رفتن به محتوای اصلی

این بخش ذیل به متن اضافه شده

این بخش ذیل به متن اضافه شده
ناشناس

این بخش ذیل به متن اضافه شده است که مسئله از جهاتی دقیق تر توضیح داده شود و بحث «حق تعیین سرنوشت»

بنابراین راه ما این نیست که حال پس از خطای فاجعه آمیز «بازگشت به خویشتن رضاشاهی» و «بازگشت به خویشتن اسلامی» خطای هولناک جدید را با «بازگشت به خویشتن قومی و تحت لوای هفت ملت» انجام دهیم، بلکه از تاریخمان یاد بگیریم و سرانجام پروسه ی «دولت مدرن/ملت مدرن» ایران را به تحول نهایی برسانیم و با عبور از بحران و چندپارگی کنونی به «ملت واحد و رنگارنگ» و «دولت واحد و متکثر» دگردیسی یابیم. یعنی آن شویم که هستیم و باید شویم. بر بستر این ساختار نو و مدرن است که سپس همه ی تحولات بعدی و نوین می تواند صورت بگیرد و به شیوه ی مدرن و بالغانه صورت بگیرد. .

زیرا مدرنیت و ساختار مدرن مرتب قابل تحول است و ایران می تواند به گونه های بعدی و بهتر رشد یابد، آنطور که ملت و جامعه و تکاملش بطلبد و «وحدت در کثرت مدرن». یعنی از «ایرانی کرد، فارس، عرب، لر و غیره» و از طریق رشد ساختارها و تقسیم قدرت،رشد مسئولیت فردی یا قومی و شهروندی ( چون برای مثال ساختار فدرالیسم در هر نوع قومی یا غیره آن بسیار گرانقیمت است و هر مرحله اش به معنای مسئولیت نو و مالیات نو نیز برای کشور و اقوام مختلف نیز هست) مراحل بعدی و دگردیسی به «کرد ایرانی، فارس و عرب ایرانی» و غیره می تواند صورت بگیرد و معانی نو از «ایرانی بودن» بوجود آید. یعنی هر تحول نو به معنای یک «تحول پارادوکس و مدرن» است که از یک سو معانی نو از «ایرانی بودن» بوجود می آورد و از سوی دیگر تحول در تقسیم قدرت دولت و سیستم متکثر یا فدرال و مسئولیت بیشتر برای بخشهای مختلف و شهروندان است و از طرف دیگر به معنای ایجاد یک «پیوند نوین و قویتر و ارگانیک» است. همانطور که این موقع و فقط این موقع (یعنی وقتی که ما بستر مدرنی چون کانادا یا کشوری دیگر در طی زمان ایجاد کرده ایم) اگر بخشی نیز بخواهد جدا شود می تواند به شیوه ی مدرن جدا شود بدون آنکه کار به «برادرکُشی» کشیده شود، با آنکه با چنین تحول مدرنی امکان چنین میل استقلال کامل بس اندک است. همانطور که این تحول بدان معناست که ما نمی خواهیم فقط حال در کنار زبان فارسی به زبان ترکی یا کردی و غیره نیز در مناطق مختلف سخن بگوییم. بلکه موضوع این است که حال هر ایرانی بتواند با قدرت «چندلایگی و تفاوتش» بتواند قادر به ارتباط با چند جهان و ایجاد امکانات اقتصادی،سیاسی و فرهنگی یا انسانی باشد. همانطور که این تحول بدان معناست که این دو زبان رسمی و قومی فقط زیر بنایی است تا جوانان این مملک هر چه بیشتر حدااقل بر یک زبان مدرن واقف باشند و چند زبانی شوند. زیرا امروزه ما تنها ایرانی داخل کشور یا ایرانی ترک یا فارس و غیره نداریم بلکه چون ما سه چهار میلیون خارج از کشور، دارای ایرانیان دوملیتی و یا چندزبانی و ایرانی/آلمانی،ایرانی/آمریکایی و غیره هستیم.