رفتن به محتوای اصلی

نوشتن دشوار ست؛ هنگامیکه با

نوشتن دشوار ست؛ هنگامیکه با
اقبال اقبالی

نوشتن دشوار ست؛ هنگامیکه با منتقدین زبان مشترک نداشته باشی و نتوانی چون مخاطب از عزیمتگاهی خونی، قبیله ای، قومی و نژادی، انسان و هستی را بنگری!
دو دنیای متفاوت است؛ نگاه انسان محورانه و فرای تعلقات و وابستگی های فردی... و دیگری برخورد با ذهنیت های کلیشه ای پیشاسرمایه داری ! برای یکی انسان باعتبار تعلقات خونی، اعتقادی ارزش گذاری نمیشود و دیگری هستی را از منظر همخونی و هم تباری می بیند. مرتب جغرافیای کشور و یا کشورها را با گذشتن از روی اجساد قوم و قبیله دیگر در ذهن خود تغییر می دهد و بذر نفرت و کینه توزی میکارد.

نوشتن دشوار ست؛ هنگامیکه با مخاطب زبان مشترک نداشته باشی و نتوانی چون مخاطب از عزیمتگاهی خونی، قبیله ای، قومی و نژادی، انسان و هستی را بنگری!
دو دنیای متفاوت است؛ نگاه انسان محورانه و فرای تعلقات و وابستگی های فردی... و دیگری برخورد با ذهنیت های کلیشه ای پیشاسرمایه داری ! برای یکی انسان باعتبار تعلقات خونی، اعتقادی ارزش گذاری نمیشود و دیگری هستی را از منظر همخونی و هم تباری می بیند. مرتب جغرافیای کشور و یا کشورها را با گذشتن از روی اجساد مردمان "غیرخودی" در ذهن خود تغییر می دهد و بذر نفرت و کینه توزی میکارد.
از این لحاظ خوشبختانه من نمی توانم شهروند ایرانی را با اتیکت تعلقات قبیله ای، قومی و نژادی تقسیم کنم و همچنان به معیارهای ارزشی انسان محورانه ام وفادارم.
همتباران، همکیشان و همخون های من کسانی هستند که در جبهه آزادی برای انسان و انسانیت، عدالت و سربلندی بشر مبارزه میکنند و من جز اینرا برسمیت نمی شناسم.
اما گذشته از جهانبینی فردی؛ ما با مسئله مشخص سیاسی و سرنوشت یک ملت تاریخی روبرو هستیم که تمام قد برای دفاع از ان خواهیم ایستاد و اجازه نخواهیم داد سرنوشتش بازیچه دست کسانی گردد که بنام انها و علیه آنها گام بر میدارند. ایستادگی هم در دوران دیکتاتوری پهلوی، و هم در دوران استبداد اسلامی بیوقفه بوده در مقابله با فاشیسم قومی هم ادامه خواهد داشت.

واقعیت اینست که این ملت روند درهم آمیزی خونی، قبیله ای، قومی و نژادی را در وجه غالب سپری کرده است و حتی گلوبالیزاسیون پشت در ایستاده است. امکان ردیابی عیار خلوص نژادی و تباری ناممکن شده است. کسانی که پرچم قومپرستی و نژادپرستی را برافراشته اند، شهروندان کشور را به گروههای خونی تقسیم کرده و قصد دارند از اجساد مردم نردبانی برای رسیدن به جا و مقام درست کنند.
تهاجم کلامی که من از آن سخن گفته ام در شعارهای تهاجمی فاشیسم پان عرب و پان ترک هویداست و صد البته این جریانات هیچ ربطی به آذربایجان و ایرانیان عرب تبار ندارد که آنها بخش های جدائی ناپذیر این جامعه و کشور هستند. اما شعار ایجاد کشور عربستان و ... اعلام جنگ علیه من می باشد؛ من ایرانی؛ شهروند ایران، خورستانی - بختیاری و متعلق به جبهه کار و آزادی!
من بر این باورم که باید فرهنگ گفتگو و مدارا را جایگزین تبلیغات قومپرستانه، انسان ستیزانه و کینه توزانه کنیم .بستری فراهم کنیم تا با آگاهگری توده ای جریانات فاشیستی را در هر شکل و شمایلی که هستند افشاء و منزوی کنیم.
هدف ما کشف قانونمندی ها و منطق زندگی مشترک زیر یک سقف و در جامعه شهروندی می باشد تا در روند دمکراتیزاسیون جامعه رنگین کمانمان و در تنوع زبانی، قومی، نژادی و آئینی بستر زندگی سعادتمندانه مردمانمان فراهم گردد.