ما جیمزباند نیستیم !

دوستان ما یک جنبش سیاسی عدالتخواهیم، جیمزباند نیستیم. ما با جمهوری اسلامی در حال جنگیم نه یک رقابت پلیسی و امنیتی. خامنه ایی الان چندین دهه هست دنیا را با تیوری توطئه به خودش توضیح میدهد. قیام میشود میگوید توطئه است. کرونا می آید میگوید درست کرده اند برای ژن ایرانیها! کار اجنه است. وقتی ما میگوئیم با جمهوری اسلامی جنگ داریم فقط این نیست بریزیم حسینه جایی را به آتش بکشیم. تظاهرات راه بیندازیم و قیام کنیم. همه این کارها را به موقع خودش انجام میدهیم. اما قبل از هر چیز منظورمان جنگ متد است. جنگ شیوه فکر کردن است. یک مسلمان مذهبی دنیا را برای خودش به شیوه خرافی و غیر دیالکتیکی توضیح میدهد. باهوش ترین آیت الله شیعه در دنیا معتقد به تیوری پیدایش زمین نیست، یک جایی یک مردی سر زنی را لابد کلاه گذاشته، دوتایی به جای شکلات، سیب خورده اند و تمام!
ما نمیتوانیم با جمهوری اسلامی یک کم جنگ داشته باشیم. در زمینه های دیگری دقیقن مثل او فکر و عمل کنیم!
پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری جهان، علاوه بر پلیسی که زانویش را روی گلوی ادم میگذارد، به شیوه سیاسی و اجتماعی و فکری با جنبش های اعتراضی مقابله میکنند. ما نمیتوانیم الترناتیو فکری عقب مانده ترین نظام سیاسی جهان باشیم. روش ما باید انتقاد و راه حل در مقابل پیشرفته ترین روش باشد. چون شما پیشرفته ترین را که نقد کنی، عقب مانده ترین روش بخودی خود جواب گرفته است.
پیشرفته ترین روش، روندها را بررسی و تحلیل میکند. نه اینکه کاراگاه بازی در بیاورد. نه اینکه توطئه ها را کشف کند. این کار ما نیست. ما کانسپت سیاسی افراد را نقد میکنیم. ما نگاه به دوری و نزدیکی پلتفرمهای سیاسی شبکه های فکری به نظام حاکم میکنیم نه اینکه کارت شناسایی افراد متشکل در شبکه را نگاه کنیم. هر جایی انالیز و تحلیل جای خودش را به شک و شبهه و پلیس بازی داد بفهمید که اینجا صاحب تیوری توطئه، فقر تحلیل دارد. قادر نیست جهان را در نظم خودش بفهمد. تفکر شیعی و توطئه گرایانه دارد. ما تحلیل میکنیم. ما حتی اقدامات و تفکر امنیتی حکومت را تحلیل سیاسی میکنیم.
اجازه بدهید یک مثال بزنم. یک عده به اینکه منصوری واقعن کشته شده باشد شک کردند. در تلگرام و اینستاگرام پر شده از ویدئو و عکس و تحلیل از اینکه این جنازه ایی که حمل میشود مال این آدم نیست. از بیرون که به این پروسه نگاه میکنید، اعتراض سیاسی نمی بینید، کشف توطئه می بینید. یکهو هزار نفر به جای سازمان دادن یک اعتراض سیاسی با یک پلتفرمی، تبدیل به جیمز باند شده اند. حتی شک کردن خودشان را بدل به یک مطالبه نکردند که ادمها حول ان بسیج شوند. گویا مسابقه « کی زودتر کشف میکند» داریم. این یعنی اینکه شما داری در زمین خود دشمن بازی میکنی! چون معلوم نیست بالاخره با این کار نتیجه سیاسی که میخواهی بگیری چیست. میخواهی ثابت کنی حکومت دروغ میگوید؟ ما که امبولانس را بررسی پلیسی نمیکنیم، میگویم این حکومت تروریست است. خودش قتل میکند. قاتل بودن که از دروغگو بودن بدتر است. در ثانی حتی اگر دروغ بگوید یکی از مقامات این حکومت به لحاظ حقوقی مرده است. یعنی یارو تا آخر عمرش دیگر نمیتواند هیچ کجا در فرودگاه هیچ کشوری به عنوان غلامرضا منصوری ظاهر بشود. در خود ایران هم نمیتواند. باید برود مخفی بشود. خب تازه می رسیم به سئوال ما که جیمزباند بازی هم در نیاوردیم. چرا به نفع حکومت بود که منصوری بمیرد. چه حقیقی و چه صوری؟ ما خیلی ساده گفتیم از کمپین ما ترسیدند. از اینکه دستگیر و محاکمه بشود و رازهای جنایت و دزدی و کشتار را برملا کند، از اینکه جعبه سیاه قوه قضائیه باز بشود ترسیدند. نتیجه ایی که جیمزباندها میگیرند فقط اثبات دروغگویی و در عین حال ایجاد شک و شبهه است. همین. تیوری توطئه روشش مهم است نه هدفش. چون هدف ندارد. روشش این است مدام مشکوک است. جای هدف، جای روش، جای نتیجه گیری فقط کشف توطئه نشسته است! شما تا الان صاحب یک تیوری توطئه را ندید کمپین راه بیندازد. روی یک تیوری توطئه در جهان تا همین الان یک حزب سیاسی درست نشده، ادمها را دور هم جمع کند. تا حالا یک تیوری توطئه ندید که صاحبش هم شامل مشکوک بودن باشد! اینها همیشه معتقدند حقیقت با انها تازه شروع میشود!
خود این شیوه تفکر از آسمان نازل نشده، محصول جمهوری اسلامی است. محصول دیکتاتوری است. در این مملکت افکار تبدیل به پلتفرمهای سیاسی نمیشوند، حزب تشکیل نمیدهند. گروه زیرزمینی میشوند. در این مملکت شما نمیتوانید عقاید خودتان را بدون دو پهلوگویی ساده بیان کنید. این روش بیمارگونه مشکوک بودن، کاراگاه بودن، حاصل ناتوانی و عقب ماندگی سیستم اقتصادی و سیاسی ایران است. سرمایه داری ایران در حال ثبات نیست. برنامه نمی ریزند که پنجاه سال اتی چه کنند. این حکومت امشب فکر میکند چه دروغی بگوید که لااقل صبح را ببیند. چهل سال دروغ گفته، کلک زده، پیچانده، دست آخر سیر منطقی اوضاع به او میگوید نخیر زرنگ نیستی شما! کانسپت سیاسی ات به درد جهان موجود نمیخورد. شما حکومتی را که با دوچرخه سواری زن مسئله دارد با هیچ کلکی نمیتوانی نگه داری. شما با مقتضیات حتی خود سرمایه داری عصر حاضر نمیخوری! شما به تاریخ نمیتوانی کلک بزنی!

ما به عنوان یک جنبش سیاسی باید هوشیار باشیم. در این شکی نیست. ولی به اعتقاد من هوشیاری ما باید به ما روندها را بگوید. هوشیاری ما باید پرنسیپ و چهارچوب کلی جلو پای ما بگذارد و راه حل سیاسی پیدا کند. ما در برخورد به هر پدیده ایی احتیاج به نگرش داریم. سئوالها و جوابهای واقعی و تحلیلی. در این زمینه ما جنگ فکری داریم با حکومت. ما طرفدار متد فکری مدرنیته و اجتماعی رودررویی حوادثیم. به جای انکار آن، به جای چراغ قوه دست گرفتن و جیمزباند شدن! جایی که دشمن از ما همیشه شکست میخورد اینجاست! دشمن از ما اول در جبهه فکری و تحلیلی شکست میخورد! اصلاح طلبها را نگاه کنید. عدد به عددشان مسئول وزارت اطلاعاتند. چی شد؟ ظرفیت امنیتیشان کمکشان نکرد بمانند. اصلاح طلب در عرصه فکری از جنبش ما شکست خورد. ما بیست سال پیش ایستادیم و گفتیم این حکومت قابل اصلاح نیست. یک روزی این تحلیل که بس تکرارش کردیم بدل به شعار شد، این جنبش را جارو کرد! قدرت یعنی این!