بنظر میرسد که مباحث کلابهاوس

اشاره درستی داری کیانوش. من هم در طی یک ماه اخیر بارها به این مساله در کلابهاوس اشاره داشتم. بنظر میرسد که مباحث کلابهاوس در حال تبدیل شدن به بحث های محفلی و جنجالی است. سلبریتی های آن هم جاسوسان یا شکنجه گران یا اطلاعاتی های رژیم هستند. این گونه مباحث از نگاه برانداز هیچ ربطی به کف خیابان که نیرویش آنجاست و باید روی سخن با آنها داشته باشد ندارد. مباحث جنجالی چند روز اخیر که تا چند هزار نفر هم جذب کرد سخن تازه ای در مورد تروریسم رژیم مطرح نکرد. از نگاه ما بعنوان اپوزیسیون، این رژیم یک رژیم تروریستی است و اطلاع از این که چگونه و با چه کیفیتی این ترورها انجام شده موضوع تازه ای نیست و همه با آن آشنایی داریم. این موضوع بیشتر بدرد اخبار روزنامه ها میخورد. یک اپوزیسیون برانداز یا خواهان گذار از جمهوری اسلامی لازم است وقت گرانبهایش را به بررسی و یافتن راهکارها و متدهایی اختصاص بدهد که به سقوط رژیم کمک کنند و نیز یافتن نکات اشتراک نیروهای مخالف رژیم. اما بروشنی مشاهده میشود که وزارت اطلاعات با اشتیاق این بحث ها را دارد دامن میزند و سوال برای یک مبارز هوشمند این است که چرا!؟ طرح مبحث هایی با افرادی اطلاعاتی با بحث های انحرافی و جنجالی مباحث کلابهاوس را به سطح نازلی می کشد که هیچ تاثیری یا تاثیر بسیار کمی در راه گذار از جمهوری اسلامی دارد. اپوزیسیون جمهوری اسلامی مراقب باشد که گرفتار «ماتریکس سیاسی کلابهاوس رژیم» نشوند. یک ماتریکس که این تصور برای کاربر کلابهاوس بوجود آید که دارد مبارزه می کند درحالی که او در یک ماتریکس از پیش طرح شده زندانی است و زندگی سیاسی اش در این چند روز ارتباطی با کف خیابان نداشته است. و سوال اینجاست که ما برای چه کار سیاسی می کنیم؟ زدن رژیم اسلامی یا پرداختن به حواشی؟ اگر اپوزیسیون در اتاق های اینها حضور نیابد چه کسی به حرفهای تکرای 40 ساله اینها گوش میدهد؟ ما باید اتاق های اینها را تحریم کنیم. من ده روزی هست که تحریم کرده ام. این ما اپوزیسیون هستیم که لازم هست کارشناسان رو به اتاق های خودمان بیاوریم. اگر رژیمی ها زودتر در این مورد اقدام کردند به دلیل کم کاری ما بوده.