رفتن به محتوای اصلی

پهلوی را از موضعگیریهایش

پهلوی را از موضعگیریهایش
ناشناس

پهلوی را از موضعگیریهایش بشناسید............

میر حسین موسوی که نتوانست بر احمدی‌نژاد فائق شود و جبّه‌ی ریاست جمهوری آخوندی را بر دوش بیفکند، از نارضایتی ملت جان به لب رسیده از ستم نظام پلید آخوندی، سوءاستفاده کرد و با به راه انداختن علم و کتل سبز، صراحتا و بدون هیچگونه پرده پوشی و ابهامی خواستار بازگشت به دوران خمینی شد که خودش آن را دوران طلائی امام نامیده بود و خودش یکی از معمارانش به حساب می‌آید. اینجا بود که باز هم عده‌ای فکر کردند واقعا خبری شده است و همین الان است که موسوی منجی ایران میشود و آزادی و دموکراسی و سکولاریسم را به آنها هدیه می‌کند. من نمی‌دانم این جماعت بازی خورده بودند یا حقیقتا باور داشتند که موسوی پیام آور آزادی و دموکراسی است. آیا در این میانه بوئی از دوران طلائی امام خمینی به مشامشان نخورده بود یا به بیماری فراموشی، آن هم از نوع پیشرفته‌اش، دچار شده بودند؟ من در همین جا و با قاطعیت و مبتنی بر اسناد و مدارک متقن اعلام میکنم که آخوند خامنه‌ای با همه‌ی جنایت‌هائی که مرتکب شده است و با همه مصائبی که بر ایران و مردم ایران وارد کرده است، هنوز برای رسیدن به رکوردهای خمینی در این زمینه‌ها فاصله زیادی دارد. باری،چ نین بود که به تبعیت از میرحسین موسوی و علیا مخدره او، سربند و دستبند و گردن بند سبز بر سر و دست و گردن‌ها بسته شد. آقای رضا پهلوی و بانو فرح پهلوی هم از این قافله عقب نماندند و تا مدت‌ها (و شاید تا همین حالا) مچ خود را به نشانه پشتیبانی از خط و ربط میرحسین موسوی به دستبند سبز مزین کردند. مشخصا میگویم به نشانه پشتیبانی از خط و ربط میرحسین موسوی. زیرا دستِ کم آقای رضا پهلوی از تکیه و تاکید بر این امر سر باز نمی‌زنند و همین حالا هم به این امر مفتخرند. یعنی جناب ایشان از تجربه همدلی با آخوند خاتمی پند نگرفتند و باز هم برای مبارزه با رژیم آخوندی دست همکاری به سوی یکی از موثرترین مهره‌های رژیم دراز کرده اند و در این معامله، میرحسین موسوی هنوز که هنوز است یک کلمه در مذمت نظام آخوندی بر زبان نرانده و یک گام در ضدیت با قانون اساسی نظام که بنیادش بر حق‌کشی و نابرابری و تبعیض نهاده شده، برنداشته است. راستی آقای رضا پهلوی و امثال ایشان می‌اندیشند که از طریق همراهی و هم آوائی با امثال میرحسین موسوی‌ها و کروبی‌ها به آزادی و دموکراسی می‌رسند؟
نتیجه: با کسی یا کسانی که مبارزه با نظام جمهوری اسلامی را می‌خواهند از مسیر همسوئی و هماهنگی با این نظام به پیش ببرند چه باید گفت؟ باید گفت در حرف و عملشان صداقت دارند؟ یعنی واقعا دنبال مبارزه (به شکل و شمایلش کاری نداریم) برای تغییر رژیم و استقرار یک نظام لائیک و دموکراتیک هستند؟ مشخصا به آقای رضا پهلوی، با این فرض که ایشان می خواهد با این رژیم مبارزه کند، می‌گویم که مومن اگر قصد دیدار کعبه کرده‌ای چرا راه ترکستان در پیش گرفته‌ای!