بررسی آزارهای جسمی و جنسی توسط کشیشهای کاتولیک

این روزها خبرهای تکاندهنده افشای سوء استفاده جنسی توسط بسیاری از کشیشهای کاتولیک بویژه در ایرلند و استرالیا که به هزاران مورد رسیده است، قلب هر انسانی را به درد می آورد.

مردان بالغ و زنانی مسن پس از پشت سرگذاشتن سالهای تلخ کودکی خویش جرات کرده اند که آن لحظات زجرآور را به کمک مددکاران به تصویر بکشند. تا ثیرات این لحظات شوم تا آخر عمر در بسیاری از کنش ها و واکنش های زندگی آنان تعیین کننده خواهد بود.

موارد ذکرشده مستمر و طی سالهای متمادی صورت میگرفته است و دیگر نمی توان نام آن را سوء استفاده فردی و یا اشتباهی از سوی" کشیشی منحرف" نامید. طبق نظر اقای "پیتر د فریس" پژوهشگر و ژورنالیست جرائم و جنایات اجتماعی " این ناهنجاریهای رفتاری و سوء استفاده جنسی دیگر بصورت امری طبیعی که توسط کشیشها و مسئولین کلیساها توجیه و نادیده گرفته میشود، درآمده است. "

به هر حال موج اعتراضات و افشای هزاران قربانی جنسی کلیساها آنان را اینبار وادار کرد که بسیار سربسته بطوری که به موقعیت مذهبی آنان لطمه ای وارد نشود از جامعه بین المللی پوزش بطلبند.

طبق گزارشی که از سوی منابع معتبر بین المللی در این رابطه منتشر گردیده است می خوانیم که

"رهبر کاتولیک های جهان در نامه خود نوشته است که رهبران کلیسای کاتولیک ایرلند در نحوه واکنش به اتهامات آزار جنسی اشتباهات جدی کرده اند و واتیکان برای احیاء اعتماد به کلیسا دخالت خواهد کرد.

پاپ بندیکت شانزدهم که به استرالیا سفر کرده است، در جمع اسقف های استرالیایی در شهر سیدنی حضور یافته بود، گفت که عميقاً از این رسوایی بوجود آمده توسط شماری از کشیش ها متاسف است."

http://www.bbc.co.uk/persian/world/2010/03/100318_l05_pope_abuse.shtml

ریشه های اینگونه انحرافات و استثمار جنسی را می بایست بیشتر در شیوه زندگی و اجبارات و پیش شرط هائیکه کلیسا برای پذیرش کشیشها و پاپ های اعظم و مریدانشان تعیین کرده اند، جستجو کرد.

مهمترین آن نداشتن رابطه جنسی و عدم همسرگزینی در مناسبات کلیسا می باشد. راهبه ها هم از این قاعده مستثنی نیستند و باید بزودی شاهد افشای روابط جنسی خواهران داخل کلیسا ها هم شد.

طبق نظریه " ماسلف" بطور طبیعی هر انسانی در درجه اول می بایست به نیازهای اولیه خود پاسخ مناسب بدهد. منظور از نیازهای طبیعی و غیر مهارشده به نیازهای گفته میشود که بدن انسان بدون تصمیم عقلانی ما، آن را میطلبد.

رفع گرسنگی وپاسخ به انگیزه های جنسی از مهمترین آنان و پایه نیازهای انسانی می باشد.

داشتن سرپناهی برای زندگی ، امنیت فردی و اجتماعی ، نیاز به روابط اجتماعی، نیاز به رسمیت شناختن و ارزشگذاری انسانی، شکوفائی و رشد فردی، به ترتیب نیازهای انسانی را نشان میدهند.

Volgens de wet van Maslow,

شیوه زندگی بسیاری از کشیشها و مقدسین! کلیسا که خود را قانونا از روابط جنسی طبیعی برحذر مینمایند به انجا ختم میگردد که نیازهای جنسی خویش را از طریق استثمار جنسی کودکان و بیماران روحی-روانی که در جو و فضای ساخته شده توسط کلیسا قدرت اعتراض و دفاع از خویش را ندارند و بنوعی مرعوب ابهت و جبروت کشیش می باشند، حل مینمایند.

جانشینی ضعیفترین قشرانسانی" کودکان و مهجورین اجتماعی" به جای همسرگزینی برای پاسخ به نیازهای جنسی، فاجعه دردناکی است که می بایست بصورت ریشه ای به آن پرداخت و جامعه را از اینگونه ناهنجاریهای اجتماعی به نام مذهب آگاه نمود.

در همین رابطه بدنیست به انواعی دیگر از استثمار جنسی و جسمی اشاره بنمائیم که اکثر انان به شیوه زندگی جمعی و معیارهای از پیش تعیین شده توسط رهبران مذهبی و فرقه ای، منتهی میگردند.

در بعضی از فرقه ها استثمار جنسی صورت دیگری پیدا میکند. اعضاء فرقه می بایست تا رسیدن به هدفی که رهبر فرقه تعیین کرده است از روابط جنسی پرهیز نموده و حتی در مواردی هم که بطور طبیعی به آن می اندیشند خود را مورد سرزنش و توبیخ قرار دهند. دلیل و یا دلایل اینگونه ممنوعیت هرچه که باشد به نوع ویژه ای از ناهنجاریهای اجتماعی منجر میگردد.

چند ماه قبل با چندتن از اعضاء مجاهدین که بتازگی از پادگان اشرف واقع در عراق آمده بودند مصاحبه هائی انجام دادم که بیشتر به بررسی و شرایط روحی-روانی و ممنوعیتها و اجبارات پادگانی آنان مربوط میگردید.

در این مصاحبه ها میشود به وضوح استثمار و سرکوب جنسی راکه توسط فرقه به اعضا القا میشود در مقابل نیازهای عاطفی و فوران طبیعی التهابات جنسی که از درون انسان نشات میگیرد، بخوبی درک نمود. در این رابطه به سخنان چند تن از آنان گوش میدهیم.

- در قسمت زنان استفاده از هرگونه عطر ممنوع بود و استفاده از لوازم بهداشتی هم توسط مسئولین مشخص میشد.

- در آشپزخانه خیار و بادمجان خردشده برای استفاده غذائی به خواهران تحویل داده میشد.

- ممانعت از روابط زن و مرد درون پادگان اشرف عطش آنان را برای دیدار و ایجاد رابطه، بینهایت تشدید کرده بود.

- ما میبایستی هر روز گزارش خواب خویش را به مسئولینمان میدادیم که اکثر در مورد " سکس با مسئولین زن سازمان دور میزد"

- مجاهدین با منع روابط جنسی بین زنان و مردان در واقع به نوعی انان را استثمار جنسی نموده اند.

- بیست سال درون روابط سازمان بوده ام . الان حتی قادر به تنظیم رابطه ساده ای با جنس مخالف نیستم.

- سالهاست که در مناسبات سازمانی از روابط جنسی محروم بوده ام . حالا در سن 50 سالگی ادای جوانان 20 ساله را درمیآورم و انگشت نما شده ام.

آنچه که مسلم است اگر شیوه و اهداف زندگی در هر مسلک و مرام و اندیشه ای بخواهد به سرکوب اولیه ترین نیازهای انسانی منتهی شود به ناهنجاریهای فردی و اجتماعی منجر میگردد و می بایست به دور از تقدسگرائی ها و یا انقلابیگری های متداول، با ان بصورت علمی و جامع برخورد کرد و آن را به بحث و سنجش عمومی گذاشت.