رفتن به محتوای اصلی

ژانویه 2019

ما خیلی کارها می‌توانیم بکنیم

جستارگشایی
ما خیلی کارها می‌توانیم بکنیم که نیازی به کمک یا توافق دولت و رهبر ندارند. ما باید بدانیم حتی با بهترین حکومت و دولت منتخب ما، بدون تغییر در گفتار و پندار و کردار ما، هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست.
تا زمانی که خودمان آستین‌ها را بالا نزنیم و با تمام وجود در ایجاد یک جهان انسانی و در تولید و آفرینش شرکت نکنیم گره‌ای از کار ما باز نمی شود و تا زمانی که خشونت‌های افقی وجود دارد، زشتی و ننگ خشونت عمودی آشکار نمی‌شود و ما به آرامش و سازندگی نمی رسیم.

سرود ِ سبز ِ"سپیده"

به رنجهای سکوت ِ سیاه، چیره شده ست.
......................................
صدای دخترم از دور دست می آید.
صدای دخترم از نزدیک.
اگرچه تاریکم
وآسمان ، به نَفَس های سرد، خیره شده ست -

ترانه ای به زبان ِ سپیده می گذرد
که لحظه های دلم را سپید خواهد کرد.

بگو به باغ بخند د
بگو جوانه ، به جان ِ در خت بنشیند.
بگوبه عشق ! درین روزگار ِ بی لبخند-
به رقص برخیزد.

مگو که تاریکم
وآسمان ، به نَفَس های سرد ، خیره شده ست.

به رنجهای سکوت ِ سیاه، چ

یی خبری از وضعیت مهدی قلیان؛ دادستانی مسئولیت بازداشت او را نپذیرفته

عجب نظام و حکومتی است ! دختر مردم را نیرویی حکومتی برده ، دادستانی مسئولیت نمی پذیرد !
اگر اعتراض هم بکنید همین دادستانی با اتهام تبلیغ علیه حکومت دستگیرتان می کند و معلوم نیست چه سرنوشتی پیدا کنید ! این است شیوه حکومت اسلامی در این ۴۰ سال پربرکت ! بعد میگویند امریکا و اسرائیل بدند ! یعنی از شما هم بدترند که با شهروند خودتان در حوزه اقتدارتان چنین رفتاری میکنید؟!
اینها هستند حاکمانی که شهروند خود را قطعه قطعه میکنند و جنایتهای دیگری هم از آنها سرمیزند و در غارت دارایی های ملت مرزی هم ندارند .

آزادی یا آزاری؟!

اینگونه است که سران ِ حکومت ِ صلحا معتقدند که اعضای ِ امت حزب الله آزادند ولی قدرش را نمی دانند چون دیگران آزادی را برایشان بد تعریف کرده اند. پس بیائیم همه با هم شکرگزار آزادیهای بلاحدودمان باشیم

تضاد

لیستی از پارودکس های گوناگون که در میهن اسلامی وجود خارجی نداشته، ندارد و نخواهد داشت

هشت سال فریاد

با محاسبات علمی دریافته اند که اگر به صورت مداوم هشت سال و هفت ماه و شش روز فریاد بزنید، تقریباً انرژی صوتی لازم برای گرم کردن یک فنجان قهوه را تولید کرده‌اید

از زلالی لبخند تا حسرت فریاد


اينجا به عشق شلیک می‌كنند

اينجا ديريست مردمانش تشنه‌اند

اينجا "جان" بهای قطره‌ای

آب زلال است

برای لبانی آماس كرده

و چشمانی به گودی نشسته!

آسمان اما همچنان مهربانانه

به ما نگاه می‌كند