رفتن به محتوای اصلی

دوستان من فکر می کنم دو واژه

دوستان من فکر می کنم دو واژه
ناشناس

دوستان من فکر می کنم دو واژه ی ایران و فارس با هم یکی نیستند. اولی مجموعه ی کشوری هست که از قوم های مختلف نژادی، زبانی و غیره تشکیل شده و دومی اشاره به یکی از این چندین تیره داره. اگه باور ندارین یه نگاهی به پیرامون خودمون بندازیم باید دستگیرمون شه که ما با هم خیلی چیزهای مشترک داریم. و باور کنین بدبختی های مشترکمون بیشتر از خوشبختی هامونه. اندیشه های ضد دموکراتیک، آخوندها و عقب ماندگی ها زبان و تیره نمی شناسن. همه ی کشورهای متمدن دارن به هم نزدیک می شن و ما؟ می پذیرم که خیلی ها می تونن سخن های نسنجیده بگن و برن رو اعصاب همه مون ولی یادمون نره همه مون در نهایت باید واسه ی زندگی مبارزه کنیم. ما هنوز وارد ده نشده داریم سراغ کدخدا رو میگیریم. در حالیکه همه مونو دارن غارت میکنن. فکر کنین ببینین دعوا سر چیه. به دام احساسات ملی و نژادی و زبانی نیافتیم. نذاریم سرمونو با این حرفا شیره بمالن.

بدون زندگی و آزادی و نان، نه زبان و نه نژاد و نه هیچ چیز دیگر ارزش نداره. مگه ما در اینجا در برون مرز زندگی، آزادی و نان رو به کردستان و ... ترجیح نداده ایم؟ باورش سخته نه؟ اما جون مونو ور داشتیم و دو پا که داشتیم دو پا هم قرض کردیم و اومدیم اینجا. خب مگه ما اینجا اقلیت نیستیم!؟ مگه ما اینجا با افتخار به بچه هامون نگاه نمی کنیم که درس می خونن و ایمنی دارن؟ یعنی توی یه محیطی که واسه ی همه صلح و صفا می توونه باشه نمی شه روی یه سری خواسته های منطقی پافشاری کرد و وجدان جامعه رو به روی مرزهای تازه بیدار کرد. از خون و تفنگ و خشونت خسته نشدین؟ مگه همه مون کم کشیدیم؟ خواهش می کنم خودمونو بازیچه ی دست این و اون نکنیم، حالا از هر طرف می خواد باشه.