ضرورت تداوم اعتراض اشکار و حضور جنبش در خیابان

بنام خدا

23/1/1390

سال جدید فرا رسید و اسرای سبز هنوز در چنگال دیو سیرتان سیه دل اسیرند، سال نو شد در حالیکه حاکم جائر با محبوس ساختن رهبران عزیز جنبش سبز بار دیگر برای ملت شاخ و شانه کشید و چنگ و دندان نشان داد، بهار امد در حالیکه عزیزان دیگری از جوانان غیور وطن به جمع شهدای سبز افزوده شدند و رژیم پلید خلافت فقیه نه تنها بابت اعمال گذشته از سرعذرخواهی از مردم و اشتی با انان در نیامد بلکه بیش از پیش به توهم داشتن قدرت و توفیق اعمال زور در قبال ملت دچار امده خود را ذیحق بر حکومت و غیر مسئول در پاسخگوئی به مردم مالکان حقیقی کشور دانست!!!

گوییا اینان اصلا به این مردم بدهکار نبوده، زندگی، مقام، منصب و اسودگیشان را وامدار این مردم نیستند، اینان فکر میکنند که مردم موظف بوده اند که شاه ایران را سرنگون و حکومت را بعنوان هدیه در اختیار این مفتخوران از خدا بی خبر گذارده تا با خیال راحت به لفت و لیس مشغول و در قبال اعمالشان به احدی هم پاسخگو نباشند!! اینان بسان گذشته اسیر در این توهمند که حکومت بر مردم ایران حق الهیشان بوده، از اسمان به زمین امده محق بر انجام هر اجحافی در حق ملت ایران بنام دین و مذهب میباشند، بی توجه بدانکه اگر واقعا حکومت بر مردم حق اسمانی برای انهاست باید در زادگاهشان در حجاز یا عراق و بر اعراب حکومت کنند نه در ایران و بر ایرانیان که خاستگاه انان ایران نبوده، از اول روز هم بعنوان اشغالگر بر ایران پا گذاشته، در گذشته و حال بر مردم ایران بخیال باطل خود بنام فاتح ظلمها روا داشته اند.

انان غافلند از اینکه ما حکومتشان را ادامه خلافت اموی و خودشان را اشغالگران قدیمی وطن می دانیم و در قبالشان تا نابودی و زوال دائمی انها بر عهد خود با سربداران ایران زمین پای بند و فروپاشی حکومتشان را از خدا خواستاریم. مردم امروز به مدد پرده دری و گستاخی بیش از حد انان به شناخت مناسبی از هویت ریاکار، دروغگو و منفعت طلبشان رسیده واقعیات پس پرده خلافت فقیه(ولایت) را بهتر از گذشته درک کرده، خوب میفهمند و اماده اند که ایران را از چنگال این دیو سیرتان سیه روی نجات داده برای سربلندی وطن از جان خویش مایه گذارند.

ایران عزیز برای رهائی و نجات از این ورطه نابودی بدست ملایان دین فروش نیازمند از خودگذشتگی و دلاوری مردم است و این مردمند که باید فارق از قومیتها، فرهنگها و باورهای دینی اجتماعیشان به همراهی و یگانگی در تقابل با رژیم فرومایگان دون پایه همت گمارده رفتن به راه نیستی را برایشان سرعت بخشیده، اسان گردانند. ظاهرا این اوباش به بیماری فراموشی دچارند و به خیال خامشان با شجره نامه نگاری و اصالت سازیهای واهی مردم منابر پنج تومانی انانرا از یاد برده، گذشته حقارت بارشان را فراموش خواهند کرد. گیریم که این شود با خصلتهای ناشی از بی هویتی چه میکنند!؟ خصلتهائی مثل حقارت روح و فرومایگی روان، طمع، کینه و حسد بخشی از وجود منحوسشان و ملتزم با انان است، انرا چه میکنند!؟ انان فاقد اصالت و به طبع ان فاقد غرورند، شجاعت ملتزم غرور است نداشتن انرا چه میکنند!؟

این حکومت، خلافت نانجیبان بر ایران است، اشغال وطن بدست اوباشان است، کوته نظران فرومایه و نوکر صفتان دون مایه با بر پائی این خلافت واهی از ایران و ایرانی انتقام گرفته، عقده های روح بیمارشان را التیام میبخشند.

امروز که ملتهای دربند منطقه به فراخور جامعه و موقعیتشان به قیامهای ملی برای برپائی حکومتهای ازاد و قائل به حق مردم به پا خواسته سودای رهائی از استبداد موجود را در سر دارند شایسته نیست که ایرانیان با کوته نظری عامدانه و شاید خیانت پیشگی اگاهانه مصلحت باوران وابسته یا دوستداران مقام خلافت(ولایت) مواجه گشته در سکوت و خمودگی ناشی از ان فرصتهای نادر تغییر را بسان گذشته از کف بدهند، مردم ایران برای این دگرگونی عظیم و ضروری هزینه های بس سنگینی را در گذشته و حال پرداخته اند، امروز هم شهادت فرزندان ایران و اسارت مردان و زنان خوب وطن و رنج خانواده هایشان در فردای سرقت اراء مردم کم هزینه ای نبوده ساده نیست، عاشقان بقای خلافت با ان چه میکنند!؟ ان سالوسان دروغ زن که می اندیشند با عذرخواهی و تسلی دادن به رنج کشیدگان، ملت حقایق خیانت و جنایت حکومت مذهبی را فراموش میکنند به خیالی بس عبس رو کرده، باورهای مردم را ساده انگاشته اراده ملی را مبنی بر فروپاشی بساط ظلم دینی بخوبی درک نکرده اند. زهی خیال باطل از اینهمه پلشتی و سیاهکاری جفا پیشگان خائن.

انان بدانند که رونمائی از جنایات و فساد پشت پرده این رژیم خائن و وابسته مکر خدا از برای حاکمان و لطف حضرت حق به مردم بود تا خلیفه نادان و دوستان ریاکارش در ورای ایستادگی در برابر رای ملت خصلتهای پست درونی خود را بسادگی به رخ کشیده بدست خود دنائت ذاتشان را بر مردم بروشنی عیان سازند، انان که مدام از ملت نجیب و در صحنه ایران دم میزدند بسادگی و بخاطر حق طلبی ملت در برابر ایشان سلاح کشیده، به طمع چپاول بخش دیگری از ثروت ایرانیان فرزندان مردم را به خاک و خون انداخته، جابرانه به ملت با اسارت خوبانش چنگ و دندان نشان داده اند، سگان دریده را رها کرده اند. چه توجیهی در ورای کشتار و ضرب و شتم و شکنجه مردم بدست این حکومت دینی نهفته است!؟ این چه حجت شرعی است که فرمان قتل بندگان خدا را صادر و اوباشان را بر اجرای ان محق میداند!؟ اقایان مصلحت باور پاسخ دهند که با کدام بخش از مکتوبات دینی کشتار فرزندان مردم را بخاطر پیگیری حقشان توجیه کرده، انرا توضیح میدهند!؟

ان دینی که برای کشتار بندگان خوب خدا دلیل و برهان داشته بر ان مصر باشد که دین نیست، فرقه است، هجو است، مکر شیطان است، که شیطان نیز از دریدگی و گستاخی اینان در برابر پروردگار مبهوت و درعجب مانده در برابر حیله های این شیاطین لباده پوش حیران سر تعظیم فرو اورده است!!

اما امروز مردم فهمیده اند که تمامی این هیاهو و بساط خیمه شب بازی سی ساله خلافت(ولایت)، مکر ملایان طمعکار به کمک بیگانه برای استیلای بر وطن و چپاول ایران بدست اوباش بوده تا میهن و فرهنگ ملی را به قهقرا برده از مذهب نیز تصویری به زشتی افکارشان ترسیم کرده به رخ کشند، تا تشیع و کشور را در کنار هم و برای همیشه نابود سازند.

قصد و نیتشان نابودی ایران، فرهنگ ملی و علقه مذهبی مردممان است و دراینراه به انجام هر پلیدی و زشتی خود را مجاز دانسته از انجام هر جنایت و خیانتی در حق ملت و میهن ابا نخواهند کرد، باید که ایستاد و تا پایان راه که نابودی بساط دین فروشان ظالم است به ادامه جنبش در خیابانها تداوم بخشید و ایران را از چنگال این قوم نابکار به در اورد. میهن، نسلهای امروز و فردای کشور نیازمند حرکت ما در امروز پر مخاطره این سرزمین همیشه جاوید و اهورائیند، باید ماند و باید که جنگید تا مانع از ادامه این روند خانمان سوز بدست ملایان حاکم در حق ایرانیان گشت، باید که متولیان جنبش سبز میهنی در این خصوص اندیشیده و هر چه زودتر و بدون درنگ بیش از این راه کارهای تداوم جنبش را در دایره خرد جمعی تعیین و با تلفیقی از حضور خیابانی و مکملهای دیگر به حضور مردم در برابر حاکم جائر معنا و مفهوم نوین بخشیده مسیر حرکت در اینده را روشن سازند، جنبش عزیز دانشجوئی، زنان و کارگران در این مورد یاری بخش تداوم و حیات جنبش سبز خواهند بود.

انها میروند باید که بروند، مردم بلطف حضرت حق اراده کرده اند که انان بروند. خود میدانند که وقت رفتن است و این مردمند که زمان رفتن را برای انان تعیین و راه گذر از این ورطه هولناک نابودی کشور را با ادامه بی سازش جنبش میهنی سبز ترسیم و با تاسیس جمهوری ایرانی به تصویر خواهند کشید. تداوم و پیگیری جنبش در سطح خیابانها تنها راه مستقیم مبارزه برای کسب ازادی و رسیدن به مقصود با ایجاد تغییرات اساسی در ساختار قدرت است. اینان بواقع زبان دیگری را نمی فهمند، باید به روش خودشان و با تحکم به پیشواز فرودشان از اریکه قدرت رفت تا با تدوین یا ویرایش قانون اساسی کشور بر طبق اراده ملت تمامی راههای منجر به حکومت فردی در اینده ایران را برای همیشه مسدود کرد. ازادی رهبران جنبش و دیگر اسرای سبز ملت خواسته ای پر معنا و شاید از مهمترین است که با تداوم و حضور جنبش در خیابانها به ان مهم و دیگر خواسته های ملت خواهیم رسید(انشاءالله). خائن ترسوست و خیانتکار جانی ترسوتر، این مهمترین رمز موفقیت ماست. ما میتوانیم، خودشان میدانند که می توانیم، در اینراه سخت خدا با ماست.

ایرانی در صرف فعل خواستن و اراده توانستن در همیشه تاریخ بی همتاست/

ایران پاینده- ایرانی سربلند//

علی مهربان