رفتن به محتوای اصلی

اصغر فرهادی حق دارد هم از آنها و هم از ما بیزار باشد

اصغر فرهادی حق دارد هم از آنها و هم از ما بیزار باشد

 

 سال 2003  هنگامی که شیریین عبادی برنده جایز صلح نوبل شد، از هر صد نفر ایرانی شش نفر به اینترنت دسترسی داشتند. این شش نفر هم تنها در مراکز اداری و دانشگاهی بودند و هنوز عامه مردم از آن بهره ای نداشتند و مثل امروز نبود که هر خبری بلافاصله توسط پلاتفرم های موبایل در سراسر جهان پخش شود. مردم دسترسی به اطلاعات نداشتند و جهان خارج از آنچه در ایران می گذشت تقریبا بی اطلاع بود. در آن سال من مقاله ای در انتقاد از شیرین عبادی نوشتم که فرصت گرفتن جایزه صلح نوبل را برای رساندن صدای فریاد و سرکوب مردم ایران به جهانیان را از دست داد یا صلاح ندید که چنان کند. آنقدر که به غربی ها و آمریکا تاخت نشانی از انتقاد از جمهوری اسلامی بجز چند مورد آبکی که برایش دردسری فراهم نیاورد نداشت. شیرین عبادی اهل سیاست بود. فعال سیاسی و حقوق بشر بود. او باید خود را قربانی می کرد و حرف میزد و پس از بازگشت به ایران نیز تحمل زندان را به جان میخرید. ایران به بلندگوی صلح نوبل او نیاز داشت. بسیار حرفها بود که میتوانست از آن بلند گو به جهانیان بزند و نزد. 

اما در سال 2017 و اسکار اصغر فرهادی از او انتقاد نکردم که چرا از آن فرصت برای بازگویی درد و رنج مردم ایران استفاده نکرد. دلیل آن هم این بود که از نگاه من اصغر فرهادی چه چیزی را میخواست به مردم جهان بگوید که قبلا نشنیده بودند؟ این وظیفه را اینترنت و موبایل و واتساپ و تویتر و تلگرام و و و.. انجام داده بودند. انتقاد از رژیم اسلامی از بلندگوی اسکار برعکس بلندگوی نوبل شیرین عبادی نامربوط بود و بجز دردسر برای او به هنگام بازگشت به ایران نداشت چیزی را هم در سطح سیاست بین المللی به نفع مردم ایران تغییر نمیداد اما ضررش بسیار بود. برای همین از او انتقادی نکردم. اگر به اصغر فرهادی در مقابل حملات آدمخوران جمهوری اسلامی دفاعی نمی کنیم دستکم زخمی به تن او نزنیم. قرار نیست همه مردم ایران به اندازه تندرو ترین ها در صف اول مبارزه با رژیم باشند. این مردم ایران از جمله اصغر فرهادی است که آن گونه که می پسندند و صلاح میدانند زندگی یا مبارزه کنند یا پیامی را برسانند. اصغر فرهادی درد دل خود را در اینستاگرامش آورده و انتقاداتش از رژیم را بازگو کرده است. او بسیار بیشتر از من که گوشه غربت و عافیت گزیده ام در معرض حمله است. اگر کسی علاقمند خواندن درد و رنج فرهادی است به اینستاگرام او مراجعه کند. 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید