رفتن به محتوای اصلی

کنگره آمريکا - استماع طاهر

کنگره آمريکا - استماع طاهر
ناشناس

کنگره آمريکا - استماع طاهر بومدرا و سفير لينکلن بلومفيلد درباره اشرف، ليبرتی و ليست آمريکا
کنگره ايالات متحده آمريکا، اجلاس زيرکميته نظارت و تحقيقات
استماع طاهر بومدرا و سفير لينکلن بلومفيلد درباره اشرف، ليبرتی و ليست آمريکا
13سپتامبر ۲۰۱۲ (23شهريور ۱۳۹۱)

طاهر بومدرا،
مشاور ويژه يونامی درباره اشرف - ژوئيه ۲۰۱۰ - مه ۲۰۱۲
رئيس اداره حقوق بشر يونامی - ژانويه ۲۰۰۹ - ژوئيه ۲۰۱۰
مسئول نظارت بر وضعيت انسانی در اشرف از مارس ۲۰۰۹

سفير لينکلن بلومفيلد
مديرکل وزرات خارجه آمريکا ۲۰۰۱ - ۲۰۰۵
مسئول در امور سياسی - نظامی و کنترل صادرات تسليحات

اظهارات طاهر بومدرا در استماع کنگره آمريکا:
از وقتی اشرف تحويل عراق و در واقع تحويل دفتر نخست وزيری شد نقض فاحش حقوق بشر و استانداردهای انسان دوستانه شروع شد. وقتی از آنها می پرسيديم چرا استانداردهای قبلی را رعايت نمی کند؟ به من می گفتند که اين افراد سزاوار حقوق بشر يا رفتار انسانی نيستند. با اين حال نمايندگی سازمان ملل گزارشهايی می فرستاد که دولت عراق به تعهدات بين المللی اش در مورد حقوق بشر عمل می کند
وقتی شروع به صحبت در مورد جابه جايی اشرف به ليبرتی کرديم رئيس به اصطلاح کميته اشرف به يونامی و نمايندگان کميساريا گفت ما حقوق بشر و استانداردهای بشردوستانه را اجرا نخواهيم کرد ولی باز ما گزارش داديم که عراق تعهدات بين المللی را اجرا می کند.
در ا کتبر سال گذشته سومين نماينده ويژه دبيرکل به عراق آمد و يونامی را به نمايندگی سازمان ملل برای بستن اشرف تغيير داد و در اين تغيير ناگهانی سياست منابع، پرسنل و وقت يونامی را به ميزان 95 درصد صرف کمک به دولت عراق برای بستن اشرف کرد. يک پول جدی ماليات دهندگان خرج شد تا از طرف دفتر نخست وزيری يونامی سياستهايی را اعمال کند که اساساً مخالف اصول ملل متحد است.

من به رئيس خود نماينده ويژه دبيرکل خاطرنشان می کردم که آنچه ما داريم می کنيم غيرقابل قبول است. ولی هميشه اين جواب را می گرفتم که مثبت باش! يعنی چشمت را ببند و با ما کار کن!
اما وجدانم به من می گفت يونامی به ناگهان به ابزاری برای نقض اصول و ارزشهای خودش تبديل شده است.

دينا روهرا باکر - رئيس کميته تحقيقات و نظارت بر اعمال دولت:
اين جلسه استماع دو قسمت خواهد بود. در قسمت اول با حضور آقای بومدرا است و در آن ما درباره شرايط در کمپ ليبرتی در عراق صحبت خواهيم کرد و اين که سازمان ملل متحد درباره اين شرايط به ما چه می گويد. آيا گزارشها صحيح هستند؟ يا اين که ملل متحد و دولت آمريکا اذيت و آزار دولت عراق در مورد ساکنان اشرف که به کمپ ليبرتی انتقال داده شده اند را کوچک جلوه می دهند. اشرف محل استقرار سازمان مجاهدين خلق برای چند دهه بوده است.
ايرانيان تبعيدی که دشمن رژيم ديکتاتوری آخوندی در تهران هستند. فشار و طرفداری مالکی نخست وزير عراق از رژيم باعث شد که وی دستور بستن اشرف را در پايان سال گذشته صادر کند. بنابراين هدف، که من در اين مورد با آقای بومدرا موافقم، اين بوده است که تبعيديان ايرانی را نه تنها از اشرف، بلکه از عراق اخراج کند. شايد هم به ايران بازگردانند. جايی که ممکن است به زندان و شکنجه و اعدام شوند و آقای بومدرا برای ما توضيح خواهند داد. که چرا انتقال ساکنان اشرف به کشورهای ثالث از اشرف صورت نگرفته است.
لذا در اين طرح ۳۴۰۰تن از اشرف به يک کمپ جديد در داخل عراق به نام کمپ ليبرتی جابه جا می شوند و اين کمپ جديد تسهيلات کمپ قديم را که طی چند دهه توسط ساکنان ساخته شده است ندارد. علاوه بر اين به ساکنان اجازه داده نمی شود که اموال خود را به کمپ جديد منتقل کنند.
درست مانند آن جنايات ضدانسانی که قبلاً به وجود آمد و می توانست اتفاق نيفتد. اشرف تحت حمله و فشار فراوان دولت مالکی قرار گرفت. بلندگوهايی در اطراف کمپ نصب شده بود که مدام ساکنان را تهديد به مرگ می کرد. در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ کمپ مورد حمله نيروهای امنيتی عراق قرار گرفت. 9 فرد غيرمسلح در سال ۲۰۰۹ و 34تن افراد غيرمسلح در سال ۲۰۱۱ کشته و صدها تن زخمی شدند. به يک واحد آمريکايی، چند ساعت قبل از شروع حمله دستور داده شد که از کمپ خارج شود. در آن زمان فردی در دولت ما بايد از حمله يی که در پيش بود، اطلاع می داشت که به نيروهای ما فرمان داده شد تا از کمپ خارج شوند و چه کسی فرمان داده است که در مورد اين وضعيت حتی تحقيق نشود. هنوز کسانی در دولت هستند که فکر می کنند ما بايد به رغم اعمال ناشايست مالکی با او کنار بياييم.
به رغم چنگ انداختن وی برای يک رژيم ديکتاتوری و وابستگی اش به رژيم ديکتاتوری آخوندها در تهران، من از آنها نيستم. مالکی ثابت کرده است که قابل اعتماد نيست و به همين شکل بايد با او برخورد کرد. به همين خاطر بود که بار آخری که آنجا بودم، خواهان خروج من شد. اخيراً که گروه ششم از ساکنان اشرف به ليبرتی می رفت، 20تن از ساکنان توسط مأموران امنيتی مورد ضرب و جرح قرار گرفتند، مامورانی که حتی اموال شخصی آنها را می دزديدند.
اين حملات منجر به شکستگی استخوان تعدادی از آنها شد که نياز به معالجه در بيمارستان داشت. من از اين که وزارت خارجه بعد از اين واقعه و به رغم ضرب و جرح در تاريخ 27 اوت اطلاعيه داد و از رسيدن سلامت شش گروه با 400 سرنشين ابراز خشنودی کرد متعجب شدم که چرا هيچ اشاره يی به خشونتی که عليه ساکنان اعمال شد نکردند و صحبتی از آن به ميان نيامد. در واقع وزارت خارجه اعلام کرد که دولت عراق تلاش زيادی کرد که به يک جابه جايی مسالمت آميز و امن دست پيدا کند!
به نظر می رسد سازمان ملل متحد و دولت آمريکا افکار عمومی را نسبت به وقايعی که در عراق روی می دهد گمراه می کنند و اکنون زمان آن است که ما به حقيقت دست يابيم و به همين خاطر است که ما امروز اين جلسه را داريم و اميدواريم که بفهميم حقيقت چيست و افراد مشخصی را مسئول اين اعمال بدانيم. متشکرم
نماينده کنگره جودی چو، عضو زيرکميته ما نيست اما از او دعوت می کنم که سخنان افتتاحيه و بحث خود را شروع کند.

جودی چو - نماينده کنگره آمريکا:
از شما آقای رئيس متشکرم.
ابتدا می خواستم از آقای بومدرا تشکر کنم که امروز اين جا هستند. برای انجام اين کار شجاعت زيادی لازم بود چرا که شما عقيده داشتيد که رئيس شما کار درست را انجام نداده است. شجاعت بالايی لازم دارد که در برابر ما و در برابر جهان به طور علنی اين موضوع را افشا کنيد.
من اعتراف می کنم که وقتی مقاله شما را ماه گذشته در نشريه هيل خواندم شوکه شدم. ماهها ما از مقامهای سازمان ملل متحد و آمريکا می شنيديم که شرايط در کمپ ليبرتی دارای حداقلها است. وقتی مطلب شما را به عنوان يک فرد خارجی که آنجا بوده و واقعيت را ديده است خواندم، برای فهم ما در مورد اين مسأله بسيار مهم خيلی حياتی بود و مرا نسبت به رفتار مقامهای آمريکا که داستانهای ديگری می گفتند بسيار سرخورده کرد. من اين جا هستم زيرا ايمان قاطع دارم که ما هر چه در توان داريم بايد برای حفاظت از ساکنان اشرف، انجام دهيم تا آسيبی نبينند. بعد از دو حمله مرگبار عليه اشرف من ايمان ندارم که خشونت را کاملاً پشت سر گذاشته ايم. گزارشهای دخالت و بدرفتاری در کمپ ليبرتی مرا بيشتر متقاعد می سازد که بايد يک راه حل مسالمت آميز برای اين مشکل پيدا کنيم اما مانند شما من هم متعهدم که بهبودی و سلامتی ساکنان ليبرتی را تضمين نمايم. بنابراين مجدداً از حضورتان در اين جا تشکر می کنم و اميدوارم که از اين پی اقدامات مشترک ديگری در آينده با هم داشته باشيم.

دينا روهرا باکر - رئيس کميته تحقيقات و نظارت براعمال دولت
متشکرم، از شما می خواهم که سخنان افتتاحيه خود را ايراد کنيد.

قاضی تد پو - عضو کميته خارجی:
آقای رئيس متشکرم.
من از اين که از اين شانس برخوردارم که دو بار صحبت کنم، متشکرم.
دو موضوع امروز مورد بحث است، يکی رفتار با ساکنان کمپ ليبرتی و اين که چه کسی مسئول بدرفتاری با آنهاست؟ حکومت مالکی؟ دولت آمريکا؟ سازمان ملل متحد؟ همه اينها، هيچ کدام از اينها يا ترکيبی از اينها؟
موضوع ديگر دست نيافتنی تر است، نامگذاری مجاهدين خلق در ليست وزارت خارجه، اميدوارم که فرصت کنيد هر دو موضوع را امروز بحث کنيد.
موضوع اول، آقای رئيس من سال گذشته با شما بودم که می خواستند ما هر دو را از عراق اخراج کنند چرا که توان و جسارت اين را داشتيم که به عراق برويم و از مالکی بخواهيم که به ديدن ساکنان اشرف برويم و او گفت هيچ راهی برای ديدن آن افراد نداريد. روشن است که او چيزی برای پنهان کردن داشت.
او می خواست حقيقت را درباره اين افراد، اين افراد واقعی بپوشاند که مأموران دولت مالکی - و به نظر من با شراکت دولت آمريکا - چگونه با آنها برخورد کردند و او بسيار از درخواست شما که می خواهيم اين افراد را ببينيم عصبانی شده بود و به ما گفت کشورش را ترک کنيم که ما در نهايت خودمان اقدام کرديم.

حالا آن افراد به کمپ ليبرتی رفته اند و ما دوباره همان آهنگ و رفتار را در مورد ساکنان کمپ ليبرتی در عراق شاهد هستيم. می دانيد من يک قاضی بوده ام و افراد را به خاطر کارهای خطايی که انجام داده اند به زندان فرستاده ام. آنها در حالی که در زندان بوده اند اجازه ملاقات اعضای خانواده خود را داشتند، آنها آب جاری داشتند. آنها وکلای خود را ملاقات می کردند. اين مسائل در کمپ ليبرتی وجود ندارد در حالی که اين افراد جنايتکار نيستند. اين افراد زندانی نيستند و به اين محل منتقل شده اند تا بتوانند خودشان به خارج بروند. اما همان طور که گفتم حتی با آنها مانند زندانيان هم برخورد نمی شود. به نظر من آنها در واقع در يک اردوگاه کار اجباری به سر می برند. در شرايطی بسيار بدتر از کمپ اشرف و با رفتاری بسيار بدتر. در حالی که نبايد اين طور باشد. آقای رئيس من از شما می خواهم اگر مايل باشيد من داوطلب هستم با شما به کمپ ليبرتی برويم. درخواست کنيم و برويم اين افراد را ببينيم و ما تصميم خود را خواهيم گرفت و به دنيا گزارش خواهيم کرد.
اين که چگونه اين کار را بکنيم نمی دانم، اما شما کسانی را می شناسيد و می توانيم برويم. اين درخواست را از طريق شما می کنم. آقای رئيس موضوع ديگر، از آنجا که آزادی در کمپ ليبرتی وجود ندارد، ليست گذاری سازمان مجاهدين است. مالکی به ما گفت علت اين که با اين افراد در کمپ اشرف اين چنين برخورد می کند اين بود که آمريکا اين افراد را در ليست وزارت خارجه نامگذاری کرده است و او با آنها مانند تروريستها برخورد می کرد و به همين خاطر با آنها بدرفتاری می کرد. ما به اين موضوع اشاره خواهيم کرد و اميدوارم که وزرات خارجه ليست گذاری را لغو کند که بعداً درباره آن صحبت خواهيم کرد. از شما متشکرم به خاطر اين که اين جا هستيد و حقايق کمپ ليبرتی را مطرح می کنيد. متشکرم.

دينا روهرا باکر - رئيس کميته تحقيقات و نظارت براعمال دولت
از شما خيلی متشکرم عاليجناب، اگر کسی جنايتی عليه خانواده من مرتکب شود، درخواست می کنم که در دادگاه شما محاکمه شود. ما برای توجيه در استماع رسمی امروز، آقای بومدرا را با خود داريم.
او در ژانويه ۲۰۰۹ رياست حقوق بشر سازمان ملل متحد در عراق را عهده دار شد، بخشی از وظيفه او نظارت بر وضعيت انسانی در کمپ اشرف بود او همچنين مشاور نماينده ويژه دبيرکل ملل متحد در عراق بود. او اوايل امسال از پست خود به علت آنچه که اعتقاد داشت شکست ملل متحد در حفظ حقوق بشر و شرايط انسانی ساکنان اشرف بوده است استعفا کرد.
استدلالی را که او در روزنامه هيل در 21 اوت منتشر کرد، امروز اين جا توضيح خواهد داد. او از دانشگاه لندن در سال ۱۹۸۰ فارغ التحصيل شد از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ در دانشگاه الجزاير به تدريس قانون پرداخت در سال ۱۹۹۱ الجزاير را ترک کرد و سپس به انگلستان رفت، جايی که در آنجا به عنوان سردبير مجله بين المللی و حقوق مقايسه يی آفريقا و نيز به عنوان معاون دبيرکل حقوق بين المللی و مقايسه يی جامعه آفريقا کار کرده است.
در سال ۲۰۰۴ او به عنوان مدير منطقه يی برنامه رشد بين المللی مستقر در امان - اردن فعاليت کرده است و از آنجا بود که او به سازمان ملل متحد منتقل گرديد. من می خواهم با همکارانم همصدا شوم برای تقدير از شما به خاطر مواضع اخلاقی که باعث شده موقعيت خودتان را ترک کنيد تا بتوانيد مواضع اخلاقی شخصی خودتان را حفظ کنيد و اين به خوبی توضيح می دهد که چرا شما امروز در اين جا هستيد.
من می دانم که شما مطالبی داريد که بخواهيد امروز به ما بگوييد که به ما کمک می کند. تا وضعيتی را که در اشرف هست بهتر درک کنيم و شما می توانيد شهادت خودتان را شروع کنيد.

طاهر بومدرا - مشاور ويژه يونامی درباره اشرف تا مه ۲۰۱۲
با تشکر فراوان، آقای رئيس، با تشکر فراوان از اعضای زيرکميته که به من اين افتخار و اين فرصت را داده ايد که اين جا باشم تا شما را در جريان تجربه سه سال و نيمه خود قرار دهم که طی آن مسئول پرونده اشرف در هيأت همياری سازمان ملل متحد در عراق بوده ام. در ابتدا آقای رئيس من می خواهم اين حقيقت را به ثبت برسانم که طی اين سه سال و نيم من بسيار از نزديک به مردان و زنان جوانی کار کرده ام که سربازان و افسران آمريکايی بوده اند آنهايی که در کمپ اشرف بوده اند و من می خواهم توجه شما را به اين جلب کنم که هيچ فرصتی نبود و نبوده که در آن برخورد سطح بالای حرفه يی و انسانی نداشته باشند. آنها از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹ که آنجا بودند ما در يونامی در هيأت همياری ملل متحد در عراق هيچ گزارشی در مورد شکايت از نحوه برخورد آنان در اشرف نداشتيم. من از نز ديک با آنان کار کردم من همه گونه کمک و حمايت را از آنان دريافت کردم و با هر تذکر کوتاهی، آنها هميشه آنجا بودند برای اين که مرا همراهی کنند و از من حفاظت کنند و به من کمک کنند. آنها در فاصله خيلی کم هليکوپتر برايم فراهم می کردند. من اين جا هستم تا شهادت بدهم و ستايش کنم از تماسهای بسيار انساندوستانه يی که آنها طی سالهايی که من با آنها کار کرده ام از خود نشان داده اند.
آقای رئيس من می خواهم ابتدا تماميت وضعيت در اشرف را در واقعيت کلی آن توصيف کنم:
يعنی واقعيت کلی اشرف از نظر حقوقی. ابتدا بايد بگويم از زمانی که کمپ تحويل مقامات عراقی داده شد - البته بگذاريد همين جا روشن بکنم که وقتی ما می گوييم، مقامات عراقی يک تعبير عام است زيرا در عمل تماميت اين پرونده توسط دفتر نخست وزيری اداره می شود - اين پرونده در سال ۲۰۰۹ تحويل داده شد و از همان روز اول که دفتر نخست وزيری اين پرونده را به دست گرفت، دريافت شکايات توسط ما شروع شد. آغاز دريافت شکاياتی در مورد نقض جدی حقوق بشر، نقض فاحش استانداردهای انسان دوستانه و وقتی ما سؤال می کرديم چرا استانداردها را مطابق با استانداردهايی که نيروهای آمريکايی تعيين کردند، رعايت نمی کنيد؟ آنها به من جواب می دادند که اين افراد سزاوار هيچ گونه حقوق بشر و يا رفتار انسانی نيستند. زيرا آنها تروريست هستند.
مأموريت من، آقای رئيس نظارت بر حقوق بشر و وضعيت انسان دوستانه در اشرف بود و برای من همه افراد کمپ بی گناه محسوب می شدند تا زمانيکه در دادگاهی محکوم شوند. متأسفانه آقای رئيس، سازمان ملل با اين پرونده برخلاف اصل بنيادين برائت برخورد کرده است. ما با اين پرونده - من البته می گويم «ما» و خودم رانيز شامل می کنم زيرا که من نفر اصلی در اين پرونده بودم - با عدم حسن نيت برخورد کرديم و ما فرض را بر گناهکار بودن گذاشتيم و ما از اين افراد انتظار داشتيم بی گناهی خود را ثابت کنند.
اين در اساس عليه ارزشهای بنيادين سازمان ملل است. آقای رئيس در 17 ژوئيه ۲۰۰۸ شورای وزيران عراق نشست گذاشت و تصميم گرفت کمپ اشرف را ببندد.
اين تصميم سياست رسمی دولت عراق است. بنابراين من چيزی به آن اضافه نمی کنم. شورای وزيران اين سياست را تعيين کرده و اين سياست اولاً سياستی است که می خواهد کمپ را ببندد و ثانيا می خواهد دستور دستگيری تعدادی از ساکنان کمپ اشرف را دوباره فعال کند. ثالثا تعيين کند که اين يک جرم خواهد بود برای هر فرد يا شرکتی اگر با هر ساکن اشرف معامله کنند.
رابعاً برای همه سازمانها و افراد، ديدار از کمپ اشرف ممنوع است و اين بيان واقعی وضعيتی است که ما در مورد گزارش می کرديم به سازمان ملل که همه می توانند بيايند و دولت عراق به تعهدات بين المللی اش عمل می کند!
در همان زمان، دولت عراق تصميم گرفت و هر سال اين سياست را تکرار کرد از جمله در ژانويه ۲۰۱۱ که با آنها مانند تروريستها رفتار کند و هر کس با آنها رفت و آمد کند جرم جنايی مرتکب می شود و هيچ کس اجازه ملاقات با آنها را ندارد و انواع رفتار مشابه آن با آنها صورت گرفت که فرصت تشريح آن را ندارم و احتمالاً در پاسخ به سؤالات شما توضيح خواهم داد و هر گونه اطلاعاتی را که شما بخواهيد به شما خواهم داد.
ولی وقتی اين سياست برقرار می شود و سازمان ملل به طور متناوب گزارشهايی می فرستد که می گويد که دولت عراق به تعهدات بين المللی اش در مورد حقوق بشر عمل می کند من حرفی نمی زنم و قضاوت را به شما محول می کنم تا نتيجه گيری کنيد که اوضاع چگونه پيش خواهد رفت. در شرايطی که خود مقامات عراقی می گويند ما حقوق بشر اين افراد را محترم نمی شماريم.
ولی سازمان ملل می گويد آنها به آن احترام می گذارند و اين خودش به خودی خود گوياست. بنابراين آقای رئيس وقتی شروع به صحبت در مورد جابه جايی اشرف به ليبرتی کرديم اين رئيس به اصطلاح کميته اشرف بود که با يونامی و نمايندگان کميساريای عالی پناهندگان ملاقات کرد و صراحتاً گفت که سازمان ملل هر کاری می خواهد بکند ولی ما حقوق بشر و استانداردهای بشردوستانه را که مورد نظر سازمان ملل است اجرا نخواهيم کرد.
بنابراين قسمتی از سياست دولت عراق است. آن را پنهان نکرده اند و ثبت شده است. ولی دوباره ما در سازمان ملل گزارش کرديم که عراق تعهدات بين المللی را اجرا می کند. مايلم راجع به عملکرد يونامی صحبت کنم. چگونه ما با وضعيت برخورد کرديم از موقعی که من به عنوان مسئول اين پرونده در ژانويه ۲۰۰۹ منصوب شدم برای سه نماينده ويژه دبيرکل ملل کار کردم در ابتدا ما طبق منديت قطعنامه ۱۷۷۰ شورای امنيت کار می کرديم که به يونامی اين آتوريته را می دهد که مانيتور و گزارش کند.
بنابراين دو نماينده ويژه دبيرکل که من با آنها کار کردم در مورد اين مانيتور کردن و گزارش کردن کار می کردند بعد در اکتبر سال گذشته سومين نماينده ويژه دبيرکل آمد از همان روزهای اول او يونامی را آنطور که ما گفتيم به يوناما (نمايندگی سازمان ملل برای بستن کمپ اشرف) تغيير داد. بنابراين، اين تغيير ناگهانی سياست ما منابع، پرسنل و وقت يونامی را به ميزان 95 درصد آن صرف کمک به دولت عراق برای بستن کمپ اشرف کرد. يک پول جدی برای اين عمليات صرف شد. يک پول جدی ماليات دهندگان برای اين عمليات خرج شد که از طرف دفتر نخست وزيری سياستهايی را اعمال کند که الآن ذکر کردم و اساساً مخالف اصول ملل متحد است. بنابراين ما پول ماليات دهندگان را استفاده کرده ايم که ارزشهای پايه يی ملل متحد را شکست دهيم من به رئيس خود نماينده ويژه دبيرکل مستمراً خاطرنشان می کردم که آنچه ما داريم می کنيم غيرقابل قبول است. من هميشه اين جواب را می گرفتم که مثبت باش. مثبت باش يعنی چشمت را ببند. با ما کار کن. من سعی می کردم مثبت باشم با انجام کارم آنطور که وجدانم به من می گفت ولی بگذاريد توضيح دهم که چرا يونامی به ناگهان به چنين ابزاری برای نقض اصول و ارزشهای خودش تبديل شد.

اگر ما به قطعنامه ۱۷۷۰ شورای امنيت نگاه کنيم، دستور کار يونامی را مشخص می کند که آن را به ابزاری در دست دولت عراق تبديل می کند که هر کاری را که مناسب می بيند انجام دهد. حالا هر کاری که توسط يونامی انجام می شود - و اين زبان قطعنامه شورای امنيت است - بايد به درخواست دولت عراق باشد. بايد اعتراف کنم که وقتی رئيس دفتر حقوق بشر بودم سعی می کردم - چون هر سال که ما دستور کار يونامی را تمديد می کرديم بخشهايی از قطعنامه را پيش نويس می کرديم که شورای امنيت دستور کار را تمديد کند. - سعی می کردم اين عبارت «به درخواست دولت عراق» را بردارم ولی نتوانستم حالا وقتی می بينم دولت عراق هيچ چيزی را که عليه سياستهای اساسی و اصول قطعنامه های شورای وزيران باشد تحمل نمی کند و همچنين واقعه ای بود که مهم بود درباره به آن فکر کنيم واقعه انتخابات - انتخاباتی که آن العراقيه 91 کرسی را به دست آورد و ائتلاف دولت قانون مالکی 89 کرسی - دولت مالکی درخواست کرد آرا بازشماری شود، نماينده ويژه دبيرکل که ناظر بر عمليات انتخابات بود به خاطر يونامی به خاطر اصول، ايستاد و اعلام کرد انتخابات عادلانه و منصفانه بود و نيازی به بازشماری آرا نيست و مالکی در آن زمان هرگز نماينده دبيرکل را تحمل نمی کرد او درخواست کرد که دستور کار از تمديد نشود و اينطور شد که ما به يک نماينده ويژه ديگر دبيرکل رسيديم که آمد و درسش را ياد گرفت که برای اين که در عراق به چيزی برسيد بايد هر آنچه را که نخست وزير مالکی ديکته می کند بپذيريد و از همان روز اول اين سياستی بود که طبق آن يونامی به ابزاری برای بستن کمپ اشرف تبديل شد. فقط اين نبود و فرصت آن هم نيست که راجع به ساير مسايلی که در د ستور کار يونامی بودند و کاملاً ول شدند بپردازم ولی به هر حال هر چه بود ما فقط به ابزاری تبديل شديم که سياستهای دفتر نخست وزيری را در رابطه با کمپ اشرف اجرا کند

دينا روهرا باکر - رئيس کميته تحقيقات و نظارت براعمال دولت
شايد شما بتوانيد برای ثبت آن را خلاصه کنيد.

طاهر بومدرا
خيلی سريع آقای رئيس می خواهم به طور خلاصه به شما بگويم اين جابه جايی را چطور آماده کرديم. يادداشت تفاهم را چطور آماده کرديم؟
من اولين نفری بودم که اولين پيش نويس يادداشت تفاهم را آماده کردم و می توانم به شما اطمينان بدهم سند امضا شده آن سندی نبود که ما با عراقيها بر سر آن توافق کرديم.

يادداشت تفاهم امضا شده سندی بود که بدون ارتباطات در مورد آن توافق شده بود. به صورت غيابی بين نماينده ويژه دبيرکل و خود نخست وزير بنابراين يک تغيير بنيادين در محتوی و رويه يادداشت تفاهم وجود داشت. در مورد کمپ ليبرتی، اولين نفری بودم که گزارش کردم کمپ ليبرتی شبيه زندان و يک زندان است. فقط برای اين که يونامی به آنجا برسد، ما 17ايستگاه ايست و بازرسی را عبور کرديم، يک مکان اشباع شده نظامی است. که تمامی مراکز و تمامی شاخه های ارتش عراق در آنجا مستقر هستند. مکانی با ديوارهای ”تی وال“ بتونی به بلندی 3يا 4متر که من هميشه از همکاران عراقيم می پرسيدم چرا به اين چيزها نياز داريد؟ اين افراد به شما می گويند ما داريم می رويم، ما می خواهيم از عراق خارج شويم. آنها نمی خواهند بمانند. آنها استاتوی خودشان را در عراق رها کردند و می خواهند بروند، چرا با آنها اين گونه رفتار می کنيد؛ به ما گفتند که آنها تروريست هستند و شما داريد از تروريستها حمايت می کنيد. بنابراين شکر خدا که در آن زمان من از مصونيتی از سوی سازمان ملل برخوردار بودم و گر نه من هم موضوع ضوابط آنها می شدم در مورد ديدارهای من از کمپ ليبرتی هميشه گفته ام که اين مکان کاملاً غيرقابل قبول است. به خصوص که ما می دانيم که داريم راجع به جابه جايی صحبت می کنيم. اين جابه جايی نيست. اخراج است. يک اخراج اجباری است. تفاوت زيادی وجود دارد بين اخراج و جابه جايی. يک جابه جايی، امری توافق شده بين طرفين است. ولی اخراج، اجباری است و سازمان ملل استانداردها و قوانين رفتاری برای اعمال يک اخراج اجباری معين کرده است. عنصر پايه يی اين است که افرادی که اخراج می شوند بايد تأمين خسارت شوند با استانداردهای مشابه يا حتی بهتر ولی نه کمتر، در هر شرايطی، ولی کمپ ليبرتی، من اولين نفری بودم که از آن بازديد کردم و من گزارش کردم کاملاً غيرقابل قبول است و مثل زندان است.

برای اين که وقت شما را نگيرم، آقای رئيس، می خواهم فقط يک پاراگراف از گزارش گروه کاری شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو را که در اين خصوص کار کرده که هيچ گونه توجيه قانونی برای نگهداری اين افراد فوق الذکر، وجود ندارد. (منظورم اشرفيها و افرادی هستند که در ليبرتی هستند) و يک چنين حبس و بازداشتی همخوانی با اصول و استانداردهای حقوق بشر و قانون بين المللی ندارد. و به طور مشخص تر، ناقض ماده 9اعلاميه جهانی حقوق بشر و ماده9 کنوانسيون سوم حقوق مدنی و سياسی است. گزارش می افزايد: وضعيت ساکنان کمپ ليبرتی همانند وضعيت بازداشتيها يا زندان است. اين سندی است که بايد جلسه شما ثبت و منظور شود. آنها اعضای يک گروه کار متعلق به سازمان ملل هستند. آنها متخصص هستند آنها مستقل هستند. آنها توسط شورای حقوق بشر انتخاب شده اند. اين نتيجه گيری آنهاست و من در سی ام ماه اوت نزد اين گروه کار بودم تا شهادت بدهم که يافته های آنان علی الاطلاق درست است. و کاملاً همسان و هم جهت با تجربه يی است که من در يونامی داشتم. با تشکر از آقای رئيس کميته و آقای رئيس جلسه و من آماده ام برای پاسخ دادن. به هر گونه سؤالی که بخواهيد با من مطرح کنيد.



روهرا باکر:

بسيار متشکرم، ما بايد به طور خلاصه برگزار کنيم چون بعد از آن هم جلسه استماع داريم.

شما گفتيد که تحت رياست نماينده ويژه دبيرکل سازمان ملل متحد استقلال خود را در اساس از دست داده بوديد و با توجه به حضور آقای کوبلر، آيا می توانيد توضيح دهيد چگونه سازمان ملل می توانست جنبه مستقل داشته باشد؟

آنها در نظامی که مشخص است روز به روز بيشتر و بيشتر به خواستهای مالکی تن می دهد، آن هم در نظامی که مشخص است روز به روز بيشتر و بيشتر به خواستهای مالکی تن می دهد و آيا ارزيابی شما اين است که سازمان ملل موجود در آنجا و در رابطه با اين دولت مستقلانه عمل نمی کند؟ آيا اين که آنها اکنون به آلت دست دولت عراق تبديل شده اند؟



طاهر بومدرا:

بله آقای رئيس، من اين را در برابر شما تأکيد می کنم که يونامی به هيچ وجه مستقلانه عمل نمی کند. به ويژه در هر موضوعی که به اشرف ربط داشته باشد در دفتر نخست وزير تصميم گيری می شود و برخی اوقات هم در سفارت ايران در بغداد.



روهرا باکر:

در سفارت ايران در بغداد، فکر می کنم اين نکته مهمی برای ماست که زيرش خط بکشيم. پس اجازه بديد اين سؤال را بپرسم در زمانی که شما در عراق فعاليت داشتيد، آيا بر اساس اطلاعات شما تلاشهايی در زمينه اين که افراد کمپ اشرف بتوانند به اردن يا قطر يا عربستان سعودی، آيا چنين راه حلی از جانب سازمان ملل متحد يا ايالات متحده يا خود عراق دنبال می شد؟



طاهر بومدرا:

آقای رئيس، اين در حيطه اختيارات من بود که راههای خروج احتمالی برای اين افراد را پيشنهاد بکنم و من در واقع بعد از بحثهای مفصل با همتايان خود در سفارت آمريکا پيشنهاد کردم و هر نوع خروجی را مورد بحث قرار دادم ما خروجيهای متعددی را مورد بررسی قرارداديم ولی اين موارد هميشه از جانب رئيس من رد می شد زيرا هدف از جابه جايی اين نبود که اين افراد يک باره ناپديد بشوند، بلکه يک پروسه يی به اجرا گذاشته شده است که تا حدی مشکوک و خطرناک است. من می خواهم که شما نتيجه گيری خودتان را داشته باشيد.



قاضی تدپو عضو کميته خارجی:

شما فکر می کنيد که انگيزه سازمان ملل متحد برای دروغ گفتن چيست؟



طاهر بومدرا - مشاور ويژه يونامی درباره اشرف تا مه ۲۰۱۲:

اين برای من بسيار مشکل است که درک کنم انگيزه های افراد چيست؟

به عنوان يک سياست، نيويورک تمايل داشت بشنود که همه چيز خوب است و همه چيز به صورت خوبی پيش می روند. هنگامی که دبيرکل در حين اجلاس سران اتحاديه عرب به بغداد آمد، او رضايت خود از نحوه انجام مسائل ابراز داشت و گفت بسيار مفتخر است که نماينده دبيرکل روابط بسيار دوستانه يی با شخص نخست وزير دارد. لذا، در اين جا موضوعات سياست مطرح هستند و همين طور انگيزه های فردی و رويکردهای فردی مطرح هستند. من بايد شهادت بدهم که از اولين روزی که نماينده ويژه کوبلر، به بغداد رسيد او به شانه های من زد و گفت: ”أقای اشرف، سلام“ بدين معنی که من به زودی با تو برخورد خواهم کرد. و در حقيقت او با موضوع من برخورد کرد. يعنی به نقطه يی رسيد که مرا از هر ليست دريافت کنندگان ايميل يونامی حذف کرد. به عنوان مسئول پرونده اشرف و رهبر تيم مربوط به اشرف، من هيچ دسترسی به هيچ اطلاعات، گزارش، يا سندی که در مورد اشرف توزيع می کرد نداشتم، نه تنها اين، بلکه من از هر ديدار از اشرف و ليبرتی منع شدم. در آن نقطه، من تصميم به استعفا گرفتم چرا که به نظرم درست نبود ديگر حقوق بگيرم. يعنی فقط در دفتر بمانم و حقوق خيلی خوبی بگيرم. اين سزاوار نبود و لذا تصميم گرفتم که بروم.



قاضی تدپو: عضو کميته خارجي

سؤال آخر، شما به اين اشاره کرديد که من می خواهم شما کمی بيشتر در مورد پشت پرده اين همه شرارتی که در جريان است، در عراق، توسط نخست وزير، در نحوه برخورد با اين انسانها در ليبرتی و اشرف، که اين پشت پرده همان رژيم ايران است، توضيح بدهيد. به نظر شما نفوذ رژيم ايران بر مالکی در مورد چنين برخورد بدی با اشرفيها چگونه است؟



طاهر بومدرا:

بايد بگويم که من تنها در مورد ملاقاتهايی صحبت خواهم کرد که شخصاً در آن شرکت داشتم، و من تقريباً در 5ملاقات در سفارت ايران در بغداد شرکت کردم. وقتی ما نزد سفارت رژيم ايران می رويم، آنها نمی خواهند صحبت کنند، بلکه نتيجه را می خواهند و به شيوه يی کاملاً از موضع قدرت، به محض اين که ما می نشينيم می پرسند چه کاری انجام داده ای؟ به ما بگو نتيجه چيست؟ و ما همواره به نوعی در يک موضع دفاعی بوديم. موضع عذرخواهی که بگوييم متأسف هستيم، ما داريم روی آن کار می کنيم و نتيجه را به شما اطلاع خواهيم داد. به همين صورت، از موضع قدرت، مشاور امنيت ملی نوری مالکی فالح فياض است. فالح فياض فرد تصميم گيرنده در اين پرونده است. و او کسی است که نمی خواهد بحث کند بلکه فقط می خواهد دستور بدهد. او می گويد من نتيجه را می خواهم و من تاريخ می خواهم. به من بگو چه زمانی، ما تا ماه دسامبر ضرب الاجل داديم و از آن گذشته است. ما هيچ تأخير ديگری را تحمل نمی کنيم. حالا، ما هر روز درباره اين مشکلات می شنويم، درباره آب، درباره دسترسی به دارو و درمان، دسترسی به وکلای دسترسی به... درباره آب، درباره دسترسی به دارو و درمان، دسترسی به وکلا، دستگيری به... من اين سؤالات را به طور مستقيم با طرف مقابلم مطرح می کردم، شما در مورد سرهنگ حقی و سرهنگ صادق زياد شنيده ايد. من به آنها به طور روزانه کار می کردم و به آنها می گفتم به چه دليل اين کارها را می کنيد؟ بايد بگويم که آنها تصميم گيرنده نيستند، بلکه افسران اجرايی هستند. از تصميم گيرندگان در اين موضوع مشخص، فالح فياض است و خود نخست وزير مالکی، بنابراين وقتی من از طرق مقابلم از افسران اجرايی در مورد اين پرونده سؤال می کردم، آنها می گفتند ما به شيوه خودمان با آنها (ساکنان) رفتار می کنيم و من به آنها دادگاه اسپانيا را يادآوری کردم دادگاه مرکزی اسپانيا صادق را در ليست خود به خاطر شکايت عليه او، وارد کرده است. از او سؤال می کردم چرا می خواهی بدنام باشی و رفتار جنايتکارانه انجام می دهی؟ او گفت من هيچ گاه سفر نمی کنم، و هرگز نمی توانند من را بگيرند. او هيچ گاه کارهای جنايتکارانه خود را انکار نمی کرد. او با همان طرز فکر خود می گفت من سفر نمی کنم و هرگز من را نخواهند گرفت. روزانه با اين نوع افراد بايد سر و کله می زدم. در واقع مديريت ليبرتی به عهده صادق است. بنابراين سياست شان اين است. اين سياست مدت طولانی است که اتخاذ شده است. سياست روشنی است که پايه يی ترين ارزشهای سازمان ملل را نقض می کند و توسط دفتر نخست وزيری تعيين شده است. و توسط دو افسر که شما درباره آنها می دانيد. اين سياست به اجرا گذاشته می شود و ما آنجا تلاش می کرديم تا اين و آن در عراق را متقاعد کنيم و به خودمان يادآوری می کرديم که ما مهمان عراق هستيم و بايد مانند مهمان رفتار کنيم. والا اگر نخست وزير از دست ما ناراحت شود، بايد وسائلمان را جمع و عراق را ترک کنيم.



روهرا باکر:

يک فيلمی سالها پيش زمانی که من در کالج بودم بنامZ وجود داشت. آيا به ياد می آوريد؟ و اکنون آنچه که شما درباره ماهيت اين کارهای سازمان ملل توصيف می کنيد، قرار بوده که از حقوق بشر در آنجا حفاظت شود! آقای کارناهان عضو برجسته کنگره نيز به ما پيوستند. آقای کارناهان نيز متأسفانه مانند بسياری ديگر از نمايندگان کنگره بين برنامه های مختلف در رفت و آمد هستند. آيا نکته يی داريد که مايل باشيد بپرسيد!



راس کارناهان: عضو ارشد زيرکميته نظارت و تحقيقات:

من می خواهم از حضور شما در اين جا تشکر کنم. می دانم که بخش ديگری از استماع ادامه دارد. بنابراين سؤال خودم را نگه می دارم تا استماع پيش برود و مجدداً از اين که بايد بين دو جلسه استماع متفاوت در رفت و برگشت باشم عذر می خواهم اما خوشحالم که در بخشی از آن حضور دارم.

جودی چو:

بله متشکرم، ابتدا می خواهم در مورد شرايط کمپ ليبرتی سؤال کنم، شما يکی از کسانی هستيد که از خارج توانسته ايد از کمپ ليبرتی ديدن کنيد، شما قبلاً آنجا بوده ايد ساکنان اشرف که به آنجا منتقل شده اند شرايط وحشتناکی را در واحدهای آنجا و يک شرايط امنيتی مشابه زندان را توصيف می کنند. امروز ساکنان هنوز نگران فقدان دسترسی به آب و برق هستند، اما مقامات آمريکا می گويند چنگی به دل نمی زند. اما قابل زندگی است، وقتی شما از کمپ ديدن کرديد و در ابتدا قادر بوديد مشخص کنيد که آيا پايه های انسان دوستانه از قبيل آب و برق و سايه موجود است؟ آيا از آن به بعد شما آنجا بوده ايد؟

طاهر بومدرا:

متشکرم، بسيار متشکرم. اين سؤالی است که من در واقع منتظر بودم که به آن جواب بدهم. چرا که از دسامبر که ما به طور واقعی شروع به کار روی پرونده کردم شروع به گرفتن عکس کرديم و ما بايد عکسهايی را انتخاب می کرديم که قابل فروش به اشرفيها و جامعه بين المللی باشد. و اين عکسها تعداد زيادی بود و ما بايد می نشستيم. ما يعنی با کل تصميم گيران يونامی و سران کل قسمتهای يونامی دور يک ميز نشستيم و بايد يک يک آنها را بررسی می کرديم، عکسها را که جذاب و قابل فروش بودند نگه می داشتيم و آنهايی را که غيرقابل فروش بودند کنار می گذاشتيم. و حتی وقتی ما در آنجا بوديم يک هيأت 8نفره بوديم و به همه دستور داده شده بود که عکس بگيرند تا وقتی به مقر بر می گرديم، آنها را مقايسه کنيم و اين کاری بود که ما کرديم و فقط تعدادی از عکسها را انتخاب کرديم. خيلی ساده، در دسامبر ۲۰۱۱ اين کمپ کاملاً تخريب شد و در 3دسامبر از سوی نيروهای آمريکايی در عراق به عراقيها تحويل داده شد. من 8دسامبر در آنجا بودم و متوجه شدم که تمام محل کاملاً تخريب و غارت شده بود. من الآن در برخی گزارشها در واشينگتن پست می شنوم که سالن غذاخوری حتی تلويزيونهای مسطح روی ديوار دارد. من می توانم عکس به شما نشان بدهم که اين تلويزيون مسطح وقتی من از کمپ ديدن کردم خالی بود چرا که به سرقت رفته بود و حالا که اشرفيها پيشرفتهايی را به کمپ آورده اند، اين را به حساب دولت عراق می گذارند. دولت عراق يک پنس هم برای ساکنان کمپ ليبرتی خرج نمی کند اين کار خود ساکنان و مشقت خودشان است و از اين رو قطعاً از دسامبر تا کنون پيشرفتهايی بوده است اما اين به لطف مهمان نواری دولت عراق نبوده، بلکه دستاوردهای خودشان با هزينه بسيار بالا بوده است، چرا که آنها برای همه چيز بيش از قيمت موجود در بازار پرداخت می کنند. آنها ايزوله هستند و به بيرون دسترسی ندارند، لذا در اساس عراقيها تجار مشخصی را به آنها تحميل می کنند و اين يک داستان طولانی است که نمی خواهم اين جا سرش را باز کنم چون وقت شاهم را خواهد گرفت. اما می خواهم به شما بگويم که حتی اين تجار به طور خاص توسط نخست وزيری انتخاب می شوند و بعد شما در مورد موضوع اموال می شنويد که اين تاجر ناگهان ظاهر شد. و تبديل شد به تصميم گيرنده در مورد آينده اموال اشرفيها در کمپ ليبرتی، وضعيت اين است. هر پيشرفتی هم اگر بوده آن را مديون دولت عراق يا ملل متحد نيستيم، بلکه بايد از تحمل سختيها و يا روحيه ما فوق تصور اين افراد تشکر کرد.

جودی چو:

من از طرف ساکنان اشرف رسيدی در دست دارم که نشان می دهد آنها۵۰۰۰۰۰ دلار جهت خريد دستگاه تصفيه کننده آب پرداخت کرده اند، اما دولت عراق از آوردن آن به کمپ ليبرتی جلوگيری می کند، آنان به اين دستگاه نياز دارند تا آب را تصفيه نمايند، جهت بالا بردن کيفيت زندگی خود در کمپ و بالا بردن کيفيت آب به آنجا بياورند؟ آيا اين استاندارد در کمپهای پناهندگی ديگر در جهان به کار گرفته نمی شود؟

طاهر بومدرا:

به خاطر داشته باشيد که اين سياست رسمی عراق است و مقامهای اجرايی در صحنه نيز در اين سمت و سو حرکت می کنند. بنابراين حتی زمانی که تعهدات مختلفی می دهند همواره با کارشکنيهای مختلف و تأخيرات مواجه می شود زيرا هدف اين است که زندگی را بر آنها غيرقابل تحمل کنند و اراده های آنها را بشکنند. هدف آنها اين است که آنقدر فشار بياورند تا آنها زندگی گروه را رها کنند و يکی بعد از ديگری به هر سمتی محو شوند. آخرين گروه های که از کمپ اشرف رفتند، ميليونها دلار از اموال خود را جا گذاشتند که شامل ۱۲۰۰ ماشين328 عدد ژنراتور، سه دستگاه پمپاژ و تصفيه آب و دهها کارگاه صنعتی و غيره می باشد. که شامل ۱۲۰۰ماشين، 328 عدد ژنراتور، 2ايستگاه پمپاژ و تصفيه آب و دهها کارگاه صنعتی و غيره می باشد اما تا کنون دولت عراق به تجار مختلف اجازه ورود به خريداران اين اجناس را نداده است و اين امر را با مشکلاتی مواجه کرده اند تا ساکنان نتوانند بهترين قيمت را در فروش اموال خود دريافت کنند به نظر شما ايالات متحده و سازمان ملل چه کار بايد بکنند تا اطمينان حاصل کنند که اموال امکان فروش اموال خود را دارند و مواردی را که می خواهند به کمپ ليبرتی بياورند، توانايی آن را داشته باشند.

اين افراد امکان فروش اموال خود را دارند و مواردی را که می خواهند به کمپ ليبرتی بياورند عراقيها در رابطه با اين سياست مصر هستند و مالکيت همگی آنها بر اين اموال را به رسميت نمی شناسند اين مربوط به همه اجناسی است که به افراد تعلق ندارد. و عراقيها اصرار دارند که اين اموال به عراقيان تعلق دارد. و ساکنان اشرف نمی توانند آنها را با خود ببرند. با دخالت سازمان ملل و تمام اعلاميه ها و فعاليتهايی که در اين رابطه انجام گرفته است آنها نمی گويند که ما اين اقلام را از ساکنان خواهيم گرفت، اما آنها شرايطی را پيش می آورند که در انتها آنها را از اين اقلام و مايملکشان محروم نمايند در رابطه با تاجرهايی که به ساکنان برای خريد اموالشان تحميل شده اند اين هم طرحی است که گناه را بر گردن ساکنان اشرف بياندازند حتی شيوه برخورد با قضيه نيز بر خلاف قوانين پايه يی خريد و فروش سازمان ملل است. شما بايد جهت فروش اموال تبليغ کنيد و درخواستهای متعددی در پاکتهای دربسته دريافت کنيد. و سپس سه تن از افرادی را که مايل به خريد اجناس هستند انتخاب کنيد و از اين سه نفر نيز يک نفر را برای فروش نهايی انتخاب کنيد، اين پروسه انجام نگرفت و اين بر خلاف قوانين سازمان ملل است اين سياستی است که دولت عراق وضع کرده و يونامی از آن حمايت می کند.