رفتن به محتوای اصلی

من محسن درزی هستم ! الهی به

من محسن درزی هستم ! الهی به
ناشناس

من محسن درزی هستم ! الهی به پنج تنِ الِ عبا این مسئولینِ ایران گلوبال یرقانِ تایلندی بگیرن با این معرکه شون ... حدودِ دو ساعت نشستم هم مطلبِ خانومِ کیما خاوری رو مطالعه کردم هم کامنت‌های فراوان و پر حجم رو . داستان از این قرار شد : توی صفحه فیسبوکیم داشتم ولگردی می‌کردم که بر خوردم به نوشته‌ای از محسن آرمین و همون جا لینکی‌ زده بود که بهش رجوع کنیم ( لینکِ همین مطلب )
خانمِ خاوری سه جا از من نام برده بود . در حالی‌ که فرموده بودن ، من رو نمی شناسند . خیلی‌ها به ایشون رجوع کرده‌اند بی‌ آنکه از آنان نامی‌ ببرد ( احتمالا اجازه نداشتند ) اگر این بزرگوار از من می پرسیدند که اجازه دارم نامِ من رو ببرند در مقاله شون ، قطعاً می‌گفتم نه ! بگذریم زیاد هم مهم نیست ...
بعد در کامنت‌ها به وفور در دفاع یا ردیه در موردِ من آماده " محسن درزی - محسن درزی - محسن درزی ... "

من محسن درزی هستم ! الهی به پنج تنِ الِ عبا این مسئولینِ ایران گلوبال یرقانِ تایلندی بگیرن با این معرکه شون ... حدودِ دو ساعت نشستم هم مطلبِ خانومِ کیما خاوری رو مطالعه کردم هم کامنت‌های فراوان و پر حجم رو . داستان از این قرار شد : توی صفحه فیسبوکیم داشتم ولگردی می‌کردم که بر خوردم به نوشته‌ای از محسن آرمین و همون جا لینکی‌ زده بود که بهش رجوع کنیم ( لینکِ همین مطلب )
خانمِ خاوری سه جا از من نام برده بود . در حالی‌ که فرموده بودن ، من رو نمی شناسند . خیلی‌ها به ایشون رجوع کرده‌اند بی‌ آنکه از آنان نامی‌ ببرد ( احتمالا اجازه نداشتند ) اگر این بزرگوار از من می پرسیدند که اجازه دارم نامِ من رو ببرند در مقاله شون ، قطعاً می‌گفتم نه ! بگذریم زیاد هم مهم نیست ...
بعد در کامنت‌ها به وفور در دفاع یا ردیه در موردِ من آماده " محسن درزی - محسن درزی - محسن درزی ... " و شده‌ام گوشتِ قربونی ...
نسبتی که آقای مصداقی به من داد و پاسخی که من دادم ( که خیلی جا‌ها هم هر کدام به شیوهِ خود به کل‌کل کشید ) به تکرار و بن‌بست کشید . به قولِ خودِ ایرج مصداقی : من حرفم رو زدم ، تو هم زدی برداشت از دیگران ( نقلِ به معنی‌ )
واقعیت آن است که برای کسانی‌ چون من و ایرجِ مصداقی دهه ۶۰ و زندان و ماجرا‌هایش و رنج‌هایش دردرونمان پایان نگرفته و نمی‌گیرد . ۳۰ سال گذشته ، ۳۰۰ سال هم بگذرد و از بابِ مثال زنده هم باشیم ، در خواب و بیداری با ماست ...
لاجوردی بارها در سلول‌ها و حسینه آوین گفته بود : خوابش رو ببینید کسی‌ از اینجا قهرمان بیرون رود ... و چنین شد .
پدیدهِٔ لاجوردی فراتر از مبحثِ جنایاتِ جمهوری اسلامی در آن سال هاست . سال ۱۳۵۵ با پروژه " سپاس آریامهر " عفو نوشت و این حقارت رو سرنوشت به او فرصت داد که حقارتِ خود رو از دیگران با چنگ و دندون انتقام بگیرد ...
بگذریم ، گفتنی بسیار است . تنها یک آرزو دارم ، هرگز هرگز هرگز میهنِ ما و مردمِ ما به آن سال‌های " درد و زخم و خون " باز نگردند ...
در پایان ؛ به نظرِ من جالب نیست تصویرِ ایرجِ مصداقی رو با یک علامت سوال در وسطِ آن بگذارید . خود دانید ... مخلص همگان محسن درزی