
این یک بررسی شتابزده است البته، چونکه باید بروم دندانپزشکی:
با شکوه بود گردهمایی ایرانیان گوشه و کنار اروپا در استراسبورگ فرانسه روبروی پارلمان اروپا که میخواستند نام سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی قرار بگیرد. چیزی که با شکوه نبود شعار مشترکشان بود:
«داریم میریم فرانسه – سپاه باید بترسه» وا!
البته قافیهاش تا حدی درست بود اما شبیه شعار تبلیغاتی قدیم بود:
«داریم میریم مدرسه – با کفش ساخت فرانسه».
لابد فرصت نکرده بودند شعار بهتری پیدا کنند. مثلاً:
«سپاه که تروریست باشه – اسمش باید تو لیست باشه!» (حالا من هم فرصت گیر آوردهام برای کُرکُری خواندن.)
البته جور بودن قافیه فرانسه با مدرسه، سردهندگانش را کفایت میکرده. حسن قافیه همین است. فصل الخطاب است و ختم کلام و برهان قاطع! منطق نمیخواهد. قافیه همه چیز را توجیه میکند از جمله «سبزی پلو با ماهی» را برای فحش دادن به سپاهی. به کلام دیگر: جور بودن قافیه – برای شعار کافیه.
قافیه بازی بیربط را ما از سالهای اول دبستان یاد گرفتیم:
«منوّر – تنبل کلاس اول» - (دیگر کسی اسم دخترش را منور نگذاشت.) - استفاده از حبوبات برای اشارات زمانی: «لوبیا، فردا زود بیا – عدسی، فردا مرخصی – نخود نخود، هرکی رود خانه خود.» و استفاده از چیزهایی که میشناختیم: «فیتیله، فردا تعطیله - بگو چمدون، بشین برو همدون.- بگو دوچرخه، سبیل بابات میچرخه. – اسمت چیه تربچه، خونه ت کجاست تو باغچه - حالا که شدی رفوزه – شیرجه میری تو کوزه» - از همان کلاس اول شروع کردیم فرانسه حرف زدن: رفوزه!
به عشق و عاشقی بلوغ که رسیدیم انگلیسی هم قاطیش کردیم:
«آی ام ز غمت وری وری ساری – پیکچرتو بده واسه یادگاری»
دیپلم که گرفتیم شعر بزرگان ادب را دستمایه قافیه بازی انگلیسی کردیم و البته غلط:
«سرزمینی است که آئین فلک داده به باد»
وات دِ فـ ...ـگ هِل آر یو تاکینگ اباوت!
What the f****g hell are you talking about!
بعد که سیاسی شدیم قافیه بازی مانع شد که فرق هواپیمایی را که به بغداد رفت با گاری بفهمیم:
«شاه فراری شده، سوار گاری شده» و رذیلانه نخست وزیر محبوب را پینهدوزش کردیم:
«دکتر مصدق، تو پینهدوزی - کفش قوام پاره شده باید بدوزی»
خارج از موضوع: خوش قافیهترین ضربالمثل زبان ما را کلاغی ایثارگر امانتدار است. بگذریم.
تحلیل جامعه شناسانه روند قافیهپردازیهای خیابانی در عمر جمهوری اسلامی فرصت و پژوهشی میطلبد که به قول ادبا «از حوصله این مقال خارج است» (از عهده تخصص من هم همینطور.) از حافظه حی و حاضر و دم دستی من همین الان داشته باشید : «حزب فقط حزبالله - رهبر فقط روحالله - ما همه سرباز توئیم خمینی، گوش به فرمان! توئیم خمینی - بهشتی، بهشتی، طالقانی هم خودش مرد!» (شعاردهنده قافیه را به پاسدار مسلحی که رد میشود میبازد!) رئیسجمهور پینوشه، ایران شیلی نمیشه - دشمن ما همینجاست – بیخود میگن آمریکاست - اوباما اوباما – با اونایی یا با ما- خامنهای حیا کن – مملکتو رها کن – دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد»...
در خیزش انقلابی اخیر، از سبزی پلو ماهی و لوبیا پلو با گردن که بگذریم شعارها اصالت بیشتر و معنی درستتری دارد: ننگ ما، ننگ ما، رهبر الدنگ ما - هر یکنفر کشته شه ، هزار نفر پشتِ شه - نترسین نترسین ما همه با هم هستیم (خطاب به همدیگر) - بترسین بترسین، ما همه با هم هستیم. (خطاب به سرکوبگران) - امسال سال خونه، سیدعلی سرنگونه...
در آغاز انقلاب نکبتبار شعار معروفی آمد که جمعی از جماعت آخر صف فریاد میزدند: «مرگ بر سه مفسدین – کاسه سالادو بدین!» البته بعد متوجه شدند مصراع دومش «کارتر و سادات و بگین» بوده که صدای بلندگو صاف نمیآمده.
در جای دیگر روایت است که رهبر تظاهرات، وقتی میبیند جماعت حواسشان به شعار دادن نیست و بی خیال پرسه میزنند، توی بلندگو فریاد میزند: «گشاد گشاد راه نرین!». اینجاست که جماعت ناگهان بخود میآیند و فریاد میزنند «گشاد گشاد راه نرین!» - بعد هم باز به تبعیت و اطاعت از او تکرار میکنند: «گشاد گشاد شعار نیست!».
روایت است که یارو بلنگوی دستی را توی سر خودش کوبید و به لقاالله پیوست.
شعار پایهای در آغاز «نهضت ما حسینی – رهبر ما خمینی» بود. - در همان زمان اگر بجای خمینی، رهبری انقلاب را خامنه میداشت، شعارها با کمی لغزش قافیه چنین میشد:
«نهضت ما ماملهای – رهبر ما خامنهای» خدا رحم کرد!
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
مطالب مرتبط:
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید