳۱۱در تهران و دعوتاز زنان بیحجابِ سایر كشورها، از ديگر گامهای رضا شاه، برای مبارزه با حجاب بانوان بود. رضاشاه در ۲۲اردیبهشت ۱۳۱۴ "جمعيت زنان آزاديخواه ايران"را تحت رياست شمس پهلوی به عنوان گام تازهای برای پيشبرد روند بیحجابی در كشورتأسيس كرد. در مرحله بعد وزارت داخله برای ايجاد هماهنگی بيشتر ميان لباس متحدالشكلمردان و كشف حجاب زنان، مقررات جديدی در مورد نوع پوشش وضع كرد. سپس شاه نيز بهوزرا و نمايندگان مجلس اعلام كرد كه حذف حجاب زنان را آغاز كنند. در قدم اولبیحجابی از زنان وزرا، معاونان، وكلا و مسئولان كشور آغاز شد. پس از سقوط حکومت رضا شاه ظاهرا قید اجبار از کشف حجاب برداشته شد.
پس از گذشت کمتر از یک ماه از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در اسفند سال ۵۷ اولین زمزمهها درخصوص اجباری شدن حجاب شنیده شد. در تاریخ ۱۶ اسفند ۵۷ بود که روزنامه کیهان با انتشار سخنانی از آیت الله خمینی مبنی بر اینکه "در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند." این خبر باعث شد تا راهپیمایی روز هشتم مارس آن سال با شعارهایی علیه حجاب اجباری همراه شود. پس از اوج گرفتن اعتراضات به اجباری شدن حجاب، روحانیونی همچون آیتالله طالقانی و آیت الله محلاتی هرگونه اجبار و خشونت را در امر حجاب غیر مجاز اعلام کردند.
روزنامه کیهان در تاریخ ۲۰ اسفند مصاحبه مفصلی با آیت الله طالقانی در مورد مسئله حجاب انجام داد و آیت الله طالقانی در بخشی از این مصاحبه متذکر شدند که "اجباری حتی برای زنهای مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیتالله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت میکند، راهنمائیاش میکند که شما اینجور باشید، به این سبک باشید." این سخنان به همراه اطلاعیه دادستان تهران مبنی بر اینکه هر کس مزاحم بانوان شود به شدت مجازات خواهد شد؛ برای مدتی از اعتراضات کاست.
اما سخنرانی شدید اللحن آیت الله خمینی در تیرماه ۵۹ و فرصت ده روزه وی به بنی صدر برای اسلامی کردن ادارات، گام بلندی در راستای اجباری شدن حجاب بود. از شنبه ۱۴ تیر ماه ۱۳۵۹ ورود زنان بیحجاب به ادارات دولتی ممنوع شد. البته هنوز لباس فرم یا آنچه که بعدها به نام مانتو مشهور شد، رسمیت نداشت، بلکه زنان موظف بودند لباس آستینبلند و پوشیده بپوشند و روسری نیز سر کنند. روند اجباری شدن حجاب به صورت قانون تا سال ۶۳ به طول انجامید، در آن سال با تصویب قانون مجازات اسلامی در مجلس حکم ۷۴ ضربه شلاق برای عدم رعایت حجاب تعیین شد.
۲۵ سال بعد از قانونمند شدن حجاب اجباری، اولین بار در جریان انتخابات ریاست جمهوری دور دهم بود که از صدا و سیما و به طور صریح سخنی در نقد اجباری بودن حجاب سخن به میان آمد. جمیله کدیور معاون امور زنان ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در برنامه تبلیغاتی وی از ایشان پرسید: "آيا فکر میکنيد که حجاب اسلامی اجباری، امرمعقولی است و جواب داده است؟ شما يک فرد روحانی هستيد فکر میکنيد آيا با موازيناسلامی و آموزههای دينی، اجبار حجاب درست است؟"
کروبي در پاسخ گفت : "من فکر میکنم که بايد دو کار انجام دهيم. اول اينکه اين حالت خشونت را برداريم زيرا اين کارهانتيجه نداده و خيلی اوقات هم نتيجه عکس داده است." هرچند دلیل دوم کروبی هیچ گاه از صدا و سیما پخش نشد اما همان راهکار اول او موید نظر وی مبنی بر عدم تمایل وی بر اجباری بودن حجاب است و او معتقد است که حاصل این اجبار نتیجهای عکس خواست حکومت مبنی بر ترویج و اشاعه حجاب داشته است.
اما قبلتر از آن نیز مراجع و پژوهشگران دینی متعددی، اجباری بودن حجاب را نه تنها شرعی نمیدانستند بلکه آنرا مخالف با موازین شرع قلمداد کرده بودند.
مرجع فقید شیعه آیت الله منتظری در پاسخ به یک استفتاء در این خصوص که در سایت ایشان درج شده است بر این نکته تاکید میکنند که احکام دین اعم از اصول و فروع آن تحمیلی نیست و اصولا دین تحمیلی ارزشی ندارد.
دکترمحسن کدیور یکی از پژوهشگران حوزه دین نیز طی مصاحبهای با عنوان حجاب؛ حد شرعی، حد قانونی دیدگاه خود را چنین مطرح میکند: "راهحلی که در زمینه حجاب شرعی به ذهن قاصر میرسد،مبتنی بر دو نکته محوری است. نکته اوّل، اختیاری بودن حجاب شرعی است. یعنی سلباجباری بودن آن. حجاب شرعی همانند دیگر تکالیف دینی الزام ایمانی دارد، نه اجبارقانونی. معنای انتخاب اين است كه اگر فردی نخواست و به هردليلی (مسلماننبود يا مسلمان لاابالی بود) دنبال ضوابط دينی باشد، او هم بتواند سبک زندگی خود راداشته باشد. اما به چه شرطي؟ به اين شرط که قانون پايينتر از حدّ شرعی باشد. اشكالی كه درجامعه ما ايجاد شده اين است كه قانون منطبق بر حكم شرعی تنظيم شده استو میبينيم كه جواب نمیدهد. يعنی به جای اين كه پوشش اسلامی عمومی شود، به اصطلاح "بدحجابی" يا "كمپوششی" همگانی شده است. این تالی فاسد قطعاٌ مورد نظر خود افرادقانونگذار هم نبوده است. يعنی امروز بعضی از خانوادههای مذهبی مشاهده میكنند كهخانمهایشان، خواهرانشان، بویژه دختران جوانشانشان،اين ضوابط را رعايت نمیكنند. عدم رعایت دقیق حجاب شرعی تبديل به يك هنجار اجتماعی شده است، دیگر قبيح نيست، زشتنيست، بد نيست، در حالي كه در جریان نهضت اسلامی و سالهای اول انقلاب، بعد از اينكه خود بانوان با اختيار و آگاهی اين پوشش را پذيرفتند، اگر فردی اين حد را رعايتنمیكرد، قبيح شمرده میشد."
عبدالعلی بازرگان یکی دیگر از روشنفکران دینی نیز با یک نگاه قرآنی در خصوص این مسئله میگوید: "برای بیحجابی هيچگونه كيفر و مجازات دنيائی در قرآن مقرر نشده است. اگر هم عملاً چنين مجازاتهائی در برخی كشورهای اسلامی اجرا میشود، تشخيص فقيهان و مصلحتجوئیهای بشری است نه حکم و فرمان الهی." و بدین گونه اجباری کردن آن را بیشتر نظری حکومتی میداند تا نظری شرعی.
اما از میان تمامی روشنفکران دینی حاضر، احمد قابل، از برجستهترین شاگردان آیت الله منتظری، نظری متفاوت با دیگر دین پژوهان معاصر دارد وی اساسا حجاب را نه امری واجب که مستحب میداند. وی در مقاله مفصلی که در سایت شخصی ایشان منعکس شده است دلایل عقلی و نقلی بسیاری درباب استحباب این مسئله ذکر میکند. او به هیچ عنوان اجباری بودن حجاب را شرعی نمیداند.
اما به جز مهدی کروبی که درجریان برنامههای انتخاباتی خود به عدم اعتقاد به حجاب اجباری و عدم نتیجهبخش بودن آن اشاره کرد، دکتر زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی دیگر نامزد اصلاح طلبان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری که نوع پوشش متفاوتاش، باعث واکنشهای مختلفی شده بود، در مصاحبهای با نشریه "چلچراغ" چاپ تهران، گفت: "در قرآن است که حجاب به عنوان «لباس تقوی» نام برده شده اما این لباس تقوی که ایدهآلیستیترین شکل حجاب زن است، در جامعه متدین است که شکل میگیرد. در جامعهای که همه چیز دستکاری شده، چرا فقط برای زنان محدودیت ایجاد میشود. یعنی تو در این جامعه همه جور دزدی و تجاوز، ماجراجویی و از بین بردن منافع ملی و بیخردی داشته باشی، اما به زنان که میرسد بگویی خانم تو باید آن طور که من میگویم باشی. در واقع اگر یک نگاه ساختارگرایانه داشته باشیم، باید همه اجزای جامعه ما به هم بیاید." در واقع خانم رهنورد با بیان این جمله میکوشد به طور هوشمندانهای اجباری بودن حجاب را زیر سوال ببرد.
از سال ۱۳۱۴ تا کنون و در این دورهی زمانی ۷۴ ساله، جنبش زنان همچنان درگیر مبارزات خود برای رسیدن به حقوق انسانی خویش است. جنبش زنان در هر زمان با نوعی از خشونت علیه زنان مواجه بوده و با آن مبارزه کردهاست. در سالهای حکومت رضا شاه میبایست مبارزه با اجباری شدن بیحجابی را تجربه کند و اکنون در مبارزه با اجباری شدن حجاب، سختیها و مشقت ها را تحمل میکند. اما هر دو حکومت وقت بیتوجه به اختیاری بودن حجاب و اینکه تنها این زن است که میتواند برای خویش پوشش مطلوب را انتخاب کند، بر طبل خود رایی خویش می زنند. جنبش سبز که در بطن خود، جنبش پویا و تنومند زنان را همراه دارد، اختیاری شدن حجاب را امری ضروری میداند و برای دستیابی به این مطالبه تلاش میکند، همانگونه که مهندس میرحسین موسوی در آخرین بیانیه خود (بیانیه ی شماره ۱۷) میگوید: "ما یک دولت و نظام صادق و رئوف و با شفقت و مبتنی بر آراء مردم میخواهیم که به تنوع آراء و عقاید مردم نه به شکل تهدید، بلکه بصورت یک فرصت نگاه کند. ما سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم، تفتیش عقاید، تجسس، بستن روزنامهها و محدود کردن رسانهها را مخالف دین مترقی و رهاییبخش خود و مخالف قانون اساسی برآمده از این دین میدانیم."
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید