رفتن به محتوای اصلی

اینک آخر زمان

اینک آخر زمان

 

پس از بیش از چهل سال شرارت افکنی، جهل پراکنی، خونریزی و ستیز با عقل سلیم بشری، چنین می نماید که حکومت خودکامگان تهران که پایی در قرائت سلطه گرانه، خونریز و سفیهانه از اسلام ( مثل هر دین دیگری می توان اسلام را به قرائتی فردی و شخصی که صرفن در زندگی فرد پذیرنده آن نافذ باشد محدود کرد و تقلیل داد)  و پایی دیگر در سنت استبدادی حکومت‌گران تاریخ بلند این خاک رنجور دارد، به نقطه سرنوشت ساز خود هر روز بیش از پیش، هم در سیاست داخلی و هم سیاست خارجی نزدیک و نزدیک تر می شود.

گرچه جمهوری اسلامی از همان آغاز خود سوار بر کشتی خردسوز و انسان ستیز فقاهت سنتی و توضیح المسایلی شیعه و بر دریایی از خون‌های جوشان و فزاینده جوانان و دانایان این مملکت شروع به کار کرد و با بی خردی حوادث شوم پشت سر هم آفرید، اما تقریبن از آغاز دوره دوم ریاست جمهوری محمد خاتمی بود که از یک سو با پیگیری سیاست اتمی مبنی بر غنی سازی که خلاف امنیت ملی ایران بود و  هست و از سوی دیگر با سقوط رژیم بعثی صدام حسین در عراق توسط آمریکا و هم پیمانانش ( که گر چه دیکتاتوری اما سکولار بود) جمهوری اسلامی به کارگردانی قاسم سلیمانی به طرز بی سابقه ای شروع به اجرای دکترین صدور انقلاب که مبتنی بر ایجاد میلیشای مزدبگیر شیعه و انداختن  رعب و وحشت در دل مردم( که اکثریت سنی مذهب بودند) و حکومت های منطقه بود، سرتاسر منطقه خاورمیانه را که به خودی خود منطقه ای بحران خیز است به مرور غرق در نظامی‌گری ، فتنه و آشوب بیشتر نمود.

 

طی ده سال از ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ با تکیه بر آنچه دولتهای رفسنجانی و خاتمی از منابع مالی کشور اندوخته و یا صرف توسعه زیرساخت‌ها کرده بودند و همچنین با سودبری از قیمتهای بالا و استثنایی نفت، بیت رهبر جمهوری اسلامی با کارگزاری فرمانده وقت سپاه قدس، منابع عظیم اما محدود ( از نظر زمانی) با ارزشی را که متعلق به مردم ایران بود و باید در تعامل همه جانبه و دوستانه با نظام بین الملل، صرفن و فقط صرف توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و انسانی ایران و ایرانی و بالابردن سطح رفاه مردم ایران می شد، صرف ایجاد ارتشهای مزدور شیعه در کشورهای عربی منطقه ، دخالت در امور داخلی آنان ، ایجاد بحران، آشوب ، نفاق و جنگ از یک طرف و ساختن رئاکتورهای اتمی غنی سازی اورانیوم کردند ( هیچکس در دنیا با اینکه ایران رئاکتور سبک تولید برق بسازد مشکلی ندارد) که صد در صد خلاف منافع ملی ایران و منطقه بود و نتیجه این سیاست شرورانه را امروز در سرتاسر منطقه خاورمیانه به وضوح شاهدیم. 

 

فقط یک لحظه تصور کنید اگر این منابع عظیم مالی توسط دولتی مسوول و در همکاری با جامعه جهانی صرف اموری مانند ایجاد برق از انرژی خورشیدی با نصب پنلهای خورشیدی، مدرن سازی صنایع فرسوده و ضررده کشور ، افزایش کیفی سطح تحصیلی و ایجاد شرایط برای ازبین بردن تبعیض‌های گسترده جنسیتی، قومی، عقیدتی و منطقه ای، واردات و بومی سازی فناوریهای مدرن ارتباطی و دیجیتالی و هزار امر مثبت دیگر می شد امروز با چه ایرانی روبرو بودیم. تصوری که جز دردی عمیق بر دل انسان هیچ نمی نشاند.

 

اینک پس از نزدیک به بیست سال فتنه گری، شرارت افکنی، مزدورسازی، آشوب گری و پول پاشی پیوسته در منطقه، آنچه در داخل باقی مانده خزانه ای تهی با کشوری است از نظر اقتصادی ورشکسته که تورمش سر به فلک کشیده است، مردمی افسرده که نه تنها هیچ آینده مثبتی را برای خود متصور نیستند، بلکه هر روز منتظر غرق شدن در منجلابی دیگر هستند،   تحریم‌های جهانی از یک سو و فساد نظام مند و همه جانبه از سوی دیگر کمرش را شکسته،  از نظر جهانی منزوی و بی اعتباراست، با دولتی که می توان آنرا دولتی ناکارآمد و فرمایشی از نظامیان سلطه جو و کم دانش دانست که توسط یکی از کم سوادترین کارگزاران حکومتی در تاریخ ایران معاصر اداره می شود ( رییسی)  و آنچه در منطقه مشاهده می شود ویرانی کشورهایی است که جمهوری اسلامی ادعا دارد حکومت اهریمنی خود را تا این کشورها گسترش داده است و قصد دارد حکومت جهانی خود را در این کشورها شکل دهد و به طرز مضحکی آنرا محور مقاومت می نامد. 

 

نکته این جاست که نه تنها اکثریت مردم ایران دیگر ایمانی به این امام زاده قلابی و شیطانی ندارند( نتایج انتخابات ریاست جمهوری گواه آن است، همچنین گفته های اخیر نماینده رهبر در سپاه که گفته است جوانان بسیجی  در درستی تصمیمات رهبر دچار تردید شده اند )  بلکه مردم و دولتهای منطقه هم با دیدن نتیجه اقدامات سلطه جویانه و مداخله گرانه جمهوری اسلامی، هر روز بیش از پیش ازین رژیم بیشتر متنفر شده و دیگر حاضر نیستند تا در برابر اقدامات مخرب جمهوری اسلامی ساکت بنشینند و شاهد از دست رفتن کشورهای منطقه باشند.

 

 به نظر می رسد روز شمار عمر جمهوری اسلامی به نقطه پایان نزدیک و نزدیک تر می شود. امیدی اندک، که شاید ایران و ایرانی ازین بلای خانمان سوز چهل ساله نیز چون قرنهای پیش و بلاهای گذشته، ققنوس وار جان به در برد. چنین باد!

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید