نگاهی به بیانیه استقلال و تمامیت ارضی، سرآغاز هرکارپایه سیاسی
بیانیه ‘’استقلال و تمامیت ارضی، سرآغاز هر کار پایه سیاسی’’ ظاهرا بر علیه توافقنامه دو حزب دمکرات و کومله کردستان تنظیم شده است، اما این بیانیه تمامی جنبش های ملی-دمکراتیک خلقهای غیرفارس را هدف قرار داده است. با نگاهی به متن و ادبیات استفاده شده در این بیانیه لهن تحکّمی، قیم مآبانه و تهدید آمیز آن نشان از جوهره غیردمکراتیک این بیانیه دارد. این بیانیه خود را در نقد سه نکته (ملت بودن کردها و در واقع ملت بودن ترکها، بلوچها، عربها، ترکمن ها حتما با تصور ملت نبودن فارس ها! / رهایی بخش بودن ماهیت مبارز ملتهای غیرفارس / تاکید به فدرالیسم ملی-جغرافیایی) در توافقنامه احزاب کردی متمرکز کرده است. من سعی خواهم کرد جوهر بیانیه را مورد بررسی قرار دهم.
آیا ایران واقعا یک ملت است؟
تعریف اول: ملت به مثابه دولت
علی رغم تعریفی که از ''ملت اتنیکی یا گروه ملی'' و یا ''اقلیت اتنیکی و یا اقلیت ملی’’ عنوان کردیم، تنظیم کنندگان بیانیه استقلال و تمامی ارضی... تمامی هم خود را بکار برده اند که تمامی ملیتهای غیرفارس در ایران را، چه آنان که وطن مادری (آذربایجان، کردستان، فارسستان، بلوچستان، عربستان، ترکمن صحرا و...) دارند و بصورت کمپاکت در آن مناطق زندگی میکنند و اکثریت مطلق مناطق ملی خودشان را تشکیل میدهند و چه ملتهایی که بصورت پراکنده در شهرهای مختلف و مناطق ملی غیراز مناطق خودشان زندگی میکنند را در یکجا ''اقلیتهای قومی'' میخوانند! مقصود از این تثبیت کاملا روشن است. چه اگر وطن مادری ملت های غیرفارس مورد قبول واقع شود، آنها بر اساس مفاد کنوانسیون الحاقی منشور جهانی حقوق بشر، حق اداره منطقه ملی و یا وطن مادری خود را دارند. اما ادبیات سیاسی رهبران ملت حاکم (فارس) با استفاده از مفهوم ''اقلیتهای قومی'' برای تمامی ملیتهای غیرفارس آگاهانه قصد دارد ملتهای غیرفارس را از حقوق مندرج در حقوق بین المللی محروم نگهدارند.
حالا برگردیم به متن بیانیه. در جایی از بیانیه میخوانیم: تقسیم ایران به ملّتها و ملیّتهایِ گوناگون، آشکارا با وجود یگانگی ملی مردم ایران و به طریق اوُلی، با دولت واحد کشور ایران در تضاد است. پایان نقل قول
دولت ایران یک دولت فارسی است
در جایی از این بیانیه میخوانیم:
''در ایران علیرغم وجود نارسایی های بسيار در رفتارهای حاکمیتها هیچگاه دولتی منبعث از گروهی قومی در رأس "ملت یا ملتهای زیرسلطه" دیده نشده است.'' پایان نقل قول
مطمئنا این بیانیه به دلیل تعارض با منشور جهانی حقوق بشر و ضدیت با حقوق طبیعی خلقهای غیرفارس بعد از گذشت مدت کوتاهی خاک خواهد خورد و به فراموشی سپرده خواهد شد. اما بعضی از شخصیتهای امضاءکننده میتوانستند با رفتاری سنجیده نام و اعتبار خود را، برای نقش آفرینی های جدی تر، مثبت تر و دمکراتیک تر در آینده، با امضاء در پای این بیانیه لکه دار نکنند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید