
تردید ها ، سوالات در باره
نقش شاهزاده رضا پهلوی به عنوان شخصیت ملی
در شروع برای اینکه من را درست بفهمید اعلام میکنم که من یک پارلمانتاریست هستم ، دوستانی که از نزدیک من را میشناسند, میدانند برای من شکل نظام مهم نیست .من در چندین سال اخیر به این نتیجه رسیده ام که نقش شاهزاده رضا پهلوی به عنوان شخصیت ملی، برای جنبش سکولار دموکراسی ایران ، به عنوان نماد پادشاهی اهمیت خاصی داشته است . نیروهای بسیار متنوع مشروطه خواهان (از نوع چپ و راست ) ، سلطنت طلبان و همچنین توده احتمالا میلیونی خواستار احیای رژیم پهلوی در قامت دموکراتیک و ملی ،در عمل و سیاست این را نشان داده اند که نقش شاهزاده رضا پهلوی آهمیت دارد. در سالهای اخیر نیروهای جمهوریخواه مخالف جدی مشروطه خواهان هم اعتراف کردند که به حضور او اهمیت میدهند. من به نقش خرابکارانه سایبریهای رژیم در همراهی با چپ ضد امریکایی و همچنین مددکارن آنان شاهپرستان اشارهای نمیکنم
تصمیم گیری شاهزاده در عدم قبول رل تاریخی
الیت جمهوریخواه و الیت اتنیک ،نه الزاما توده مردم ، از تصمیم گیری شاهزاده جمهوریخواه در عدم قبول رل تاریخی خود به عنوان وارث یا مدعی نهاد پادشاهی , قطعا بسیار خوشحال شدهاند. اما آنروی سکه ، نا امیدی خیل گسترده ای از پادشاهی خواهان را در بر داشته است, و عجیب نیست که تصمیمش برای مردم هاح و واج مانده بسیار نامتناسب آمد . به گمان بعضی از دوستان ، او دیگر " آن" نیست که بنوعی بتواند گرانیگاه وحدت ملی در خیزش های آینده باشد ، او خود را خلع سلاح کرده است . اینکه با رل اعلام شده یک جمهوریخواه بتواند به عنوان شخصیت ملی بماند تردید است . اگر او به عنوان فردی با اعتبار ملی در چشم توده های طرفدار خود تلقی میشد ، نه به این دلیل که او فردی به جهات عملکرد صرفاً سیاسی ملی بوده است, بلکه او به این دلیل ملی بود که پسر و نوه پادشاه ایرانساز با تمام کمی و کاستیها که جای بحثش اینجا نیست, بوده است، نه شخص خودش بلکه رلش چون شاهزاده . با این نگاه دوستان , من ضمن تردید همنظر هستم. امیدوارم اشتباه داشته باشم, به گمانم شاهزاده به زیان تاریخ کشوری بر مبنای فرهنگ پادشاهی که با گذشته اش همچنان تصفیه حساب نکرده است, عمل کرده است. پرچم سفیدی را بلند کرده است که ضربه جدی به پیشرفت وحدت نیرومند نیروهای سکولارمورد نظر خود او, زده است. دلسردی و یاس تا کناره گیری ازاهداف پیمان نوین را میتواند در بر داشته باشد . انتخاب زمانی او بسیار نادرست بوده است . اینجا بحث حقوق بشری او موضوع دیگری است، بحث انتخاب راه پایان پادشاهی در تاریخ ایران بوده است. اما اشاره کنم که با دوستان همنظر هستم , اینکه پادشاه انتخابی در دوران مدرن حرف ناپسندی است .
در پایان آرزو دارم که جمهوریخواهان سکولار
در پایان آرزو دارم که جمهوریخواهان سکولار و ایراندوست با خونسردی و تحلیل درست با رویکردی ایرانگرایانه ، عمیقا ملی ، فرهنگی بتوانند اهمیت رل خود را درک کنند، که نیروهای حامی پیمان نوین (از چپ تا راست ) فراتر از مجموهه همه اپوزیسیون متشکل هستند. این نیروها بسیار آگاه و در شبکههای گسترده به کار کنشگری خود مشغولند. این نیروهای غیر حزبی، غیر سازمانی را نباید دست کم گرفت . باید به سمت وحدت قدمهای جدی برداشت. رمز وحدت یا کلید جذب این نیروها ، کنار گذاشتن تبلیغات مسموم ضد پهلوی (انتقاد جای خود) و بر افراشتن پرچم ملی ایران است. شما با در دست گرفتن پرچم ملی ایران میتوانید اعتماد ایجاد کنید، وگرنه در اقلیت دایمی خود باقی میمانید .
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید