رفتن به محتوای اصلی

جناب آزادگر

جناب آزادگر
ناشناس

جناب آزادگر
من بعنوان یک تجزیه طلب (!)، «پان تورکیست (!)، صد در صد راسیست (!) و آنتی دموکرات (!) این مطلب شما را نخواندم :
اول: بخاطر اینکه عده ای دعواهای ریش سفیدی (آغ ساققالیخ داواسی) خود را به درون حرکت ملی آزربایجان آورده اند.
دوم: دعوای خود را به خانه ی همسایه برده اند.

جناب آزادگر
من بعنوان یک تجزیه طلب (!)، «پان تورکیست (!)، صد در صد راسیست (!) و آنتی دموکرات (!) این مطلب شما را نخواندم :
اول: بخاطر اینکه عده ای دعواهای ریش سفیدی (آغ ساققالیخ داواسی) خود را به درون حرکت ملی آزربایجان آورده اند.
دوم: دعوای خود را به خانه ی همسایه برده اند.
سوم: این نوشته ها بغض و عصبانیت عده ای را که سالها نقاب آزربایجانگرایی (آزربایجانچیلیق منهای هویت تورکی) را به چهره زده و در تلاش جهت سپر قرار دادن «آزربایجان» برای «ایران» بودند و اکنون با مشاهده ی رشد روز افزون اسقلال خواهی در بین ملت آزربایجان و بی اعتنایی این ملت همیشه ضربه خورده از مانقوردهای خودی به معامله ی اینان با «ملت فارس» و بر خاک مالاندن هدفی که این افراد سالها برایش عرق ریخته بودند عنان از کف داده و شروع به فحاشی (یامان یوغوزا قوشماق) و چنگ انداختن به صورت حامیان آزادی این ملت نموده و جهت ایجاد خلل در «تورک شونده گی»، «ملت شوندگی» و «دولت شونده گی» ملت آزربایجان به هر علف هرزی چنگ می اندازند. ادعای اینان در خصوص قائل بون «حق نعیین سرنوشت» برای ملت آزربایجان نیز فریبی بیش نیست.
چهارم: بدلیل آنکه کل اعتقادی به تفکرات اشخاص فدرالیست در ظاهر نقاب «آزربایجان» به چهره زده و در باطن در راستای اهداف «ملت فارس» گام بردارنده ندارم.
پنجم: یکی از شاخصه های روشنفکر «تورک» فارسگرا و ایرانگرا نبودن می باشد که تصور نمی نمایم شما اینگونه نباشید.
ششم: نوشته های ورشکستگان سیاسی از نوع کمونیست و غیر کمونیستش ارزش خواندن ندارد.
هفتم: روشنفکر بودن به ریش پرفسوری گذاشتن و ژست روشنفکری گرفتن نمی باشد.