فوریه 2015

وحید اصغری زندانی سیاسی، بیمار است و گفته شده وی به تازگی در زندان رجایی شهر به «سندرم کارپال تونل» نیز مبتلا شده است.

پرسش اساسی این است که چرا تندیس برداشته شد؟ نماد حکومت اسلامی بر شاهنامه ارجحیت دارد؟ کدام سیاست و ائتلاف به برداشتن تندیس فردوسی رای داد؟ اصل موضوع اندیشه و اهداف کسانی است که چنین کرده، وگرنه همانگونه که ملت سرنوشت ایران را تعیین می کند، هر استان، شهر، شهرستان، روستا، محله و ... خود مختار است تندیسی را برپا کند و یا پائین بکشد و این اصل بدیهی دمکراسی و خودگردانی در نظام نامتمرکز سکولار دمکراتیک ایران فرداست!

اسلامگرایان با رواج فقر، فرهنگ اسلامی (تن فروشی شرعی) و لمپنیسم در جامعه، بستر فساد را فراهم کرده و ستادهای صیقه در قم و مشهد، با آمستردام رقابت میکنند، با این تفاوت، در امستردام محلی شناخته شده است ولی در شهرهای مذهبی ایران، زیر پوست لایه هائی از هم اندیشان حاکمان در جامعه نفوذ کرده است. اسلامگرایان حاکم، سرشار از "نبوغ" هستند و طرح دانشگاه‌ها 3 روز زنانه و 3 روز مردانه از این جمله میباشد. شعور ملا در حد فتواست، نه پاسخگوئی به اینکه دانشجویان سه روز دیگر هفته را چه کنند و عواقب طرح چیست.

تارضایتی عمومی ملت ایران از دوزخی که حکومت اسلامی ساخته، مردم را به خیابان می کشاند. اینروزها نشانه های خشم مردم به روشنی مشاهده میشود و خبر از تلاطم های سال آینده می دهد. اقشار و طبقات اجتماعی (کارگران، دانشجویان، زنان و حقوق بگیران)، از راه اعتصاب، جنبش خیابانی و ایجاد بزرگترین همپیمانی ملی - دمکراتیک از نیروهای مترقی و با مرزهای روشن با ایران ستیزان حکومتی و غیرحکومتی می توانند موانع ایجاد فردای بهتر را بردارند. مبارزه مدنی، تمرین جنبش های اجتماعی برای رهائی از سلطه داعشی های شیعه می باشد.

از یک نظر به آیت الله خامنه ای حق می دهم که برای نصیحت به جوانان اروپا و آمریکا در نامه سرگشاده ای، سیستم سرمایه داری هاررا (البته بظاهر) مورد حمله قرار می دهد. او خوب می داند که این سیستم از شاخه ارتجاعی فرهنگ، یعنی از مذهب حمایت می کند و در این راه از باور توده ها سوء استفاده کرده ومی کند. آقای سیدعلی خامنه ای به تاریخ رجوع کرده و یک سری سرزنشها به جهان غرب می بندد که می شود بر آنها صحه گذاشت.