رفتن به محتوای اصلی

کثرت زبان و دمکراسی کثرت گرا

کثرت زبان و دمکراسی کثرت گرا

ایران مامن بخشی از زبانهای زندهء دنیاست. اما این زبانها به یمن سیاست زبان بٌری در صد سال گذشته در ایران امکان شکوفایی نیافته‌اند. اما ترکها خوشبختانه زبانشان در خارج (ترکیه و آذربایجان) از ایران روند رشدی قابل ذکری داشته است تا جایی که حتی جایزه نوبل ادبی را نیز (اورهان پاموک) از آن خود ساخته است. یعنی اگر نگذاشتند در کشور خودمان زبانمان را بیاموزیم و آن را شکوفا کنیم، اما نتوانستند روند رو به رشد این زبان و زبانهای دیگر را در کل بگیرند. عربها زبانشان در کشورهای همسایه عربی توسعه پیدا کرد، زبان کردها و بلوچها در کشور همجوار ایران درحال توسعه است. ترکمن ها زبانشان در ترکمنستان توسعه می یابد و...

تاکیدم به مسئله زبان از روی باورم به ناسیونالیسم نیست، که بشدت با آن در هر شکل‌اش مخالفم. اتفاقا ایران صدمات جبران ناپذیری از قبل تاکید به ناسیونالیسم و حتی شکلهای ارتجاعی تر آن یعنی شونیسم و حتی شبه فاشیسم را توسط سیاستهای دولتی چه در دوره پهلوی ها و چه در دوره جمهوری اسلامی تجربه کرده است. تجربه ایی که ایران را در منجلابی از خشم و نفرت و انتقام فرو برده است.

تاکیدم به زبان و کثرت زبانی از جهت تاثیرگذاری آن بر روند دموکراتیزاسیون در ایران است. اتفاقا یکی از کشفیات تئوریک من در عالم سیاست، کشف گره‌گاه اصلی دمکراسی در ایران فرداست. البته که مسئله زن، مسئله کار و زحمتکشان و یا مسئله محیط زیست و صد البته مسئله حقوق برابر خلقها مسائل مبرم جامعه ایران هستند که با برقراری یک نظام دمکراتیک در ایران میتوان به چاره‌جویی در آن حوزه‌ها پرداخت.

اما. کشف من اینست که در بین چهار مسئله فوق، یکی از مسائل نقش اصلی و آن سهٔ دیگر نقشی فرعی در تکوین دمکراسی خواهند داشت. و آن که در دمکراسی فردا نقش آفرینی خواهد کرد، حل مسئله ملی یا حل مسئله حقوق نابرابر ملیتها/خلقها در ایران فرداست. به بیانی دیگر حقوق برابر خلقها و به رسمیت شناختن آن (چه در به رسمیت شناخته شدن هویت اتنیکی آنها و چه در به رسمیت شناختن زبان آنها و چه در اعمال سیاست عادلانه در قبال خلق ها) در واقع گرهگاه اصلی دمکراسی فرداست. اشتباه نشود، من نگفتم مسئله زن یا مسئله محیط زیست و یا مسئله زحمتشکان مهم نیستند، بلکه من تنها به اهم و مهم کردن این فاکتها و تاثیرشان در شکل گیری اولیه دمکراسی کثرتگرا پرداخته ام.

توضیح کوتاه اینکه تمامی احزاب سیاسی موجود در اپوزیسیون در پذیرش حقوق برابر زنان، در حل مسئله محیط زیست و حتی در حل مسئله فقر و زحمتکشان کسی و یا حزبی اظهار مخالف نمیکند، اما وقتی موضوع حقوق برابر خلقها به میان میاید، اختلافات و حتی دشمنی‌ها آغاز میگردد. یعنی تمامیت خواهان، شونیستها و آنهایی که تفکرات شبه فاشیستی دارند به هیچ وجه حقوق برابر خلق ها در کشور را برنمی تابند  و دقیقا این زاویه است که من به کشف گرهگاه تئوریک دمکراسی کثرتگرا در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی دست یافته ام. و از همین زاویه است که رسمیت و یا عدم رسمیت زبانهای موجود در کشور را گرهگاه اصلی دمکراسی کثرتگرا دانسته ام. این امری بسیار حیاتی  در تحقق و یا عدم تحقق دمکراسی در فردای سرنگونی رژیم است.

آنچه تئوری مرا توضیح میدهد دوری از لفاظی و پوپولیسم و تاکید عملی به  تکثر زبانی در میدان سیاست است. یعنی اگر با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین بشود، آنوقت با دمکراسی دمکراسی گفتن هم دمکراسی در کشور جاری خواهد شد!

پذیرش و رسمیت ایران مولتی اتنیک و چند زبانگو مثل کانادا، مثل سوئیس و یا هندوستان دروازه دمکراسی کثرتگرا در ایران خواهد بود و عملا شدت و خشونت و حتی جنگ داخلی در ایران پرونده‌اش بسته خواهد شد. چون این پذیرش همدلی به همراه خواهد آورد. وگرنه ایران باید در انتظار تنش، خشونت در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی باشد. چه کس و چه جریانی این تنش و خشونت را به ایران بعد از جمهوری اسلامی تحمیل خواهد کرد؟ آنهایی که دشمن تنوع و تکثر هستند، آنهایی که به حقوق برابر جمعی در داخل ایران باور ندارند و آنهایی که از همین امروز علیه حقوق برابر خلقها در ایران شمشیر را از رو بسته اند. اگر بپرسید آنها چه کسان و با کدامین تشکل ها هستند؟ پاسختان آماده است؛ تمرکزگرایان و تمامیت خواهان  و به زبانی دیگر؛ سلطنت‌طلبان، ناسیونال شونیستهای، حزب پان‌ایرانیست، حزب سومکا و افراط گرایان باستان‌پرست که میخواهند به زور کوروش را به مثابه پدر تمامی مردم ایران به آنها تحمیل کنند. حال اینکه کوروش در تاریخ خلق‌های ایران، در تاریخ خلق ترک، خلق عرب، خلق کرد، خلق بلوچ و حتی نزد خلق گیلک و لر و مازی جایگاهی ندارد. کوروش اگر هست، تاریخ بخشی از مردم ایران، یعنی تاریخ خلق فارس در این کشور است و نه تمامی خلق های ساکن در ایران.

من به تدریج پرده های دیگری از چگونگی تحقق دمکراسی کثرتگرا در ایران فردا و موانع جدی پیشاروی آن را در چشم انداز سیاسی ایران در نوشتجات بعدی به توضیح خواهم کشید.

2023-09-08

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید