رفتن به محتوای اصلی

پیرامون فاجعه‌ی غزه و ضد غزه
13.10.2023 - 06:52

جنایت و دهشت ِ وسیع ابعاد ِ اسرائیل در غزه همچنان بیداد می‌کند و ناله‌ی سوگ خشماگین از کشتارهای حماس در اسرائیل کماکان برپاست. در چنین لحظات تراژیک، موضوع مقدم بی تردید همانا خاموش‌کردن صفیر گلوله‌ها، کورکردن راکت‌ها، از پرواز‌انداختن جنگنده‌های بمب افکن، جلوگیری از محاصره‌ی تمام عیار غزه از سوی تل آویو و در یک کلمه آتش‌بس دوام‌دار با دخالت سازمان ملل متحد و جهانیان است. در حال حاضر، حفظ بی هیچ معطلی جان کودک و جوان و پیر چه فلسطینی و چه اسرائیلی و به ویژه اولی‌های مطلقاً بی پناه برعکس دومی‌های برخوردار از حمایت بیشترین دولت‌های جهان و محافل قدرتمند بین المللی، طبعاً باید دغدغه‌ی نخست باشد و بالاتر از هر تحلیل و تبیین روند و نیز گشودن چشم انداز برای برون‌رفت قطعی از معضل قرار گیرد.

با اینهمه، همانگونه که امروز فلسطین سراسر فاجعه‌ ریشه در دیروزی دیرینه به درازای دستکم ۷۵ سال دارد، فردای نجات آن نیز لازم است در درون این آخرین جام درهم شکسته‌ و غمبار امروز جست‌و‌جو شود. پس، پرسش گرهی متوجه برقراری صلحی است دایمی در سرزمینی آکنده از نفاق و نقار که خشت زندگی در آن هر روز با ساروج کینه و انتقام بیشتر بالا می‌رود. سئوال هم اینکه زیست امن و صلح‌آمیز دو ملت تاریخی‌هم‌جوار در گرو تامین و تضمین کدامین راه برای برون‌رفت از معضل بغرنج آنهاست؟ راه حل نجات‌ از دملی چنین چرکین چیست: پاکسازی «سرزمین قدس» از هرچه اسرائیلی است یا بیرون ریختن فلسطینی‌ها از «سرزمین موعود»، بازگشت به جغرافیای پیش از ۱۹۶۷، دو کشور – دو دولت مطرح در مذاکرات اسلو، «صلح ابراهیمی» مولود کاخ سفید، و یا یک کشور – دو ملت؟ امر صلح را کجا می‌توان بازیافت و در چه کانون توافقی باید کاوید که هم برگرفته از تجارب ناکام باشد و هم در پرتو افق‌گشایی کلان ضرور؟ 

جنگ بسیار ویژه‌ی اخیر با همه‌ی فجایع بارآورده، شاید بتواند زمینه‌ی تبیین و استنتاجی دیگرسان از روندهای تاکنونی فراهم آورد؛ چیزی که متاسفانه هنوز در سپهر سیاسی مربوط به این موضوع جای درخوری نیافته است ولی امید بستن به آن نه تنها زیان ندارد که در اصل قابل چشم‌پوشی نیست. مسئله‌ی صلح و ثبات فلسطینی – اسرائیلی گرچه در وهله‌ی نخست امر خود اسرائیلی‌ها و فلسیطنی‌هاست و نهایتاً آنهایند که باید راه حل را یافته و به فرجام رسانند، اما یک موضوع فرامنطقه‌ای و بین المللی نیز است. در واقع جدا از اینکه «مسئله‌ی فلسطین» از همان بدو شکل‌گیری،‌ معضلی بوده فرابومی و انتقال‌یابی پراکندگی یهودی در جهان به مکانی ثابت، اما طی زمان هر چه بیشتر از پای «دیوار ندبه» و درب «مسجد الاقصی» گذشته و بدل به موضوع نه فقط خاورمیانه‌ای که جهانی شده است. با فرارویی موضوع از تقابل ملی و ارضی به تعارض دینی بر بستر درگیری‌ها، صهیونیسم تماماً نژادپرست در درون اسرائیل جای ایده‌ی درآمیخته یهود – سوسیالیسم بنیان‌گزاری اولیه صهیون نشسته، در میان فلسطینی‌ها بنیادگرایی جای ملی‌گرایی لیبرال – سوسیال تا سه دهه پیش را گرفته و در منطقه و جهان چونان ابزاری برای سیاست‌های خودغرضانه دول شده است. بنابراین ایجاد صلح در آن را باید رکن مهمی از صلح در جهان به شمار آورد و همه‌ی جهانیان و ما نیز در  زمره‌ی آنان مسئول در قبال چنین گرهی. چنین است آبشخور ضرورت اندیشیدن به موضوع و باز اندیشی در این زمینه‌.

در این رابطه، نیروهای دمکرات، صلح‌جو و عدالت‌طلب ایرانی لازم است حساب خود را هم از نگاه طیف مدافعان جمهوری اسلامی و همسویان آن و هم نگرش خودغرضانه در بخشی از اپوزیسیون که در کله‌‌شان موضوع فلسطین فقط در حقانیت جمهوری اسلامی یا تخاصم با آن خلاصه می‌شود، جدا کنند. برای هر دو اینان، مسئله‌ی فلسطین دست افزاری بیش نیست. حال آنکه  آزادی‌خواهان ایران لازم است با آن نگاهی در میان فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها و منطقه و جهان شریک شوند که بر ارایه جمع بستی نوین و متفاوت از برخوردهای تاکنونی است و لذا حاوی سیاست گزاری حدوداً متفاوت با رویکردهای تا همین امروز مطرح.

* * *

تنها شانسی که در اواخر دهه‌ی ۹۰ همچون برایند ناگزیر فراز و فرودهای بازه‌ی زمانی از ۱۹۶۷ تا بعد فروپاشی شوروی برای نوعی پایان دادن به این نزاع تاریخی با عاملیت کلینتون در آمریکا، رابین و شامیر در اسراییل و عرفات در فلسطین حول دو کشور و دو دولت شکل گرفت و ‌چرخید، متاسفانه بسی زود سوخت و با برگشت ورق در شیبی تند رو به سوی بن‌بست بیشتر گذاشت. این نوشته‌ی فشرده، وارد چرایی آن شکست نمی‌شود و بیشتر بر پیامد ناکامی‌های «دو دولت» در راستای تشدید تخاصم، قطبی شدن هرچه بیشتر معضل و در نتیجه سر برآوردن یهودگرایی تمام عیار به نیت برتری در سیاست اسرائیل از یک طرف و روند جابجایی پرچم مقاومت ملی فلسطینی از ترکیبی از لیبرال و سوسیالیست‌ها به اسلام‌گرایان حماس و جهاد و حزب الله از طرف دیگر است. ساف در امروز خود منزوی‌شده‌ای بیش نیست و حرف اول را حماس می‌زند که اکنون نه فقط غزه را یکپارچه پشت خود دارد بل با پاسخ به تشنگی انتقام در جوانان بیکار و فقیر کرانه غربی، آنها را هم جذب رادیکالیسم خود کرده است.

چهره اسرائیل اما نتان یاهو است با پشتوانه‌ی افراطی‌ترین جریانات یهودی که به چیزی کمتر از بازپس گیری “سرزمین اجدادی” رضایت ندارند. احزابی که بدنه‌شان را بیشتر یهودی‌های مهاجر از شوروی سابق و بلوک شرق تشکیل می‌دهند. بینوا مهاجمانی‌  بارکش عقده‌ی عمری تحقیر و نیز سخت آماده‌ی ذوب در ناسیونالیسم تهاجمی یهودی و در همانحال حامل حرص و آز برای صاحب زمین و خانه شدن که به دست نیاید مگر به اتکای اهرم شهرک‌سازی‌های زوری در سرزمین‌های اشغالی فلسطینی‌! آمال این نژادپرستی، چه چیزی است جز راندن فلسطینی‌ها از موطن‌، انتقال ناگزیرشان به کشورهای عربی و اسکان در آنها؟

این استراتژی، دور زدن جریانات فلسطینی از “راه حل سیاسی” را لازم داشت و طرف حساب خود را نیز فقط دولت‌های عربی همانند مصر، عربستان، اردن و قطر و غیره قرار دادن. بیشترین کاتالیزور این سیاست هم ترامپ بود با اختیاراتی که در زمینه‌ی چنین برنامه‌ای به دامادش کوشنر داد. هدف، جایگزینی نقشه‌ی راه شکست خورده‌ی دو کشور توسط «صلح ابراهیمی» بود! صلحی بر پایه‌ی این واقعیت که برای فلسطین دایماً تکیده در خود از سوی مهاجرین اسرائیلی در طول ۱۰۰ سال و به شکل دولتی در عرض ۷۵ سال، دیگر کشوری باقی نمانده جز دو تکه از هم جدای کرانه غربی رود اردن و غزه با حایل بودن اسرائیل میان آنها و نیز زیر گتوسازی، مصادره‌ی زوری و یا به بهای خرید اراضی به پولی ناچیز. طرحی که بنا به آن، فلسطینی جماعت یا باید تن به استحاله‌ی مبتنی بر تبعیض در چارچوب دولت یهودی دهد و یا برای همیشه از سرزمین موسی رانده ‌شود.

بایدن هم البته همان سودای صلح ابراهیمی در سر دارد گرچه با امتیازی فزون‌تر به دول عربی، صرف پولی بیشتر برای خرید فلسطینی‌های ناچار به فروش زمین خود و نیز میدان دهی اندکی کمتر به افراطیون یهودی که برساخت دولتمردی‌شان همین نتان یاهو است. در واقع، اکثریت قاطع سیاست‌سازان و سیاست‌مداران آمریکا پشت صلح ابراهیمی قرار دارند، زیرا لابی بسیار نیرومند یهودی‌های آمریکا و حتی هم کیشان آنان در کل غرب همین را می پسندند. این بدانمعنی است که پروژه‌ی دو کشور دیگر به گذشته تعلق دارد و تصور موهومی خواهد بود اگر گمان رود که اسرائیل از اراضی اشغالی و حتی شهرک‌های ساخته شده پس بنشیند. البته در جمهوری اسلامی تحلیل و نه فقط آرزو از زبان خامنه‌ای از ۲۵ سال پیش اینست که تا ۲۵ سال دیگر دیگر کشوری به نام اسرائیل باقی نخواهد ماند و تل آویوی در میان نخواهد بود و همین البته باور حماس و جهاد و حزب‌الله و مشی آنها هم است. اما  چنین تحلیل و مشی موهومی از کجا مایه می‌گیرد جز از خشم مدام فزاینده‌ی رو به انباشت در فلسطینی‌ها چونان توده‌های آماده‌ی هر لحظه انفجار و بدل شدن به آتشفشان؟ و این را کدام منبع تولید و تقویت می‌کند مگر اورشلیم زیاده‌خواه؟!

حال در شرایط واقعی امروز چه وضع اپتیمومی (متعادل و بهینه) هنوز باقی است تا بتواند هر دو سوی افراط را پس رانده و در میدان این بغرنج تاریخی، حاکمیت تعقل سیاسی را دیگربار میدان دهد؟ به نظر می‌رسد که فقط و فقط کشوری واحد با توزیع قدرت، یعنی فدرالیسم شهروند – محور خاص این سرزمین آکنده از نفاق و نقار خونبار، می‌تواند زیست صلح آمیز را تامین کند و بر افراط‌های ناسیونالیستی و نیز دینی مهار زند. البته با این تصریح که حتی خود همین نیز راهی است بس پر سنگلاخ و مواجه با انواع مقاومت‌ها، و لذا نرمالیزه شدنش زمانی خواهد برد بس دراز دامن. آری، از به اصطلاح «راه حل» سراسر توهم و در همان‌حال بسیار خطرناک نابودی اسرائیل که بگذریم، راه حل دور سه محور می‌چرخد. در این میان، چاره نه در مشی تجریدی دو کشور – دو دولت ولو با هر میزان از شان و منزلت حقوقی است، چرا که پرونده ای است متعلق به لحظاتی از ماضی که خوابش تعبیر نشد و نه صلح ابراهیمی که پا در هوا خواهد ماند زیرا توده فلسطینی به آن تن درنمی‌دهد و چون نمی‌پذیرد دست دولت‌های عربی هم برای رفتن پای معامله‌ای از این‌دست بسته خواهد بود. تصور اینکه عربستان و اسرائیل به صرف برقراری مناسبات، به دوستی پایداری برسند بی مبناست. دیدیم که چگونه تا غزه غرید، ریاض رو به اسرائیل گفت: محصول خود کشته‌ات را درو بفرما!

بنابراین دفاع پیگیر از حقوق فلسطینی‌ها در برابر تعرضات سیستماتیک دولت اسرائیل چه تا همین‌جا و چه در امروز و تداوم آن، حکم بر این دارد که مبتنی بر داشتن پای در زمین واقعی، بر اصل و پرنسیپ تامین حقوق دمکراتیک برابر حقوق دو ملت بگونه‌ی زیستی مجاور درون یک کشور و زیر حاکمیت دولت فدرال شهروند – محور ایستاد. پافشاری بر این کلیت لازم است تا بتواند در مسیری طولانی شکل مشخص خود را بازیابد. لذا نیازی به این نیست که بر ترویج طرح‌هایی پای فشرده شود که از هر نظر یا از همان آغاز بی زمینه‌ بوده‌اند و یا به هر دلیلی در طول زمان و طی آزمون سترون شده‌اند.

در حال حاضر اما برای رهگشایی به چنین روی‌کردی، لازم است لبه تیز حمله را متوجه دولت دست راستی اسرائیل و پایگاه سیاسی آن کرد. همزمان نیز لازم است با انواع حماس‌ها که اسلام‌گرایی را جایگزین گشایش چشم انداز واقعی برای فلسطینی‌ها کرده‌اند به مخالفت بی چون و چرا برخاست. برپایی علم و کتل بنیادگرایانه‌ی ویرانگر دولت اسلامی «الله اکبر» نشان، هیچ چیز نیست جز آلترناتیوسازی در برابر «دولت یهود» با پرچم «ستاره هشت‌پر داوودی»! این نوع بدیل‌سازی «جالوتی» فقط جاده را برای کُشتن بد فرجام مردمان و ِکشت بیشتر کینه در دل‌های دو سوی فاجعه صاف می‌کند و بس.

مخالفت با «صلح ابراهیمی» را هم از این زاویه می‌باید پیش برد که پس کجاست جایگاه حقوقی مردم بی پناه فلسطین در این به اصطلاح «راه حل» و به چه حقی دور زدن ذینفع‌ترین طرف منازعه در این مکاشفه‌ی لابی‌های اسرائیل در آمریکا که حاصلش سرابی بیش نتواند بود؟

در این میان البته از یک‌سو مخالفت قاطع با نقشه‌ی جمهوری اسلامی و همپالکی‌های آن برای نابودی اسرائیل و مرزبندی صریح با «چپ مقاومت محور» هم‌سو با آنها لازم است، و از سوی دیگر افشای تبلیغات انحرافی اپوزیسیون راستگرا که نهایتاً سر از دفاع عملی از جنایات اسرائیل در می‌آورد.

نه هر اسرائیلی ذاتاً باورمند به یهودبرتری است و نه هر فلسطینی لزوماً یهودستیز؛ همین هم می‌باید پرچم رهایی شود ولو به بهای مواجهه با انواع مقاومت‌ها و موانع در برابر این ایده‌ی صلح‌آور، و طبعاً نیازمند تحمل کاری‌زمانبر، حوصله‌مندانه و دراز مدت. 

بهزاد کریمی ۲۰ مهر ماه ۱۴۰۲ برابر با ۱۲ اکتبر ۲۰۲۳  

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

آقای باقرزاده

گزارشی از تجمعات امروز جمعه در دانمارک و نروژ انگلیس و سایر شهرها جهان در حمایت از فلسطین و حماس...
شازده اسد الله میرزا در حمایت از حماس و فلسطین رو پلاکارد..نوشته بود...درس اول...سفر با میاخلیفه لبنانی به کرانه های زیبای سانفرانسیسکو بی شک از کرانه ویران شده غزه میگذره

جمعه, 13.10.2023 - 19:35 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.